دزد دوچرخه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱:
کارگر بی‌کاری به‌نام «آنتونیو» (ماجورانی) سرانجام به‌عنوان اعلان‌چسبان استخدام می‌شود. وی مجبور است برای اینکه در این شغل تأیید شود، دوچرخه‌ای را به همراه داشته باشد تا بوسیله آن پوسترها در سطح شهر نصب نماید. از اینرو با توجه به تهی‌دستی خانواده‌اش، با پول ملحفه‌های [[تخت خواب]] خانه که می‌فروشد و دوچرخه قدیمی خود را که گرو بانک است، آزاد می‌کند و سر کار می‌رود. اما پس از چند روز کار، دزدی دوچرخه آنتونیو را در هنگام کار کردن وی می‌دزدد و آنتونیو مجبور است برای اینکه شغلش را از دست ندهد، هرچه سریعتر دوچرخه‌اش را پیدا کند. از اینرو از روز بعد از دزدیده‌شدن دوچرخه، با کمک پسر کوچک و دوستانش، به امید یافتن دوچرخه در شهر جستجو می‌کنند. پس از چند ساعت آنتونیو دزد دوچرخه را در خیابانی می‌بیند و دنبالش می‌کند؛ ولی دزد از دست او فرار می‌کند. پس از آن، او همه‌جا رد او را می‌گیرد و در نهایت موفق به، به‌دام‌انداختن وی در محله او می‌شود؛ ولی وقتی پلیس را خبر می‌کند، با توجه به اینکه همه افراد آن محل از دزد دفاع می‌کنند و پلیس موفق به پیدا کردن دوچرخه نمی‌شود، آنتونیو با بی‌احترامی مجبور به ترک آنجا می‌شود.
 
مدتی بعد، آنتونیو یک دوچرخه که کنار خیابان پارک شده می‌بیند؛ ما در فکریم که او می‌خواهد چکار کند. وی ابتدا پسر خود را با اتوبوس یه محل دیگر می‌فرستد؛ ولی پسر کمی دورتر می‌ایستد و اورا تماشا می‌کند؛ و جلوی چشم او، آنتونی آن دوچرخه را سرقت می‌کند! گویی این آخرین انتخاب او بوده؛ ولی سپس با بدشانسی فراوان توسط عدهٔ زیادی از مردم به دام انداخته می‌شود. آن‌ها وقتی پسر کوچک او را می‌بینند، پلیس را خبر نمی‌کنند و او را رها یکنند؛می کنند؛ در حالی که برای اولین بار در فیلم اشک می‌ریزد.
 
پدر دست پسر را می‌گیرد، و هردو با هم در خیابان به راه میفتند.