ولایت فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱:
{{سید روح‌الله خمینی (نوار کناری)}}
{{نوار کناری اسلام}}
{{انقلاب ۱۳۵۷}}
سطر ۳۴ ⟵ ۳۵:
 
== نقد ولایت فقیه ==
برخی از مراجع مثل سید ابوالقاسم خوئی و سید صادق شیرازی صراحتاصراحتاً با نظریه ولایت فقیه مخالفت می‌کنند. بلکه تا قبل از سید خمینی ولایت فقیه به این شکل در فقیه شیعه مطرح نبوده است. این مطلب مورد اعتراف فقهای حامی ولایت فقیه است. ولایت شخص فقیه تا قبل از سید خمینی در لسان علما مثل شیخ انصاری به اموری مثل ولایت بر شخص محجور محدود می شده‌است اما ولایت به معنای حکومتداری و آن هم از نوع مطلقه تنها پس از خمینی مطرح شد.
 
اما دلایل علمایی که ولایت فقیه را قبول ندارند شامل ادله عقلی و نقلی می‌شود.
 
دلیل عقلی این است که بنابراین نظریه، ولی فقیه نماینده و جانشین مهدی است درحالی که نماینده و جانشین یک شخص را باید خود آن شخص معین کند نه شورا. چنانکه شیعیان به اهل سنت اعتراض می‌کنند که نماینده و جانشین رسول خدا را باید خود او مشخص کند نه شورای سقیفه. قطعاقطعاً این در توان مهدی است که هر وقت صلاح ببیند و لیاقت شیعیان را در حکومت داشتن ببیند شخصی را برای آن‌ها نصب کند و دلایلی قرار دهد که اثبات شود این شخص نائب خاص مهدی است. پس باید از حامیان ولایت فقیه پرسید چگونه می گویید که نمایندگان و جانشینان ولی فقیه باید توسط خود او منصوب شوند اما نماینده و جانشین اصلی مهدی باید توسط دیگران انتخاب شود؟ آیا این فقها دلسوز مردم هستند و مهدی دلسوز مردم نیست؟ چرا پس از چهل سال تشکیل حکومت مهدی حتی یک قانون اساسی هم به این حکومت نداده است؟ پس بی شک شیعیان اگر به جای قدرت و حکومت به دنبال مهدی می گشتند و از تقصیرات خود توبه حقیقی می‌کردند و در استغاثه متحد می شدند خداوند امام غائب را به سوی آن‌ها باز می گرداند. چنانکه از حدیث امام ششم هم همین معنا استفاده می‌شود.
 
جعفر صادق فرمود: پس هنگامی که عذاب بر بنی اسرائیل طولانی شد، به درگاه خدا چهل روز ناله و گریه کردند پس خداوند به موسی و هارون وحی کرد و امر نمود که آن‌ها را از فرعون نجات بدهند پس  170 سال باقی‌مانده از 400 سال عذاب را بر آنان بخشید. ایشان فرمود: شما شیعیان هم این گونه هستید. اگر همان کاری را بکنید که بنی اسرائیل کردند خدا حتماً فرج ما را میرساند. اما اگر چنین کاری نکنید، این امر تا پایانش ادامه خواهد داشت. (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 154)
سطر ۴۴ ⟵ ۴۵:
اما دلایل نقلی متواتری هم در نقد ولایت فقیه وجود دارد:
 
جعفر صادق فرمود: "ای مفصل! هر بیعتی که قبل از ظهور قائم صورت گیرد، بیعت با کفر و نفاق و فریبکاران است که لعنت خدا باشد بر بیعت گیرنده و بیعت‌کننده"(بحار الأنوار (ط - بيروتبیروت)، ج53، ص: 8)
 
محمد باقر فرمود: "هر پرچمی که قبل از قیام قائم برافراشته شود، صاحب آن پرچم [[طاغوت]] است." (الغيبةالغیبة( للنعمانيللنعمانی)، باب5 ح 9 ص: 114)
 
محمد باقر فرمود: "بر حذر باشيدباشید از كسانیکسانی كهکه خود را به دروغ به آل محمد نسبت مي‌دهندمی‌دهند. كهکه همانا برايبرای آل محمد و علی ع يكیک پرچم است و برای ديگراندیگران پرچم‌ها. پس در جای خودت ثابت باش و ابداً از هيچ‌كسهیچ‌کس تبعيتتبعیت نكننکن تا مردی را از فرزندان حسينحسین ببينیببینی كهکه با او وصيتوصیت رسول الله و پرچم او و سلاح او باشد" (تفسيرتفسیر العياشيالعیاشی ج1 ص64، بحار الأنوار ج52 ص224)
 
جعفر صادق فرمود: "هر پرچمی پيشپیش از قيامقیام قائم بر افراشته شود، صاحب آن طاغوتی است که در برابر خدا پرستش می‌شود" (الکافي،الکافی، ج 8، ص 295)
 
جعفر صادق فرمود: "هیچ کسی از ما اهل بیت، برای دور کردن ظلمی یا گرفتن حقی، پیش از قیام قائم ما به پا نمی خیزدنمی‌خیزد مگر آن که دچار مصیبت و بلا می‌شود، و به پا خاستن او سبب زیاد شدن رنج ما و شیعیان ما می‌شود" (شرح‌شرح صحيفۀصحیفهٔ سجّاديّه‌سجّادیّه فيض‌فیض الإسلام‌،الإسلام، مقدّمه‌،مقدّمه، ص‌22ص22 ، ریاض السالکین، ج 1 ص 188)
 
همچنین روایات متعدد دیگری هستند که برای هر منصفی اثبات می‌کنند که تا مهدی برای شیعیان رهبری تعیین نکرده است و دستور و اذن قیام و تشکیل حکومت به آن‌ها نداده است، حق ندارند حکومت تشکیل دهند چراکه نه می‌توانند شایسته‌ترین رهبر را بشناسند و نه علم حکومتداری دارند. در مقابل این همه روایتی که ولایت فقیه را ابطال می‌کنند حتی یک روایت وجود ندارد که به فقها اجازه تشکیل حکومتدر زمان غیبت بدهد. این درحالی است که در فقه شیعه گاه برای جزئی‌ترین مسائل چندین روایت وجود دارد.<ref>{{یادکرد وب|وب‌گاه=kadivar.com|نشانی=http://kadivar.com/|عنوان=Mohsen Kadivar {{!}}محسن کدیور {{!}} Kadivar.com|بازبینی=2018-03-06}}</ref>
سطر ۱۳۴ ⟵ ۱۳۵:
}}</ref>
ولایت فقیه و مجلس خبرگان در مجلس ۷۵ نفره‌ای که ریاستش را [[سید محمد حسینی بهشتی]] بر عهده داشت، به این پیش‌نویس اضافه شده‌اند.<ref>[http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4965640,00.html?maca=per-rss-per-all-1491-rdf از قانون اساسی بدون ولایت فقیه تا ولایت مطلقهٔ فقیه - مصاحبه با عبدالکریم لاهیجی، '''دویچه وله''']</ref>
گرچه اعضای مجلس خبرگان اطلاعات دقیقی از مذاکرات پشت پرده بدست نداده‌اند، اما بنا به متن رسمی مذاکرات (که در سال ۱۳۶۳ انتشار یافت) اول بار در جلسه سوم مجلس خبرگان [[سیدمحمد کیاوش]] نمایندهٔ [[خوزستان]] و پس از او [[عبدالرحمن حیدری]] نماینده [[ایلام]] و سپس [[حسن آیت]] به طرح موضوع پرداختند.<ref name="teribon.com" />
 
بنا به روایتی که [[ابوالحسن بنی صدر]] نقل می‌کند، پس از آگاهی از آنکه مجلس خبرگان تصمیم دارد قانون اساسی را بر مبنای ولایت فقیه تنظیم کند، او به همراه ۷ تن دیگر از جمله [[محمود طالقانی|آیت‌الله طالقانی]]، [[عزت‌الله سحابی]]، [[علی گلزاده غفوری]]، [[ناصر مکارم شیرازی|آیت‌الله مکارم شیرازی]]<ref>{{یادکرد وب
سطر ۱۶۰ ⟵ ۱۶۱:
 
در [[همه‌پرسی بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸]] شرط مرجعیت از شرایط ولی فقیه حذف و عبارت مطلقه اضافه و اختیارات وی گسترده‌تر شد (اصل ۵۷ و ۱۱۰ قانون اساسی). در بازنگری جدید اصل ۵ این‌گونه شد:
{{گفتاورد|در زمان غیب حضرت [[حجت بن الحسن|ولی عصر]] در [[جمهوری اسلامی ایران]] "ولایت امر و امامت امت‌امت" بر عهده [[فقیه]] عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است.<ref name="majlisA1">{{یادکرد وب | نشانی=http://rc.majlis.ir/fa/content/iran_constitution | عنوان=مرکز پژوهشها - قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران | ناشر=[[مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی]]}}</ref>}}
و اصل ۵۷ نیز:
{{گفتاورد|قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: [[قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران|قوه مقننه]]، [[قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران|قوه مجریه]] و [[قوه قضائیه ایران|قوه قضائیه]] که زیر نظر "ولایت مطلقه امر و امامت امت‌امت" اداره می‌گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند.<ref name="majlisA1" />}}
 
=== مدار خبرگان ـ رهبری ===