آرمان‌شهر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۱۳:
== ویژگی ==
آرمان‌شهر نمادی از یک واقعیت آرمانی و بدون کاستی است. همچنین می‌تواند نمایانگر حقیقتی دست نیافتنی باشد.
از [[افلاطون]] به‌عنوان نخستین فیلسوف [[آرمان‌گرایی|آرمان‌گرای]] اندیشهً غرب نام می‌برند. درواقعدر واقع آرمان‌شهر با مفهوم ایده افلاطون هماهنگی کامل دارد. این اندیشهٔ وی را می‌توان در رساله جمهوریش یافت. در [[جمهور (افلاطون)|رساله جمهوری]]، افلاطون سیاست را به عرصه‌های گسترده‌تری همچون دولت و قانون اساسی بسط می‌دهد. افلاطون خطوط اصلی که برای سازماندهی یک شهر آرمانی لازم است را به تصویر می‌کشد. به همین سبب از وی به‌عنوان بنیانگذار این اندیشه نام برده می‌شود.
 
== آرمان‌شهر از نگاه فلاسفه یونانی ==
خط ۲۴:
مدینه فاضله در اندیشه فارابی، از معموره (۱) زمین آغاز می‌شود و در کوچکترین حد خود، به شهر اطلاق می‌گردد. چنین نگرشی، افزون بر اینکه از مفهوم اسلامی «درالاسلام» سرچشمه می‌گیرد، بسی فراتر از محدوده جغرافیایی ملت هاست. دریافت فارابی از جامعه کامل، جامعه‌ای بزرگ است که ملتهای بسیار را دربرگرفته و چنانچه رهبری آرمانی زمام را به دست گیرد «مدینه فاضله» در محدوده آن تحقق خواهد یافت. مدینه فاضله فارابی، جامعه ایست کاملاً روحانی که تصور جزئیات آن بسی دشوار است. با این که بحث وی گسترده و مفصل است، اما همه جا به کلی گویی بسنده می‌کند و به روابط ملموس سیاسی و اجتماعی نمی‌پردازد.
جامعه مدنی (اجتماع مدنی) برای نظام طبقاتی [[مدینه فاضله]]، آگاهی اجمالی به دستگاه فلسفی فارابی ضرورت دارد. زیرا ساختار شهر آرمانی وی پژواک ذهن و برداشت عقلانی وی از نظام کائنات است. در دستگاه فلسفی فارابی، همه کائنات از فیضان وجود نخست یا ذات پروردگار پدید آمده‌است و موجودهای عالم در نظامی متنازل قرار گرفته‌اند. بدین ترتیب که پس از موجود نخست که مبدأ المبادی است، سلسله مراتب موجودهای عالم به ترتیب «الانقص فالانقص» از کمال به نقصان سیر می‌کند تا به مرحله‌ای می‌رسند که گامی فروتر از آن نیستی محض است.
از این رو در شهر آرمانی فارابی، خیر افضل (سعادت آدمی و نیکی برین) تنها در اجتماع مدنی به دست می‌آید نه در اجتماعی که از آن کمتر یا ناقص باشد و انسانهاانسان‌ها به حکم سرشت و برای رسیدن به کمال، نیازمند همکاری و تشکیل اجتماعند، نیازهای آدمی چنان متنوع و فراوان است که هیچ‌کس به تنهایی نمی‌تواند همه آنهاآن‌ها را برآورده سازد. این اجتماع و تقسیم کاری اجتماعی است که همه افراد را در دستیابی به خواسته‌هایشان کامیاب می‌سازد؛ بنابراین جامعه مدنی محصول تقسیم کار اجتماعی است و تنها در جامعه‌ای که انسان به کمال و سعادتی درخور آن است، دست می‌یابد. فارابی و [[ابن سینا]] و [[خواجه نصیرالدین طوسی]] به پایگاه فرد در اجتماع بر حسب سرشت و استعداد او نظر دارند و بر این باورند که اگر فرد در جامعه به کاری که طبیعت او اقتضا دارد و هر کس بر حسب سرشت و شایستگی ذاتی خویش به کاری بپردازد و سلسله مراتب اجتماعی و سیاسی بر حسب شایستگی افراد تشکیل شود مدینه فاضله در زمین تحقق پیدا می‌کند.{{مدرک}}
 
[[پرونده:آرمان شهر.jpg|بندانگشتی|چپ|نمودارِ مراحل جامعه آرمانی]]
خط ۴۱:
* یکی از نخستین جامعه‌های غیردینی را کارخانه‌دار انگلیسی، رابرت آون، در ۱۸۲۵ در ایندیانای آمریکا بنیان گذارد. جامعه آونی تعاونی بود و نه کمونیستی و اگر چه دو ساله از هم پاشید، نخستین مهد کودک، نخستین مدرسهٔ حرفه‌ای، نخستین کتابخانهٔ رایگان و نخستین مدرسهٔ همگانی را، که جامعه از آن حمایت می‌کرد، در آمریکا به وجود آورد.<ref name="dis" />
* از پیشروان اندیشهٔ آرمان‌شهرطلبی شارل فوریه(۱۷۷۲–۱۸۳۷) نویسنده و بهبودخواه اجتماعی فرانسوی است که اندیشه‌هایش در مورد نقشه آرمانشهرها در آمریکا اثر نهاد. در فاصله ۱۸۴۱تا ۱۸۵۹ حدود ۲۸ آرمانشهر، چنان‌که فوریه پیشنهاد کرده بود، در ایالات متحد آمریکا بنیان گذارده شد و همچنین فرانسوی دیگری به نام ''اتین کابه'' چندین جامعه در تکزاس، ایلینوی و میسوری برپا کرد که سرانجامی نداشت.<ref name="dis" />
* اواخر سدهٔ نوزدهم، یهودیانی که از اروپا به فلسطین می‌کوچیدند به دلایل اقتصادی، آرمانی، دینی، و همچنین اجتماعی، در زمین‌های ناآباد کشاورزی ساکن می‌شدند. اعضای این جامعه‌ها اغلب ایدئولوژی مشترکی داشتند مانند سوسیالیسم آرمانشهری (اتوپیک)، اخلاق بشردوستانه، یا سخت ایمانی یهودی. این کشتگاه‌ها کیبوتزیم نامیده می‌شوند. اعضای آنهاآن‌ها بدون دریافت مزد کار می‌کنند و جامعه نیازمندی‌هاشیان را فراهم می‌کند. در این واحدها، غذاخوری و آشپزخانهٔ مرکزی، مهد کودک اجتماعی، و اغلب کودک‌سراهایی وجود دارد که کودکان در آنهاآن‌ها جدا از پدر و مادرشان زندگی می‌کنند.<ref name="dis" />
* هیپی‌ها در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۷۰: [[هیپی]]‌ها گرایش به زندگی اشتراکی را زنده کردند. هیپی‌ها با رویگرداندن از زندگی سودپرستانهٔ بورژوایی و با زندگی در گروه‌های خانوادگی می‌خواستند به رشد معنوی و روحی برسند. دامنه جامعه‌های اشتراکی آنها، که گویا از گوشه‌های پرت کالیفرنیا ریشه گرفته بود به دیگر جاها نیز کشیده شد.<ref name="dis" />