لری بویراحمدی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲۳:
}}
 
'''[[لری]] بویراحمدی''' یکی از گویش‌های جنوبی [[زبان]] لری است که مردم شهرستانهایشهرستان‌های [[بویراحمد]]، [[دنا]]، [[گچساران]] وچرام ودهدشت صحبت می‌کنند. این گویش همچنین با تغییرات بسیار اندکی در شهرستان [[ممسنی]] ، [[رستم]] ٬بخشی از [[سپیدان]] ، بخشی از [[کازرون]] و برخی مناطق لردگان صحبت می‌شود. لری بویراحمدی گویشی از [[لری جنوبی]] است که دارای کد زبانی Luz در مجامع زبان‌شناسی می‌باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://multitree.org/codes/luz.html|عنوان=Luri, Southern - MultiTree|ناشر=multitree.org|بازبینی=2016-08-10}}</ref>
 
''[[لری جنوبی]] در پنج استان عمده تکلم می‌شود:''
# [[استان کهگیلویه و بویراحمد|'''کهگیلویه و بویراحمد''']]''':''' تمامی شهرستانها
# [[استان خوزستان|'''خوزستان''']]''':''' شهرستانهایشهرستان‌های جنوب شرقی استان؛ از جمله شهرستانهای: [[شهرستان بهبهان|بهبهان]]، [[شهرستان امیدیه|امیدیه]]، [[شهرستان رامهرمز|رامهرمز]]، [[شهرستان باغ‌ملک|باغملک]]، [[شهرستان هندیجان|هندیجان]]، [[شهرستان بندر ماهشهر|ماهشهر]]، [[شهرستان رامشیر|رامشیر]].
# [[استان فارس|'''فارس''']]''':''' شهرستانهای: [[شهرستان ممسنی|ممسنی]]، [[شهرستان رستم|رستم]]،بخشی از [[شهرستان سپیدان|سپیدان]]، بخشی از [[شهرستان کازرون|کازرون]].
# [[استان بوشهر|'''بوشهر''']]''':''' شهرستانهای: [[شهرستان دیلم|دیلم]]، [[شهرستان گناوه|گناوه]]، [[شهرستان دشتستان|دشتستان]]
خط ۱۱۸:
| ارخلق || لباس مردانه قدیمی || arkhalegh ||
|-
| دلگ || دلق-جامه ایجامه‌ای جلیقه مانند و ضخیم که معمولاً زنان می‌پوشیدند || dalg ||
|-
| چارقَی || چارقد، روسری || charghay ||
خط ۱۹۰:
| وَدَر || به در -بیرون || vadar ||
|-
|سیزه ودرو در || سیزده به در || siza vadar ||
|-
| حولکی || با عجله || houlaki ||
خط ۲۱۴:
| سمَه || سمبه-سوراخ || sema ||
|-
| تاپو || محفظه ایمحفظه‌ای درون دیوار زیر تاقچه که گندم را درون آن نگهداری می‌کردند || taapoo ||
|-
| گندنا || تره (سبزی) || gandanaa ||
خط ۲۶۸:
| می بریز || ماهی بریز، ظرفی مانند ماهی تابه || mey beriz ||
|-
| لت || پاره ایپاره‌ای از چیزی-طرف || lat || یه لت هندونه: یه تکه هندونه - او لت: اون طرف
|-
| رو || رود || roo ||
خط ۳۴۵:
| کلم || توده سفت || klom ||
|-
|گل کلم || تکه‌های گل که خشک وسفت شده استشده‌است || gel klom ||
|-
| کته || توده سفتی که روی زخم پس از مدتی ایجاد می‌شود || kota ||
|-
| کرکر || ته دیگ || kerker || این کلمه از ریشه کروندن یعنی خراشیدن آمده استآمده‌است
|-
| قاتق || غذایی که با نان خورده می‌شود || ghaatogh ||
خط ۴۱۹:
| بوگرد (بومگرد) || قطعه چوب ضخیمی که در گذشته به وسیله بندی که به دو طرفش بسته می‌شد به عنوان غلتک روی پشت بام به کار می‌رفت || boogard ||
|-
| کَرَه || سنگ چین هاییکه از روی هم انباشتن سنگ‌های کوچک و بزرگ از داخل زمینهازمین‌ها و باغها ایجاد می‌شود و معمولاً به عنوان مرز زمین‌ها و باغها استفاده می‌شود || karra ||
|-
| لووه (لوده) || ظرفی مانند کجاوه برای حمل انگور که از چوب به صورت دو طرف هم شکل درست و روی خر انداخته می‌شد || lowa ||
خط ۴۳۹:
|}
 
بعضی از واژه‌ها به صورت شکسته ادا می‌شوند و در بیشتر موارد حروف صدادار تغییر می‌کنند یعنی مثلاً آ به او و او به‌ای تبدیل می‌شود یا حروفی که در یک کلمه تلفظ آنهاآن‌ها کمی مشکل است حذف می‌شوند مانند:
* زونی:زانو
* نون:(نان)
خط ۴۵۵:
* دو:دوغ
* کلا:کلاغ
پاره ایپاره‌ای از کلمات به شکلی شکسته شده‌اند که به نظر می‌آید ارتباطی با فارسی ندارند. مثلاً کلمه (تیه) که همان دیده یعنی چشم می‌باشد.
 
== اصطلاحات ==
خط ۵۵۱:
* برای ضمایر سوم شخص به صورت «گَل» به کار می‌رود. مثال:
اینگل (اینها)، اونگل (اونها)
* برای کلماتی که آخر آنهاآن‌ها صدا دار باشد «یَل» به کار می‌رود. مثال:
شاخَیَل (شاخه‌ها)، بچیل (بچه‌ها){{سخ}}
{{سخ}}کلمه گله از همین ریشه گرفته شده استشده‌است.
 
== حروف اضافه ==
حروف اضافه ایاضافه‌ای که در لری به کار می‌روند با معادل فارسی خود تفاوت دارند. در زیر چند نمونه از این حروف اضافه را می‌بینیم:
* وه(va): به، از
مثال: ایخی بری وه کوچو؟ (می‌خواهی بری به کجا؟). وه کوچو اومِی؟ (از کجا آمدی؟)
خط ۵۶۶:
 
== پسوند «ین» ==
این پسوند به آخر برخی کلمات اضافه می‌شود و نشان دهنده زیاد بودن آن در فرد یا چیزیست که به آن نسبت داده شده استشده‌است.{{سخ}}
مثال:
* لونجین (لونج + ین): کسی که لب‌های بزرگ و برآمده داشته باشد. لونج به معنی لب می‌باشد
خط ۵۸۸:
* ینه سی ایشا اِسَمِه: این رو برای شما خریدم.
 
== نمونه اینمونه‌ای از ضرب‌المثل‌ها ==
* داری که خَل وابی دَ راس وانیبو (درختی که خم شد دیگه راست نمیشه) در مورد آدمی که رذایل اخلاقی نهادینه شده ایشده‌ای دارد به کار می‌رود
* گلو دسش وَه پِه نیرسه ایگه ترشه (گربه دستش به پی نمی رسه میگه ترشه) موقعی گفته می‌شود که فردی توانایی انجام کاری را نداشته باشد و با بهانه‌هایی سعی در انکار آن داشته باشد.
* خر همو خره جلش عوض وابیه (خر همون خره پالونش عوض شده) موقعی گفته می‌شود که فردی در ظاهری جدید فخر فروشی کند