رزم‌ناو پوتمکین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲۶:
 
== خلاصهٔ داستان ==
موضوع فیلم شورش ملوانان رزم‌ناو پوتمکین در سال ۱۹۰۵ علیه افسران تزار مافوق خود در جریان [[انقلاب ۱۹۰۵ روسیه]] و همراهی مردمان با آنهاآن‌ها می‌باشد. فیلم از پنج فصل (اپیزود) تشکیل شده‌است: «مردان و حشره‌ها» که مقاومت ملوانان به علت این‌که به آنهاآن‌ها گوشت فاسد داده می‌شود را نشان می‌دهد. «نمایش در بندر» شورش ملوانان و کشته شدن رهبرشان واکولینچوک را به نمایش می‌گذارد. «مردی مرده برای عدالت فریاد می‌زند.» جنازهٔ واکولینچوک توسط مردم [[ادسا]] تشییع می‌شود. «پلکان اودسا» که سربازان تزاری مردم اودسا را قتل‌عام می‌کنند. «تسلیم سربازان» سربازان به شورشیان می‌پیوندند.
 
== سکانس پلکان اودسا ==
[[پرونده:Potemkinmarch.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|نمایی از صحنه قتل‌عام مردم توسط سربازان تزاری بر [[پلکان‌های پوتمکین]]]]
 
این فیلم فصلی معروف به نام «پلکان ادسا» دارد. این فصل مورد تقدیر یکی از معدود فصل‌هایی است که به صورت مجزا مورد تکریم منتقدان و دوستداران سینما قرار گرفته‌است. در این فصل که به پله‌های پریمورسکی یا پلکان پوتیومکین نیز مشهور است، سربازان [[کازاک]] روسی با تونیک‌های تابستانی خود صفی ماشین‌وار و هماهنگ تشکیل می‌دهند و به مردم عادی ادسا شلیک می‌کنند که در میان آنهاآن‌ها یک پسر جوان نیز دیده می‌شود. در انتهای این فصل یک مادر که بچه‌ای را در یک کالسکه حمل می‌کند نیز مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و وی کالسکهٔ بچه را به میان جمعیت فراری که از پله‌ها پایین می‌روند هل می‌دهد. فیلم‌های زیادی به این فیلم و فصل پلکان ادسا ادای دین کرده‌اند. از این جمله‌اند: [[پدرخوانده]] اثر [[فرانسیس فورد کاپولا]]، [[تسخیر ناپذیران]] اثر [[برایان دپالما]]، [[جنگ ستارگان]] اپیزود سوم: انتقام سیث اثر [[جرج لوکاس]].
 
نکتهٔ آخر اینکه تمام وقایعی که روی [[پلکان‌های اودسا]] اتفاق می‌افتند، به احتمال زیاد زاییدهٔ تخیل قوی [[آیزنشتاین]] می‌باشند.<ref>[[:en:The Battleship Potemkin#The Odessa Steps sequence|پلکان ادسا - از ویکی‌پدیای انگلیسی]]</ref>
خط ۳۸:
هرچند آیزنشتاین این فیلم را به عنوان یک تبلیغ (پروپاگاندا) انقلابی ساخته بود، ولی در حقیقت این فیلم وسیله‌ای شد تا وی تئوری مونتاژ خود را به بوتهٔ آزمایش بگذارد. وی یکی از چند درس خواندهٔ مکتب [[کولشوف]] بود که می‌خواست تئوری مونتاژ را امتحان کند. این تئوری به‌طور خلاصه بیان می‌کند که چگونه می‌توان با استفاده از عناصری ساده دلسوزی (سمپاتی) مخاطب را به دست آورد و بتوان کاری کرد که وی با یک گروه مشخص از طرفین فیلم (دراینجا ملوانان شورشی) [[همذات پنداری]] کند و از گروه دیگر (قزاقهای تزاری) متنفر باشد. بهترین مثال‌ها برای این تئوری در فصل پلکان ادسا آورده شده‌اند.
 
برای مثال در صحنه‌ای که سربازان به بالای پلکان می‌رسند و صفوف منظم آنهاآن‌ها که بوسیلهٔ سایه‌هایشان قطع گردیده‌است، تداعی کنندهٔتداعی‌کنندهٔ شکل اریبی پلکان نیز هست. یا وقتی که مادر تیر می‌خورد به نحو عجیبی سرش را می‌چرخاند و سپس فیلم به چرخش چرخ‌های کالسکه قطع (کات) می‌گردد.
 
== توضیح ==