ابوسعید گورکان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏top: اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهام‌زدایی (فارس) با استفاده از AWB
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲:
'''اَبوسَعید بن محمد بن میرانشاه بن تیمور'''<ref name=autogenerated1>{{یادکرد-ویکی|پیوند =http://en.wikipedia.org/wiki/Abu_Sa%27id_(Timurid_dynasty)|عنوان =Abu Sa'id (Timurid dynasty)|زبان = انگلیسی|بازیابی = ۲۴ مارس ۲۰۱۰}}</ref> یا '''اَبوسَعیدِ گورَکان''' یا '''میرزا سلطان ابوسعید''' معروف به '''سلطان ابوسعید گورکانی''' (حک ۸۵۴ - ۸۷۳ ه‍.ق./ ۱۴۵۰ - ۱۴۶۹ م.)، پسر [[میرزا سلطان محمد]]، نوه [[جلال‌الدین میران‌شاه تیموری|میرزا میرانشاه]] و نبیره [[تیمور|امیر تیمور گورکان]] بود که بر [[فرارود]] یا ماوراءالنهر و [[خراسان]] حکم می‌راند. ابوسعید پس از [[شاهرخ]] دومین سلطان مقتدر از بازماندگان تیمور است که بر قسمت وسیعی از متصرفات تیمور از حدود [[مغولستان]] تا [[عراق]] و از [[فرارود]] تا [[سیستان]] و [[قندهار]] حکومت می‌کرد و سلطنت را نه به وراثت بلکه به زور شمشیر به دست آورد. او آخرین پادشاه مقتدر [[تیموریان|خاندان تیموری]] در ایران محسوب می‌شود.<ref>دانشنامه جهان اسلام - ابوسعید گورکان</ref>
 
ابوسعید پادشاهی توانا و با کفایت بود و خود را از گمنامی به سلطنت رسانید و توانست بر [[خراسان]] و [[فرارود]] و [[کابل]] و [[فارس (سرزمین)|فارس]] و [[عراق]] و [[مازندران]] مسلط شود. او کسی بود که همواره از فرصت‌ها بهره مناسب می‌گرفت. رفتار او با مردم، نسبتاً عادلانه و خوب توصیف شده استشده‌است. سلطان ابوسعید طرفدار [[تصوف]] و اهل [[عرفان]] بود و مشایخ صوفیه را گرامی می‌داشت.
 
ابوسعید ۱۴۲۴م در [[هرات]] دیده برجهان گشود<ref name=autogenerated1/> از جوانی و ابتدای زندگی او اطلاعات کمی وجود دارد. او شاهزاده‌ای گمنام و پسر میرزا محمدبن میرزا میرانشاه بود و در آغاز، در ملازمت [[الغ‌بیگ]] به سر می‌برد. در سال ۸۵۳ ه‍.ق. در جنگ میان الغ‌بیگ و پسرش [[میرزا عبداللطیف]] به میان طایفهٔ ارغونیان رفت و به کمک آنان سمرقند را محاصره کرد، ولی کاری از پیش نبرد و خود نیز به حبس افتاد. سپس از حبس گریخت و بخارا را به تصرف خود در آورد. پس از بعضی ناکامی‌ها، به [[حضرت ترکستان|شهر یَسی]] رفت و با کمک [[ابوالخیر خان]] (پادشاه [[اولوس جوجی]]) شهر [[سمرقند]] را تصرف کرد.
خط ۱۲:
با کشته شدن [[جهانشاه]] به دست سپاهیان [[اوزون حسن|اوزون حسن آق‌قویونلو]]، اقتدار سلطان ابوسعید با خطری جدّی مواجه شد. اوزون حسن، [[یادگارمحمد]] (نوهٔ [[بایسنقر میرزا]]) را اسماً در آذربایجان بر تخت نشانده بود و خود به نام او حکومت می‌کرد. سلطان ابوسعید در ۸۷۲ ه‍.ق. با لشکریان بسیار و امید دریافت کمک از [[شروانشاهان|شروانشاه]] (فرخ یسار)، به آذربایجان لشکر کشید، سپاهیان وی به سبب سرمای زودرس دچار بی‌آذوقگی گردیدند و پراکنده شدند و به سبب این خیانت، ابوسعید اسیر اوزون حسن گردید و در ۸۷۳ ه‍.ق. کشته شد<ref>اسفزاری، بخش ۲، ص ۲۹۱ ۲۹۸</ref><ref>عبدالرزاق سمرقندی، ج ۲، جزء ۲، ص ۱۳۳۵، ۱۳۳۹، ۱۳۴۹، ۱۳۵۲-۱۳۵۳</ref><ref>کنتارینی، ص ۳۹</ref>. لشکرکشی به آذربایجان را تنها اشتباه او می‌دانند.
 
با مرگ سلطان ابوسعید و پایان حکومت هجده‌سالهٔ او و نیز با قدرت گرفتن اوزون حسن در غرب ایران و عراق عجم، خاندان تیموری با سرعت بیشتری رو به زوال رفت. از سلطان ابوسعید ده پسر باقی ماند اما هیچ کدامهیچ‌کدام اقتدار او را نداشتند<ref>والهٔ اصفهانی، ص ۶۴۱-۶۴۲</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==