موبی دیک: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
CommonsDelinker (بحث | مشارکت‌ها)
پروندهٔ The_voyage_of_the_Pequod.jpg که در ویکی‌انبار به دست Pi.1415926535 حذف شده بود، به این علت برداشته شد: Copyright violation; see c:Commons:Licensing: per talk
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: متعقد⟸معتقد، وخوش⟸و خوش
برچسب: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر
خط ۶۷:
 
==== دیگر خدمه ====
'''پیپ'''، (نام مستعار او پیپین است اما به اختصار پیپ می‌گویند) یک فرد کم سن‌وسال [[سیاه‌پوستان آمریکا|آمریکایی آفریقایی تبار]] از [[شهرستان تولند، کنتیکت|تولند کانتی]] است، اگرچه اون به عنوان «پسر آلابامایی» نیز خوانده‌شده‌است. او کوچک‌ترین خدمهٔ کشتی پکوئود است. از او به خاطر جثهٔ کوچکش به عنوان نگهدارندهٔ کشتی استفاده می‌کنند (کسی که هنگام ترک خدمه در قایق‌های شکار نهنگ در کشتی می‌ماند). اسماعیل در جایی از داستان تضاد پیپ را با پیش‌کار کشتی، دوبوی توصیف می‌کند. او دوبوی را «کرهٔ سیاه» می‌نامد و دربارهٔ او می‌گوید «به حکم طبیعت خود کودن و کند ذهن بود» (موبی دیک، فصل ۹۳). او به پیپ کرهٔ سیاه می‌گوید و در توصیفش می‌گوید «رقیق‌القلب بود در اعماق خود بسیار هوشیار بود و از آن درخشندگی و هوشمندی وخوشو خوش و مهرورز و بانشاط قبیلهٔ خود برخوردار بود.» و کمی بعدتر خواننده را ملامت می‌کند: «اکنون که می‌نویسم این سیاه کوچک‌اندام درخشان و هشیار بود لبخند مزنید زیرا که سیاهی نیز درخشش دارد. هر آینهٔ آن آبنوس درخشان را که در قفسهٔ شاه کار کرده‌اند بنگرید.» (موبی دیک، فصل ۹۳)
 
هنگامی که یکی از پاروزنان قایق استاب مجروح می‌شود پیپ به صورت موقت جایگزین او می‌گردد. در اولین وقفه، پیپ از قایق بیرون می‌پرد و باعث می‌شود که استاب و تاشتگو نهنگی که به زوبین دارند از دست‌شان برود. تاشتگو و دیگر خدمه از دست او عصبانی می‌شوند و استاب با شوخ‌طبعی او را سرزنش می‌کند و حتی تصور بردگی را نیز پیش می‌کشد: «در خود آلاباما قیمت یک وال سی برابر توست». بار دیگر که نهنگ رویت شد پیپ بار دیگر به دریا پرید به تنهایی در آن‌جا گیر افتاد در حالی‌که استاب و دیگر خدمه در حال کشیدن نهنگ زوبین زده‌شده بودند. پس از نجات پیدا کردن پیپ از آن به بعد (حداقل نزد دیگر خدمه) به یک «احمق» و «دیوانه» بدل گشت. اما اسماعیل اعتقاد دارد که او یک تجربه عرفانی را از سر گذرانده: «بسیاری از دیوانگی مردان حس بهشت است». این تجربه برای پیپ حیاتی بود زیرا او به عنوان دیده‌بان خدمت می‌کرد. به زعم اسماعیل «واقعه‌ای بسیار ندبه‌آور بود و منجر بدان شد که برای جاشوان که گاه دیوانه‌وار خوش بودند و سرنوشتشان از پیش مقدر شده بود در بارهٔ هر دنبالهٔ متفرق و پراکنده که بر سر کشتی می‌آید پیشگویی زنده و همراه پدیدآورد». دیوانگی پیپ بسیار شاعرانه و فصیح است؛ او به یادآورندهٔ تام در شاه لیر است. بعدتر ایهب جانب پیپ را می‌گیرد و از او نگه‌داری می‌کند.
خط ۱۴۰:
یکی از شیوه‌های جالب توجه ساختاری دیدارهای سریالی با دیگر کشتی‌ها است که از سه جهت حائز اهمیت است. اول از همه تعمیم بیشتر روایت. فصول دو دیدار اول و دو دیدار آخر به هم نزدیک‌تر هستند. پنج دیدار میانی در دوازده فصلی که تقریباً به صورت منطقی و محدود در کتاب پخش شده‌اند. این بخش با الگویی حدوداً مکانیکی به عنوان عنصری اصلی در کتاب جای‌گرفته‌است. در واقع این دیدارها و برخوردها استخوان‌بندی داستان محسوب می‌شوند. دوماً ایهب در دیدارهای افزایش شور خود را نشان می‌دهد که به صورت نموداری از اوج گرفتن علاقه‌اش به نظر می‌رسد. سوماً، رفتار متضاد اسماعیل نسبت به ایهب است که به هر کشتی به صورت خاص واکنش نشان می‌دهد: «هر کشتی مانند طوماری است که باز می‌کند و می‌خواند».<ref>Bezanson (1953), p. 654</ref> برای بزانسان این تنها راهی نیست که می‌توان این گزارش‌ها را تحلیل نمود. به جای آن می‌تواند تفسیری چندگانه به عنوان تمثیل‌های متافیزیکی، سریالی از تشبیهات انجیلی، ماسکی از شرایط مواجهه، مراسمی شوخ با حضور مردان، رژه ملل و بسیار پیشروتر به عنوان راه نمادین برای فکر کردن به نهنگ سفید است.<ref>Bezanson (1953), p. 655, italics Bezanson's</ref>
 
شولار ناتالیا رایت دیدار با کشتی‌ها را به در خطوط متفاوتی تعریف می‌کند. او متعقدمعتقد است کشتی‌هایی که با پکوئود دیدار می‌کنند همان موقع با شکار ایهب نیز برخورد می‌کنند.<ref>Wright (1949), p. 66–67</ref> اولین کشتی جروبوم است که نام جد شاه ایهب در انجیل است. سرنوشت نبوی او پیامی هشدارآمیز است به تمام کسانی که پیروی می‌کنند از سخنان گابریل و توسط ساموئل اندربی، ریچل، دیلایت و در آخر پکوئود حمایت می‌شوند. هیچ‌کدام از دیگر کشتی‌ها نابود نمی‌شوند زیرا کاپیتان هیچ‌یک با حرص ایهب همراه نمی‌شوند و بنابراین سرنوشت جروبوم ساختار موازی بین ایهب و هم‌نام انجیلی او را تقویت می‌کند: «اخاب (ایهب) بیش از هر پادشاهی که قبل از او در اسرائیل سلطنت کرده بود، خداواند، خدای اسرائیل را خشمگین نمود.» ([[کتب پادشاهان]]، ۱۶:۳۳)<ref>Wright (1949), p. 67</ref>
 
== محتوا ==