درخت آسوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{عنوان مورب}}
'''''درخت آسوری''''' یا '''''درخت آسوریگ''''' کتابی است نوشتهمنظوم در هشتصد واژه به وزنِ هجایی<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=نگاهی به تاریخ و ادبیات ایران|نام خانوادگی=ترابی|نام=سید محمد|ناشر=ققنوس|سال=1382|شابک=9643111717|مکان=تهران|صفحات=73}}</ref> که به زبان [[زبان پارتی|پارتی]] و خط [[پهلوی کتابی]] نوشته شده و از معدود متن‌های غیردینی است که از زبان پارتی (آمیخته به [[پارسی میانه]]) برجای مانده‌است.<ref>کریستیان بارتولومه Christian Bartholomae ایران‌شناس آلمانی معتقد بود زبان آن، پارسی میانه‌ی اشکانی است اما در زمان ساسانیان برخی واژگانش با پارسی میانه‌ی ساسانی جایگزین شده‌اند.</ref> گویا متن اصلیِ کتاب به زبانِ پهلوی اشکانی و بصورت شفاهی روایت می شده و سپس در عهد ساسانی نگارش یافته است.<ref name=":0" />
 
در این داستان شاهد گفتمان [[درخت]] [[آسوری]] (درخت آسورستانی،<ref>پس از گشودن بابِل به دست کورش بزرگ، سرزمین‌های آشور و بابِل بخشی از شاهنشاهی ایران شدند و تا مدت‌ها، این وضع بر قرار بود. سرزمین آشور(آسور) در دوران ساسانیان، آسورستان خوانده می‌شد. آسورستان اکنون عراق مرکزی را تشکیل می‌دهد.</ref> درخت [[خرما]]) و [[بز]] هستیم که در فرجام به برتری بز می‌انجامد. شاید بتوان بز را نماینده دین زرتشت و درخت آسوریک را نماینده دین [[چندگونه‌پرستی]] آسور دانست. درخور نگرش است که در آیین دینی [[آسوریان]] درختی خشک به کار می‌رفته که آن را با زر و زیور ساختگی می‌آراستند. بی‌پروا و خشن بودن بز را هم در گفتگو می‌توان دلیل بر برتری اجتماعی [[زرتشتی‌گری|مزداپرستان]] دانست. [[آسورستان]] یکی از استان‌های ایران بود که اکنون عراق مرکزی را تشکیل می‌دهد.