با توجه به مقاله چاپ شده در روزنامه [[گاردین]] برای تدریس [[زبان انگلیسی]] به عنوان زبان خارجی به [[پورتو]] [[پرتغال]] مهاجرت کرد<ref>[http://books.google.co.uk/books?id=7WZSQJ6aAwEC&dq=J.K.+Rowling&hl=en Shapiro, Marc (2000). J.K. Rowling: The Wizard Behind Harry Potter. New York: St. Martin's Press.] {{ISBN|0-312-32586-X|en}}.</ref> او یک روز پس از گوش سپردن به یکی از کنسرتهای [[پیوتر ایلیچ چایکوفسکی|چایکوفسکی]] نوشتن را آغاز کرد<ref>[http://www.newyorker.com/magazine/2012/10/01/mugglemarch?currentPage=all Parker, Ian (1 October 2012). "Mugglemarch: J.K. Rowling writes a realist novel for adults". The New Yorker. Retrieved 23 September 2012.]</ref> پس از گذر هجده ماه (۱۶ اکتبر ۱۹۹۲) زندگی در پورتو او با روزنامهنگار پرتغالی به نام ژورگه آرانتس ازدواج کرد و کمتر از یک سال دختر آنها به نام جسیکا به دنیا آمد. رولینگ پیشتر در زمان بارداری یک بار دچار [[سقط خودبهخودی]] شدهبود که با این وجود در ۱۷ نوامبر ۱۹۹۳ از همسر پرتغالی خود جدا شد. برخی از زندگینامه نویسان مدعی شدهاند که علت این جدایی را رنج رولینگ از [[خشونت خانگی|رفتار خشونتآمیز]] شوهرش دانستهاند، هرچند که صحت این ادعا کاملاً مشخص نیست.<ref>{{cite book|last=Kirk|first=Connie Ann|title=J.K. Rowling: A Biography|year=2003|publisher=Greenwood Press|location=United States|isbn=0-313-32205-8|page=57|quote=Soon, by many eyewitness accounts and even some versions of Jorge's own story, domestic violence became a painful reality in Jo's life.}}</ref> مدتی پس از این جدایی او به همراه دختر کوچکش به [[ادینبرو]] [[اسکاتلند]] مهاجرت کرد. هفت سال پس از فارغالتحصیلی، او خود را یک شکست خورده واقعی میدانست، او با داشتن دختری هفت ساله، هم در ازدواجش ناکام شدهبود و هم بدون شغل بود؛ پس او تمرکز خود بر روی نویسندگی را بیشتر کرد<ref>{{cite news
|author=JK Rowling
|title= JK Rowling: The fringe benefits of failure