ماهیت انقلاب ۱۳۵۷ ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جایگزینی پیوند جادویی شابک با الگو شابک
خط ۲:
[[فریدون هویدا]]، برادر [[امیرعباس هویدا]] معتقد است، آمیزه‌ای که از مذهب و نیروی جوانان در ایران بوجود آمد، سر سقوط شاه بود.<ref>سقوط شاه. فریدون هویدا. انتشارات اطلاعات. ۱۳۶۵ تهران ص ۱۱۰</ref> ویلیام شوکراس، وقایع نگاری که روزهای پایان عمر محمدرضا پهلوی را در کتابی تحت عنوان «آخرین سفر شاه» به رشته تحریر درآورده‌است، انقلاب ایران را یک قیام گسترده مردمی و اسلامی می‌دانست.<ref>آخرین سفر شاه. ویلیام شوکراس. نشر البرز. ۱۳۷۰ تهران صص ۱۳</ref> [[ویلیام سالیوان]]، سفیر آمریکا در ایران، انقلاب ایران را انقلابی عمیقاً مذهبی ارزیابی می‌کرد.<ref>خاطرات دو سفیر. ماموریت در ایران. ویلیام سالیوان. نشر علم. ص ۱۳۲</ref> [[آنتونی پارسونز]] سفیر [[انگلستان]] نیز، در جای جای خاطراتش مخالفان عمده را جوانان مذهبی و ماهیت انقلاب را اسلامی می‌دانست <ref>خاطرات دو سفیر. غرور و سقوط. آنتونی پارسونز. نشر علم. ص متعدد</ref> او معتقد بود که هیچ یک از گروه‌های دیگر مخالف را یارای مقابله با قدرت رهبری آیت‌الله خمینی نبود.<ref>خاطرات دو سفیر. غرور و سقوط. آنتونی پارسونز. نشر علم. ص ۳۸۹</ref> [[جیمی کارتر]] یک سال قبل از پیروزی انقلاب (آذر ۱۳۵۶) و در جریان سفر شاه به آمریکا، در ملاقاتی خصوصی به شاه گوشزدکرد که منشاء خطر، رهبران مذهبی هستند.<ref>خاطرات دو سفیر. ترجمه بخشی از خاطرات کارتر(Keeping Faith)نشر علم. ص ۴۴۸</ref> [[سایروس ونس]] وزیر امورخارجه وقت آمریکا معتقد بود، مغناطیسی که گروه‌های مختلف ناراضی را به دور خود جمع کرد، اوپوزیسیون مذهبی بود.<ref>خاطرات دو سفیر. ترجمه بخشی از خاطرات ونس(Hard Choices)نشر علم. ص ۴۴۸</ref> [[ولادیمیر کوزیچکین]]، مسئول ارشد [[کاگ‌ب]] در ایران نیز فصلی از کتاب خود را «خمینی رهبر» نام نهاده و ماهیت انقلاب ایران را اساساً اسلامی و مذهبی می‌داند.
 
با این‌حال، معدودی از تحلیلگران و کارشناسان مانند [[مارک داونز]]، اگرچه اپوزیسیون علیه شاه را در جریان انقلاب ایران، دارای رنگ و بوی مشخصاً اسلامی می‌دانند، اما اسلام را تنها ایدئولوژی حاضر در انقلاب نمی‌دانند. اینان گروه‌هایی مانند [[مارکسیسم|مارکسیستها]]، کمونیست‌ها، لیبرال‌ها، و گروه‌های دیگر غیر اسلامی نیز از نیروهای مؤثر در انقلاب می‌دانند.<ref>''Iran's Unresolved Revolution''. Mark Downes. Published by Ashgate, ۲۰۰۲. Original from the University of Michigan. ISBN ۰۷۵۴۶۳۱۸۸۵ pp.۸۲</ref> نویسندگان دیگری نیز همچون [[هاله افشار]] تشکیل یک «ائتلاف» و «اتحاد موقت ناسازگار» در جریان انقلاب را (میان نیروهای مذهبی و سایر نیروها) صرفاً برای مقاومت و براندازی شاه قلمداد کرده، و نه بعنوان صرفاً تاییدی بر یک دولت اسلامی پس از انقلاب.<ref>«Valayateh Faqih: A blueprint for Islamic government?» in ''Islam and the Post-revolutionary State in Iran''. Homa Omid. St. Martin's Press, ۱۹۹۴. {{ISBN |0-333-48446-0|en}} pp.60</ref>
 
علاوه بر افراد فوق، معدودی از کارشناسان مسایل ایران نیز معتقدند که انقلاب ایران، حداقل در آغاز انقلابی اسلامی نبوده‌است. [[گری سیک]] به عنوان یکی از آگاه‌ترین کارشناسان سیاسی [[آمریکا]] در مسایل ایران در کتاب معروف خود «همه سقوط می‌کنند» (All Fall Down) می‌نویسد: