تبرستان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Mardetanha (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش 151.245.72.110 (بحث) به آخرین تغییری که Arash انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
خط ۱:
[[پرونده:Tabaristan-FA.svg|بندانگشتی|نقشه‌ای از حدود طبرستان]]
'''طبرستان'''، '''تبرستان'''، '''تپورستان''' یا '''تپوران''' (به [[فارسی میانه]]: [[پرونده:Tapurstan.png|55px]]) به بخشی از سرزمین‌های میان کوه‌های [[البرز]] و [[دریای کاسپینمازندران]] گفته می‌شده‌است. نام '''طبرستان''' [[معرب]] نام [[تپورستان]] بوده و به پیشینه اسکان [[قوم تپور]]، یکی از قبایل [[ایرانی‌تبار]] دوران باستان و یکی از طوایف [[سکاها]]<ref name="ReferenceA">and to the eastward are the Galactophagi ; and eastward from Tapuris mountains and the scymbi scythae are the Tapurei. ptolemy (6.14.12)</ref> بازمی‌گردد.
 
== وجه تسمیه ==
خط ۲۱:
[[اصطخری]] در قرون ۳ و ۴ هجری در کتاب [[مسالک الممالک]]، برای نخستین بار نقشه‌ای از دیلم و طبرستان ارائه داده‌است. او طبرستان را زمینی هامون و قابل کشاورزی معرفی می‌کند و دیلم را شامل جبال دیلم و جلگه‌های گیلان معرفی می‌کند.<ref name="فتح" /> در نقشهٔ اصطخری که از [[ابوزید بلخی]] نقل شده، محدودهٔ بلاد طبرستان شامل «آمل، ساریه، [[اهلم|عین‌الهم]]، مهروان، [[آبسکون]]، [[استرآباد]]، [[جرجان|گرگان]] و [[داهه|دَهستان]]» است. نقشهٔ اصطخری شبیه و موافق توصیفات [[ابن اسفندیار]] نیز می‌باشد. صاحب کتاب [[حدودالعالم]]، در ۳۷۲ هجری، می‌گوید: «طبرستان ناحیتی است بزرگ… و حدش از چالوس است تا حد تمیشه و این ناحیتی است آبادان و با کشت و برز و بسیار خواسته و بازرگان بسیار و طعامشان بیشترین نان برنج است و ماهی و بام خانه‌هاشان همه سفال سرخ است از بسیاری باران که آنجا آید بتابستان و زمستان.»<ref name="اسی" /> [[شمس‌الدین مقدسی|مقدسی]] نیز در [[احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم]] «جرجان، طبرستان، دیلمان و جیلان» را در اقلیم پنجم عالم معرفی کرده‌است.<ref name="فتح" />
 
تبرستان بزرگ از لحاظ جغرافیایی شامل استان [[استان مازندران|مازندران]] و بخش‌هایی از استان [[استان گلستان|گلستان]] و [[استان گیلان]] و شرق و شمال [[استان تهران]] و شمال [[استان سمنان]] می‌شده‌است. در قرن ۸ میلادی حمدالله مستوفی جدای از ذکر ولایت مازندران، حدود ولایت قومس و تبرستان را بیان می‌کند که شامل [[فریم]] و [[شهمیرزاد]]، [[دامغان]]، [[سنگسر]] و [[شهرستان فیروزکوه|فیروزکوه]] و [[دماوند]] و [[گرمسار|خوار]] بوده‌است.<ref>حمدالله مستوفی، محمد دبیرسیاقی. ''نزهةالقلوب''.۱۹۷ و ۲۰۱</ref> پس از حمله مغولها و انتقال پایتخت از آمل به ساری و مصادف با قرن دهم نام ''مازندران'' بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن [[مازندران]] سرزمینی نیمه اساطیری محسوب می‌شد که در ''[[شاهنامه]]'' و دیگر حماسه‌ها و [[اساطیر ایران]] نامش رفته بود. اما طبرستان همیشه خطه‌ای تاریخی محسوب می‌شده‌است.<ref>مینوی ۹</ref> موقعیت جغرافیایی این سرزمین که میان کوه و دریا واقع شده بود و دشواری دسترسی، آن را تبدیل به آخرین سنگرهای مقاومت ایرانیان در مقابل مهاجمان خارجی بدل ساخته بود. برای مثال تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان [[ساسانیان]] در طبرستان با عنوان [[اسپهبدان طبرستان]] فرمان می‌راندند. منسوب به طبرستان را ''طبری'' می‌خوانند.
 
== تاریخ ==