دلار آمریکا: تفاوت میان نسخه‌ها

از طرفی در تغییر و تحولات داخلی کشور و عدم استفاده از متخصصین کارآمد و کارشناسان خبره و مدیران شایسته، نظام اداری و اقتصاد کشور رو به زوال رفت و دانش و چرخه اقتصاد کشور که می بایست سالانه بروزرسانی شود با همان سیستم سنتی به کار خود ادامه داد، و سایر کشورها و کشورهای جهان سوم منجمله کره جنوبی ، چین و ترکیه نسبت به ایران پیشرفت قابل توجهی کردند و این امر موجب تبعات بدی منجمله عدم صادرات و متعاقبا واردات کلان کالا را به همراه داشت تا آنکه میزان صادرات (به غیر از نفت و چند کالای اولیه) بسیار محدود شد و بازار کشور از کالاهای خارجی که به مراتب از کالاهای داخلی باکیفیت تر و بهتر بودند پر گردید و عدم وجود برنامه اقتصادی مشخص و واردات بی رویه و نوسانات شدید ارز شرکت ها و کارخانجات داخلی را با خطر ورشکستگی مواجه کرد.

متعاقبا با خروج سرمایه و سرمایه گذار ارز با شدت بیشتری از کشور خارج شد و دولت تنهابیشتر با درآمدهای حاصل از صادرات محدودفروش نفت و چند درآمد داخلی بودجه را تامین میکرد و از طرفی بدلیل فرسوده بودن سیستم اداری و بانکداری غلطغیراصولی و صندوق های سرمایه گذاری و بازنشستگی ناکارآمد و زیانده و وجود فساد سیستماتیک و رانتی و اختلاس و ... بانک مرکزی مجبور به جبران کسری سرمایه های بانک ها و تامین اجتماعی و سایر نهادهای مالی دولت بود و بدلیل عدم برنامه ریزی صحیح و عدم اصلاح سیستم ساختاری و مدیریت ضعیف دولت هر ساله با کسری بودجه مواجه می گردید لذا برای جبران این کسری بودجه رو به بی ارزش کردن پول ملی می نمود تا دلارهایی را که از طریق صادراتفروش نفت بدست می آورد تبدیل به ریال بیشتری کند وکه مردماین عملابدین بامعنی بیبود ارزش شدن پول روزبروز فقیرتر می شدند وکه بطور غیر مستقیم کسری بودجه از جیب خانوارها مردم جبران می شد و مردم عملا با بی ارزش شدن پول روزبروز فقیرتر می شدند و روزبروز بر میزان دهک های پایین جامعه افزوده می شد. ولی چون در اوایل انقلاب مردم ایران در رفاه بودند این زوال کمتر محسوس بود ولی کم کم و در سال های اخیر و با شدیدافزایش شدت تحریم ها و خروج سرمایه گذاران خارجی و ورشکستگی فعالان اقتصادی (که اکثر درآمد مالیاتی توسط آنها تامین می شد) و رشد فساد حکومتی و اختلاس های چندصد میلیاردی و خروج بحرانی ارز از داخل کشور به دلیل عدم وجود اعتماد داخلی و همچنین عدم کفاف درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدها به دلیل بحران اقتصادی و رکود حاکم بر بازار، دولت و بانک مرکزی با کسری شدید نقدینگی و بودجه در سال ۱۳۹۷ مواجه شد،شدند وکه تنها راه جبران این کسری بودجه رو آوردن به همان روش سنتی یعنی بی ارزش کردن پول ملی بود که دراز ابتدای سال ۹۷ دولت از طریق بازار آزاد، ارزش ریال را در برابر دلار و طلا را به میزان سه برابر رساندکاهش داد تا کسری بودجه بطور موقت جبران شود.

ولی این نکته فراموش شد که جامعه و بازار کنونی ظرفیت گرانی مضاعف را نداشته و با کاهش درآمد مردم و افزایش هزینه ها کشور با خطر ورشکستگی مواجه استگردید.