غازان خان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲۴:
در شورایی که غازان پس از شکست مرجالصفر در اوجان تشکیل داد بعد از تنبیه سران سپاهی دست به بذل و بخشش گشود و هر یک از سرداران را خلعتها و انعامهای گزاف داد و به مدت پانزده روز در چادری نشسته، به دست خود خزانه و حاصل مالیات ولایات را که به اسم استمداد لشکر قبلاً به تعدی از مردم وصول شده بود به باد میداد و کاری کرد که هیچیک از ایلخانان سابق نکرده بود. پس از اتمام قوریلتای اوجان غازان به تبریز آمد و مشغول تهیهٔ لشکر جهت حرکت به شام و کشیدن نقشهای برای جبران شکست مرجالصفر برآمد اما ناگهان دچار درد چشم شد و اطبای چینی به معالجهٔ او مشغول شدند. کمی بعد به اوجان برگشت و به عزم گذراندن زمستان به طرف بغداد حرکت کرد؛ اما به خاطر برف و باران شدید موفق به انجام این کار نشد و مصمم شد در کنار [[قزلاوزن]] زمستان را به پایان برساند. غازان که پس از شکست مرجالصفر دائم غمگین و رنجور بود در سفر قشلاقی خود سخت مریض شد و هر قدر او را مداوا کردند، نتیجه نداد. ناچار در اوایل بهار از حوالی قزلاوزن به طرف [[ساوه]] حرکت کرد و خواجه سعدالدین در این مکان که موطن او بود از ایلخان پذیرائی شایانی کرد. در ساوه اندکی حالت مزاج غازان بهبود یافت، ولی چون از آن جا به [[ری]] حرکت نمود مرضش به شدت عود کرد و ناچار چند روز در ری ماند و از آن جا عازم [[قزوین]] شد. غازانخان در یکشنبهٔ ۱۱ شوال سال ۷۰۳ هجری قمری در حوالی قزوین پس از قریب به نه سال سلطنت به سن ۳۳ سالگی وفات یافت و جنازهٔ او را از آنجا به تبریز بردند. رسم مغولان به این صورت بود که جسد ایلخانان را در محلی مخفی و دور از آبادی و زراعت به خاک میسپردند و آنجا را از مردمان مخفی نگاه میداشتند؛ اما غازانخان که به دین اسلام گرویدهبود خواست از عمل بزرگان دینی و سلاطین اسلامی بهره بگیرد پس در حیات خویش مقبرهای بنا کرد و اوقافی جهت آن قرار داد تا عابدان، صالحان و زاهدان از طریق آن روزگار بگذرانند. نام این بارگاه شنب غازان بود و او را در این مکان به خاک سپردند.<ref>{{پک|اقبال آشتیانی|۱۳۴۷|ک=تاریخ ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض قاجاریه|ص=۳۱۲–۳۱۳}}</ref><ref>{{پک|بیانی|۱۳۱۷|ک=مغولان و حکومت ایلخانی در ایران|ص=۲۲۹}}</ref><ref>{{پک|موسوی بجنوردی|۱۳۹۳|ک=تاریخ جامع ایران|ص=۶۸۶}}</ref>
غازان باوجود عمر کم و سلطنت کوتاه به واسطهٔ اصلاحات و اقداماتی که انجام دادهبود و ابنیه، قواعد و قوانینی که به جای گذاشتهبود میتوان او را بزرگترین پادشاه سلسلهٔ ایلخانان دانست، اما باید به خاطر سپرد که یک قسمت عمده از این افتخار، عظمت و بلند نامی که مشمول حال غازانخان شده از برکت وجود وزیر کاردان و فاضلی مثل خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی است که از یک طرف با تدبیر و هنر و سیاست ممالک وسیعهٔ غازانی را اداره میکرده و از طرف دیگر در ترفیع حال رعایا، اصلاح امور مالی، ساخت ابنیه و آثار خیریه با غازانخان شرکت داشته. خواجه
== اخلاق و صفات غازانخان ==
|