غازان خان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۵:
این سخنان به مزاج غازان خوش آمد و چون پیش از آن هم به امیر نوروز وعده دادهبود که مسلمان میشود؛ در اوایل شعبان سال ۶۹۴ ه.ق به حضور [[صدرالدین ابراهیم حمویی]] رفت و با حضور تمام امرا کلمهٔ توحید گفت و به پیروی از او عدهٔ بسیاری مسلمان شدند. در آن ماه، جشنهایی برپا کردند. غازانخان، جماعت سادات، ائمه و مشایخ را مورد لطف قرار داد و صدقات بسیاری داد. او از میان فرق چهارگانهٔ اسلام، دین [[حنفی]] را برگزید و مسلمانان با شنیدن این خبر تا مدتی به جشن، سرور و شادمانی پرداختند. بزرگان بر پای تخت او درم و دینار افشاندند و به وی لقب ''«محمود، ملک العراقین و خراسان و فارس و الجزیره و روم»'' دادند. سلطان، خود در همان روز روحانیان را انعام بخشید و رسولانی به اطراف و اکناف فرستاد تا همهٔ ایالات و ممالک اسلامی، از مسلمانی وی آگاه شوند. در مورد اسلام آوردن مغولان و اطرافیان غازان عدد کلانی ذکر شدهاست. در منابع تا ده هزار مغول را برشمردهاند که به تبع سلطان و به مصداق «الناس علی دین ملوکهم» به اسلام روی آوردند.<ref>{{پک|آل داوودر|۱۳۹۳|ک=تاریخ جامع ایران|ص=۶۳۶}}</ref><ref>{{پک|مرتضوی|۱۳۴۱|ک=تحقیق دربارهٔ دورهٔ ایلخانان ایران|ص=۲۳–۲۴}}</ref><ref>{{پک|بیانی|۱۳۱۷|ک=مغولان و حکومت ایلخانی در ایران|ص=۲۱۰–۲۱۱}}</ref><ref>{{پک|مرتضوی|۱۳۴۱|ک=دوره ایلخانان ایران|ص= ۲۳–۲۹}}</ref>
[[پرونده:DiezAlbumsStudyingTheKoran.jpg|راست|بندانگشتی|250px|غازانخان در حال قرائت قرآن]]
=== شیوهٔ برخورد غازان با ادیان دیگر پس از گروش به اسلام ===
غازانخان در روز به تخت نشستن خود فرمانی صادر کرد مبنی بر این که همهٔ مغولان مسلمان شده به انجام مراسم دینی بپردازند و کفر را از کشور بزدایند و کافران و مشرکان همه باید به دین اسلام بگروند. [[اهل ذمه]] اگر [[جزیه]] میدادند و لباس مخصوص خود را میپوشیدند در امان میبودند. در واقع در این ایام [[مسیحیان|عیسویان]] جز با علامت زنار یا وصلهای بر لباس خود نمیتوانستند در معابد ظاهر شوند و [[یهودیت|یهودیان]] نیز برای تشخیص از مسلمین، کلاهی مخصوص بر سر میگذاشتند. سپس دستور داد تا مجسمههای [[بودا]]، بتها، آتشکدهها، معابد، کلیساها و کنیسهها را ویران کنند. به دستور [[ارغونخان]] صورت غازانخان را بر روی دیوار یکی از معابد بودائی طراحی کردهبودند؛ به امر وی آن تصاویر و نقوش و حتی تصویر پدر او را نیز خراب و محو کردند. غازان همچنین فرمانی دیگر به دست مأمورینی مخصوص به بلاد اطراف فرستاد که کلیساها و صومعهها را ویران کنند و این اجازه فرصتی به دست جماعتی نفع پرست داد که به این بهانه از مردم غیر مسلمان پول فراوان بگیرند، معابد ایشان را خراب کرده و نفایس آنها را به غارت ببرند؛ این کار در اربل، [[موصل]]، [[بغداد]]، [[مراغه]] و [[ارمنستان|بلاد ارمنستان]] به شدت تعقیب شد و با این کار به عیسویان صدمات بسیار وارد گردید.<ref>{{پک|اقبال|۱۳۱۲|ک=تاریخ مغول از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری|ص=۲۵۹–۲۶۳}}</ref><ref>{{پک|مرتضوی|۱۳۴۱|ک=دوره ایلخانان ایران|ص= ۲۳–۲۹}}</ref><ref>{{پک|آل داوود|۱۳۹۳|ک=تاریخ جامع ایران|ص=۶۴۵–۶۴۷}}</ref><ref>{{پک|بیانی|۱۳۱۷|ک=مغولان و حکومت ایلخانی در ایران|ص=۲۱۰–۲۱۱}}</ref> غازانخان میدانست رهبانان بودایی میل به اسلام ندارند، پس دستور داد هر کس از آنان خواست، اسلام بیاورد و بقیه به ممالک خود بازگردند. گروهی مسلمان شدند و بقیه که اکثریت با آنان بود، راه دیار خویش در پیش گرفتند و ایران از گروه رهبانان پاک شد. غازان به بخشیان مسلمان شده اخطار داد که اگر از آنان کوچکترین عملی حاکی از بوداییگری سر زند، به قتل خواهند رسید. گذشته از این بوداییان ،[[زرتشتیان]] و گروه بازماندهٔ [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] نیز که به دنبال ضعف مسلمانی قدرتی یافته بودند از میان برداشته شدند؛ البته گروهی از آنها گریختند و بار دیگر اعمال خود را پنهانی از سر گرفتند.<ref>{{پک|مرتضوی|۱۳۴۱|ک=دوره ایلخانان ایران|ص= ۲۳–۲۹}}</ref><ref>{{پک|بیانی|۱۳۷۹|ک=مغولان و حکومت ایلخانی در ایران|ص=۲۱۳–۲۱۶}}</ref><ref>{{پک|اقبال|۱۳۱۲|ک=تاریخ مغول از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری|ص=۲۵۹–۲۶۰}}</ref><ref>{{پک|اقبال آشتیانی|۱۳۴۷|ک=تاریخ ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض قاجاریه|ص=۳۱۰}}</ref><ref>{{پک|باسورث |۱۳۶۰|ک=تاریخ ایران کمبریج از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخان|ص=۳۵۵–۳۵۶}}</ref><ref>{{پک|بیانی|۱۳۱۷|ک=مغولان و حکومت ایلخانی در ایران|ص=۲۱۰–۲۱۵}}</ref>
[[پرونده:GhazanSeal1302LetterToBonifaceVIII.JPG|چپ|بندانگشتی|200px|مهر پیشین غازانخان]]
|