|
|
== واژه شناسی ==
"«آسباد» برآمده از دو بخش «آس"» و «باد» است. «آس» دو سنگ گرد و پَخ برهم نهاده است که سنگ زِبَرین گردان و سنگ زیرین ایستان است و از گردش سنگ زبَرین بر روی سنگ زیرین با نیرویی دیگر که یا آب است یا باد یا چهارپا و یا در نهایت نیروی برق انواع مختلف غلات چون گندم و جو و انواع مختلف حبوبات (بُنشَن) خُرد و آرد میشود.<ref> لغت نامه دهخدا</ref> <ref>فرهنگ عمید</ref>. ازینرو "«آس"» به معنای بخش اصلی وسیله آرد کننده است که خواه با آب به جنبش در میآید که نتیجه "«آسآب"» یا همان "«آسیاب"» است و یا با نیروی باد به گردش در میآید که نتیجه "«آسباد"» است و همچنین گاه با نیروی دست گردانده میشود که میشود "«دستآس"» یا "«دستاس"». چنانکه پیداست در زبان فارسی امروزه به همه انواع آس ها آسیاب گفته میشود که خود در واقع از نگاه کاربردی نوع خاصی از "«آس"» است که با آب کار میکندمیکند؛ وهمچنین است که برای مشخص کردن نوع "آس" جزء مشخص کننده به "جای افزوده شدن به تکواژ «آس» به صورت اضافه ترکیبی به «آسیاب"» افزوده شدهمیشود و واژگانی چون "«آسیاب بادی"» و "«آسیاب دستی"» و " «آسیاب برقی"» و حتی دربا مواردیشگفتی "«آسیاب آبی"» برمیکشد. در واقع با جابجایی ای که رخ داده "«آسیاب"» به عنوان زیرمجموعهای از "«آس"» خود جانشین معنای کلی "و کلیدی «آس"» شده و اکنون تبادری که از واژه "«آسیاب"» به ذهن میرسد همانی است که میباید از کلید واژه "«آس"» برآید. در چرایی این جابجایی و انتقال معنایی میتوان عمومیت کاربرد نوع آبی "«آس"» یا همان "«آسیاب"» را تنها دلیل برشمرد گو اینکه کاربرد آسباد بیشتر محدود به مناطق بادخیزی چون سیستان بوده که از منابع آبی محدودی نیز به نسبت برخوردار بودهاست و در بیشتر مناطق ایران زمین به دلیل آسانی و در دسترس بودن آب به میزان بسنده کاربرد آسیاب رواج به مراتب گستردهتری داشته است.
== تاریخچه ==
[[پرونده:Perzsa malom.svg|بندانگشتی|300px|طرحی از آسیاب بادی ایرانی]]
|