زائرمحمد'''زائر محمد''' «[[بهروز وثوقی]]» هنگامی که میخواهد ورزای سکینه را که فرار کردهاست رام کند؛ به گاو صدمه میزند و مورد سرزنش سکینه واقع میشود که او اگر زور و بازو دارد برود طلبش را که بزرگان بوشهری خوردهاند بگیرد. این حادثه، پرخاش و تحقیر سکینه نسبت به زائرمحمد،زائر محمد، موجب میشود تا زائرمحمدزائر محمد برای گرفتن طلبش از آقا علی وکیل، عبدالکریم حاج حمزه، ابول گنده رجب و شیخ ابوتراب برازجانی اقدام کند. آنها زائر محمد را تحقیر کرده بیرون میکنند و میگویند که سرمایهاش در معامله سوخت شدهاست. زائر محمد تفنگ قدیمی و تبر زنگ زدهاش را از زیر خاک بیرون میآورد و پس از خداحافظی از همسرش شهرو «[[نوری کسرایی]]» درصدد انتقام بر میآید. او پس از کشتن عبدالکریم حاج حمزه و شیخ ابوتراب از دست امنیهها به اغذیه فروشی بارون آساتور پناه میبرد و از اسماعیل «[[پرویز فنی زاده]]»، شاگرد بارون آساتور، میخواهد که با پدر همسرش تماس بگیرد و شهرو و فرزندانش را برای سفر آماده کند. به دستور نایب امنیهها در اطراف خانه ابول گنده رجب کشیک میکشند. اما زائر محمد با همکاری مردم او را از خانه بیرون کشیده و با شلیک گلوله از پا درمیآورد، و سرانجام به آب میزند تا به همسر و فرزندانش در آن سوی ساحل ملحق شود.
این فیلم بر اساس [[تنگسیر (رمان)|رمان تنگسیر]] نوشته [[صادق چوبک]] ساخته شد.