اصل عدم قطعیت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
تصحیح پیوند به جان استوارت بل |
←واکنشهای انتقادی: پیوند به نامساوی بل |
||
خط ۷۹:
تعبیر کپنهاگی مکانیک کوانتوم و اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در واقع هدفهای دوقلویی بودند که آماج حملات معتقدان به [[واقعگرایی (فلسفه)|واقعگرایی]] (رئالیسم) و (موجبیت) [[دترمینیسم]] قرار گرفتند. در تعبیر کپنهاگی مکانیک کوانتومی هیچ واقعیت بنیادینی که حالت کوانتومی تشریح کند وجود ندارد، بلکه تنها دستورالعملی است که نتایج تجربی را محاسبه میکند. راهی وجود ندارد تا گفته شود حالت بنیادین سیستم چگونه است، تنها میتوان گفت که نتایج مشاهدات چطور خواهد بود.
[[آلبرت اینشتین]] اعتقاد داشت که تصادفی بودن حاصل جهل ما از برخی ویژگیهای بنیادی واقعیت است، در حال که [[نیلز بوهر]] باور داشت که توزیعهای احتمالی بنیادین و غیرقابل تقلیل بوده و به آن اندازهگیری که انتخاب میکنیم تا انجام دهیم وابستهاست. اینشتین و بوهر سالها بر سر اصل عدم قطعیت مباحثه و مجادله میکردند. در این راستا اینشتین سه [[آزمایش ذهنی]] مطرح نمود تا اصل عدم قطعیت را به چالش بکشاند. اولین و دومین آزمایش به ترتیب شکاف و جعبه اینشتین نام گرفتند که توسط نیلز بوهر به سرعت پاسخ داده شد. سومین [[آزمایش فکری]] که در مقاله معروف EPR به چاپ رسید، چالش بزرگتری برای نیلز بوهر بود. نیلز بوهر در پاسخ به آزمایش سوم سعی کرد با رد کردن مبانی فکری اینشتین دربارهٔ موضعیت و واقعیت فیزیکی، اصل عدم قطعیت را همچنان حفظ کند. پس از پاسخ نیلز بوهر که انتشار آن حدود شش ماه پس از پارادکس EPR به انجام رسید، عملاً صفبندی بین طرفداران تعبیر کپنهاگی و تعبیر واقعانگارانه مکانیک کوانتومی آشکار شد. پس از این موضوع، ایدهٔ متغیرهای نهان برای نجات موجبیت و واقعیت فیزیک توسط طرفداران واقعانگاری طرح شد. هر چند که مسئله EPR و متغیرهای نهاد به نظر طرفداران تعبیر کپنهاگی، که تعبیر غالب (ارتدکس) بود حل شده بود، اما قضاوت نهایی دربارهٔ مسئله، پس از طرح [[قضیه بل|نامساوی بل]] توسط [[جان استوآرت بل]] در سال ۱۹۶۴ و انجام آزمایشهای مربوط مقدور گردید.
== استخراج فرمالیسم ==
|