دین: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایشگر دیداری |
به نسخهٔ 24364812 ویرایش HujiBot برگردانده شد: حذف و تغییر مطالب بدون علت و دلیل.. (توینکل) برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱۶:
البته نظریه دیگری نیز میگوید که از واژه دئنا گرفته شدهاست که به معنای وجدان است.{{مدرک}} [[عبدالحسین زرینکوب]] در کتاب [[قلمروی وجدان]] در مورد دین بحثی میکند که دین در اصل همان وجدان انسانها است
دین مجموعهای از نظامهای فرهنگی، اعتقادی و جهان بینیهایی است که با ایجاد نمادهایی، انسان را به ارزشهای روحانی و گاه به ارزشهای معنوی
گاهی اوقات واژهٔ دین با ایمان یا نظام اعتقادی اشتباه گرفته میشود، اما دین با باور شخصی که جنبهٔ عمومی دارد متفاوت است. اکثر ادیان رفتارهایی همچون مراحل سلوک روحانی، تعریفی که پیروان یا اعضای همان دین از آن دارند، مجامع عمومی، نشستهای منظم [مذهبی] یا خدماتی که به منظور حل مشکلات یا عبادات [انجام میشود] مکانهای مورد احترام (چه طبیعی باشد یا بنا شده) یا کتابهای مقدس سازماندهی میشوند. اعمال [مذهبی] یک دین همچنین ممکن است شامل آیینها، مراسم یادبود از نعمتهای یک خدا یا خدایان، قربانیها، جشنها، ضیافتها، بیخودی، تشرّف، مراسم تدفین، خدمات ازدواج و نکاح، مراقبه، موزیک، هنر، رقص، خدمات عمومی یا دیگر جنبههای فرهنگی انسان شود.
توسعهٔ دین فراخور فرهنگهای مختلف اشکال مختلفی به خود گرفتهاست. برخی ادیان تأکید را بر باورها قرار دادهاند در حالیکه ادیان دیگر بر اعمال تکیه دارند. برخی ادیان روی تجربیات دیداری، ایمان فردی تمرکز دارند در حالیکه دیگر ادیان فعالیتهای جمعی دینی را ارزشمندتر میدانند. برخی ادیان ادعا میکنند که جهانی هستند،
برخی مطالعات آکادمیک که این موضوع را مورد مطالعه قرار دادهاند دین را به سه بخش تقسیم کردهاند: ادیان جهانی، یک اصطلاحی است که به فرهنگهای سرتاسری، باورهای ملی اشاره میکند: ادیان بومی، که به گروههای دینی فرهنگی خاص اشاره میکند و جنبشهای مذهبی جدید که به باورهای تازه توسعه یافته اشاره میکند. یک نظریهٔ پیشرفتهٔ آکادمیک دین، ساختارگرایی اجتماعی، میگوید که دین یک مفهوم جدیدی است که همهٔ اعمال معنوی و عبادی پیروانش را یک مدلی شبیه به دین ابراهیم میداند که همانند یک سیستم منظمی به تفسیر واقعیت و دفاع از وجود انسانی کمک میکند، بنابراین دین، به عنوان یک مفهوم، برای فرهنگهای غیرغربی که بر پایهٔ چنین سیستمی بنا نهاده نشدهاند، یا برای سیستمهایی که ساختار سادهتری دارند به صورت نامناسب بکار برده شدهاست.
خط ۳۴:
== رابطه دین و عقل ==
میتوان گفت در بعضی از ادیان بزرگان و عالمان آن دین سعی میکنند که بخشهایی از دستورات و عقاید دینی را بوسیله [[استدلال]] و [[برهان]] عقلی
بعضی از ادیان نیز فراعقلی اند، یعنی بخشهایی از آن مستقل از عقل و بر مبنای [[عشق]]
شمار دینها در میان انسانها بسیار زیاد است و این ادیان توضیحات بسیار متفاوت و گفتارهای پرشماری را در راه کوشش برای یافتن پاسخ به معماهای یاد شده مطرح میکنند.
خط ۷۷:
برای آشنایی با دین باید ابتدا با مفهوم اسطوره آشنا شد زیرا چنانچه که میدانیم بسیاری از داستانهایی که در دین عنوان میشوند مثل؛ آفرینش اولین انسان، مرگ و … ریشه در تاریخ و اساطیر یک قوم دارند.
اسطوره کلمهای معرب است که از واژه یونانی هیستوریا (historia) به معنای"جستجو،
شخصیتهای اسطوره را موجودات مافوق طبیعی (خدایان) تشکیل میدهند و همواره هالهای از تقدس؛ قهرمانان مثبت آن را فراگرفتهاست.
اسطوره نماد دوران پیش از
اساطیر روایتی است که از طبیعت و ذهن
ناگفته نگذاریم که اسطوره ریشه تاریخی دارد. یعنی اگر از دید ساختاری به اسطورههای جوامع مختلف نگاه کنیم یک چیزهایی از آن جوامع را در روزگاران دور منعکس میکند. در آیینهایی انسان از گیاه خلق میشود؛ مثلاً در اوستا، انسانهای اولیه دو گیاه بودند به نامهای مشیا و مشیانه؛ این اسطوره مخصوص زمانی است که انسان کشاورزی را میشناخته و در واقع رویش گیاه را میفهمد که تخم میرود زیر خاک، در میآید و رویش پیدا میشود و گیاهان ایجاد میشوند؛ بنابراین فکر میکند تشکیل انسان هم در آغاز مثل گیاه بودهاست. در آیینهایی انسان از گل ساخته میشود مثلاً در اساطیر مصر باستان حتی یکی از خدایان،
بهطور خلاصه برای انواع اسطورهها تعاریف زیر موجود است:
* اسطوره<ref>شناخت اسطورههای ملل</ref> واکنشی است از ناتوانی انسان در مقابله با درماندگیها و ضعف او دربرآوردن آرزوها و همچنین ترس از حوادث است. انسانها همواره در مقابل بسیاری از پدیدههای طبیعی ضعیف بودهاند (به خصوص درگذشته) بنابراین تنها راهی که همیشه آنان را امیدوار نگاه میداشته ساختن اسطورهها و خدایان و متوسل شدن به نیروی آنان بودهاست. البته دربرخی از جوامع تعداد انگشت شماری از افراد به جای اکتفا به نیروی اساطیر و خدایان موهوم از نیروی تفکر خود استفاده کردند و به چاره اندیشی منطقی پیرامون پدیدهها پرداختند و علم را پایه ریزی کرند، اگر بشر امروزه بدین سطح از تمدن و تکنولوژی رسیدهاست نتیجه شک کردن همین تعداد انگشت شمار (در ادوار مختلف تاریخی) در بنیانهای فکری جامعه و تلاش برای تغییر نگرش خود نسبت به محیط پیرامون بودهاست.
* اسطوره داستان و تجسمی از احساسات آدمیان است. تکرار این داستانها که در قالب آداب و رسوم سنتی و مراسمهای آیینی برگزار میشود به آدمیان واقعیت و حقانیت میبخشد؛ و در نهایت به او توهم بهترین موجود هستی بودن را میدهد.
* اسطوره نشانهای از عدم آگاهی بشر است. در گذشته انسان به پیروی از تخیل و کنجکاوی خود برای رویدادها علت و انگیزه می تراشیدو به این ترتیب، تخیل را با واقعیتها پیوند میداد در واقع تمامی اساطیر، افسانهها و ادیان بر پایه همین تخیلات زاده شدند. در یک کلام اسطوره تلاشی برای بیان واقعیتهای پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیدههایی که به علتشان واقف نبوده، به تعبیرات فراطبیعی روی آورده و این دقیقاً زمانی است که هنوز دانش بشری توجیهکننده حوادث پیرامونی اش نیست.
== نهضتهای دینی ==
سطر ۱۱۳ ⟵ ۱۱۸:
|[[اسلام]]||۱٬۵ میلیارد||۱٫۵۸۷٫۴۵۴٫۵۰۰
|-
|[[سکولاریسم]]،
|-
|[[هندوییسم]]||۹۰۰ میلیون||۹۷۵٫۷۲۶٫۰۰۰
سطر ۱۶۹ ⟵ ۱۷۴:
|-style="background: #AAAADD;"
|style="width: 10em; background: #9999CC;"|'''کشور'''
|'''درصد کسانی که خود را
|'''منبع'''
سطر ۱۸۷ ⟵ ۱۹۲:
|-bgcolor="#F0F8FF"
|bgcolor="#D0D8DF"|[[چین]]
|'''۵۹–۹۳'''
|Some publications<ref>[http://www.adherents.com/Na/Na_473.html Adherents.com<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
سطر ۲۱۲ ⟵ ۲۱۷:
|-bgcolor="#F0F8FF"
|bgcolor="#D0D8DF"|[[سوئد]]
|'''۴۶–۸۵'''
|Zuckerman, Phil. "Atheism: Contemporary Rates and Patterns", Part of ''The Cambridge Companion to Atheism'', Michael Martin, modified by the University of Cambridge
|