عبدالبهاء: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: جایگزینی پیوند جادویی شابک با الگو شابک
Dr.mojtaba.ashrafi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲:
 
{{بهائی}}
'''عباس افندی''' فرزند ارشد [[بهاءالله]] -بنیانگذار فرقه[[بهائیت]]- که به نام '''عبدُالبهاء''' شناخته شده‌است، سومین شخصیت محوری فرقه ضاله بهائیت است که پدرش، بهاءالله نوزده سال پیش از مرگش، آنچنانکه در [[کتاب اقدس]] و نیز در [[کتاب عهدی]] اشاره کرده‌است، وی را به مقام جانشین، مبیّن و مفسر فرقه ضاله بهائیت برگزید.<ref>*{{cite book
|last = Balyuzi
|first = H.M.
خط ۲۴:
 
== جایگاه عبدالبهاء ==
عبدالبهاء پسر ارشد [[بهاءالله]]<ref name=" Smith 34">{{پک|Smith |2008|ک=An Introduction to the Baha'i Faith|ص= ص ۳۴}}</ref> و جانشین اوست.<ref name="smith 2">{{پک|Smith|2000|ک=A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith |ص=ص ۱۴}}</ref> بهاءالله در وصیت‌نامه خود [[کتاب عهدی]] به طور مشخص عبدالبهاء را به عنوان جانشین خود اعلام می‌کند<ref name="smith 2"/> و قبل از درگذشتشمرگش نیز به پیروان خود اشاره کرده بود که بعد از وی باید به عبدالبهاء به عنوان رهبر جامعه و مفسرّ رسمی آثار او روی بیاورند.<ref name="smith 2"/>
 
بهائیان عبدالبهاء را مفسّر و تبیین کنندهٔ رسمی آثار بهائی و همچنین نمونهٔ والای تعالیم این آئینفرقه ضاله می‌دانند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.bahai.org/fa/abdul-baha/|عنوان= حضرت عبدالبهاء-مثل اعلای امر بهائی| ناشر = جامعهٔ جهانی بهائی |تاریخ = |تاریخ بازبینی= 4.7.2016}}</ref>
 
[[بهاءالله]] از القابی همچون «سرکار آقا»، «غصن اعظم» (بزرگ‌ترین شاخه)، «سرالله» (راز خدا) و نور چشم برای اشاره به عبدالبهاء استفاده کرده است.<ref name="smith 2"/>[[شوقی افندی]] جایگاه عبدالبهاء را به عنوان سومین شخصیت محوری فرقه ضاله بهائی (بعد از باب و بهاءالله) می‌داند و با عبارتی همچون «مرکز و محور» عهد و میثاق بهاءالله، مفسّر رسمی کلام بهاءالله، جلوهٔ تمامی آرمان‌ها و ایده‌آل‌های فرقه ضاله بهائی و معمار نظم جهانی بهاءالله او را معرفی می‌کند.<ref name="smith219"/> عبدالبهاء همیشه اصرار داشت که مقام او فقط بندگی و خدمت به پدرش است و همواره بهائیان را از تجلیل و تحسین مقام خود بازمی‌داشت.<ref name="smith219"/> او در دورانی که ادارهٔ جامعهٔ فرقه ضاله بهائی را بر عهده داشت(۱۸۹۲–۱۹۲۱) لقب عبدالبهاء را برای خود برگزیده بود و امروزه نیز اغلب با این نام شناخته می‌شود.<ref name="smith 2"/>
 
== زندگی‌نامه ==
خط ۳۶:
=== تبعید ===
وی از سن ۹ سالگی و از زمان تبعید بهاءالله برای دومین بار به [[بغداد]]، در زمستان ۱۸۵۳ در تمامی تبعیدها، همراه پدر بوده‌است.{{سخ}}تا سال ۱۸۶۳، به مدت ۱۰ سال در [[بغداد]]، ۴ ماه در [[قسطنطنیه]]، نزدیک ۵ سال در [[ادرنه]] و تا سال ۱۹۰۸ در [[عکا]].
[[پرونده:Map iran ottoman empire banishment.png|بندانگشتی|320px|چپ|مسیر تبعید عبدالبهاء به همراه پدرش از ایران به عکا به دلیل ایجاد آشوب و نزاع های فرقه ای در کرمان و نیریز و بارفروش و ...]]
در دوران [[عکّا]] (پس از سال ۱۸۶۸) عبدالبهاء عهده‌دار رسیدگی به امور جامعهٔ پیروان بهاءالله و مسئول مراودات با مقامات دولت عثمانی بود. با تثبیت شرایط عکّا، وی همچنین فعاّلیّت در حوزهٔ اندیشه را شروع کرد.<ref name=" Smith 35">{{پک|Smith |2008|ک=An Introduction to the Baha'i Faith|ص= ص ۳۵}}</ref> اگرچه وی امکان تحصیل در مکتب خانه‌های آن دوران را نداشت<ref>*{{cite book
|last = Balyuzi
خط ۶۰:
 
=== جانشینی ===
[[بهاءالله]] به طور رسمی و مشخص در وصیتنامه‌اش ([[کتاب عهدی]]) که به دست خط خود نوشته بود عبدالبهاء را به عنوان جانشین خود ورهبر فرقه ضاله بهائیت اعلام نموده و از بازماندگان خواسته بود تا پس از وی به عبدالبهاء روی بیاورند.<ref name=" Smith 43">{{پک|Smith |2008|ک=An Introduction to the Baha'i Faith|ص= ص ۴۳}}</ref> این وصیت‌نامه اندک زمانی پس از درگذشت بهاءالله در جمع بزرگی خوانده شد.<ref name="Smith 43"/> در این وصیتنامه همچنین ذکر شده بود که [[میرزا محمدعلی]]- پسر دوّم بهاءالله- در رتبهٔ دوم بعد از عبدالبهاء قرار دارد.<ref name="Smith 43"/> بهاءالله، عبدالبهاء را «غصن اعظم» به معنی بزرگ‌ترین شاخه<ref name=" Smith 34"/> و محمد علی را «[[غصن اکبر]]» به معنی شاخه بزرگتر نامید.<ref>Taherzadeh, Adib (2000). The Child of the Covenant. Oxford, UK: George Ronald. {{ISBN|0-85398-439-5|en}}. 265</ref> جانشینی عبدالبهاء دور از انتظار و تعجب‌برانگیز نبود<ref name="Smith 43"/> و اکثریت قریب بالاتفاق بهائیان اعضاء فرقه مطابق کتاب عهدی، عبدالبهاء را به عنوان مبیّن و مفسّر رسمی آثار بهاءالله، مرکز عهد و میثاق و سرمشقی از زندگی بهائی پذیرفتند.<ref name="Smith 43"/><ref name=Iranica2>{{cite encyclopedia
| author = A. Bausani, D. MacEoin
| title = ABD-AL-BAHĀ
خط ۷۲:
}}</ref>
 
اندکی بعد امّا، محمد علی، برادر ناتنی عبدالبهاء،<ref name="smith215"/> بر خلاف این وصیت‌نامه عمل کرده،<ref name="Iranica2"/> مرجعیّت عبدالبهاءعبدالبهاءبرای فرقه نوظهور را انکار کرد<ref name="smith215"/> و در ابتدا به صورت پنهان و سپس آشکار به مخالفت با او پرداخت.<ref name="smith215"/><ref name=" Smith 44">{{پک|Smith |2008|ک=An Introduction to the Baha'i Faith|ص= ص ۴۴}}</ref> اگرچه این مخالفت‌ها نتوانست در وفاداری تودهٔ بهائیان به عبدالبهاء خللی وارد کند، امّا باعث بروز مشکلات برای عبدالبهاء از جانب مقامات عثمانی شد.<ref name="smith215"/><ref name="Smith 44"/>
این مخالفت‌های طولانی مدّت باعث شد که عبدالبهاء توّجه فرقه بهائیان را به اصل «عهد و میثاق» جلب نماید که بر اساس آن در هر زمان پیروی از آن مرجعی که برای ادارهٔ جامعه تعیین شده، باعث حفظ اتحاد جامعهٔفرقه بهائی می‌شود.<ref name="smith215"/><ref name="Smith 44"/> عبدالبهاء کسانی که این عهد و میثاق را زیر پا گذاشته بودند (مانند محمد علی) «ناقض عهد و میثاق» اعلام کرد.<ref name="smith215"/><ref name="Smith 44"/>
 
=== سفر به مصر، اروپا و آمریکا ===
خط ۸۷:
}}</ref>
 
عبدالبهاء اغلب در سخنرانی‌های خود در غرب، اعتقادات اساسی و اصول آئینفرقه بهائی را شرح می‌داد،<ref name=" Smith 52">{{پک|Smith |2008|ک=An Introduction to the Baha'i Faith|ص= ص ۵۲}}</ref> از جمله اینکه: هر فرد باید خود به طور مستقل و به دور از تعصّب به جستجوی حقیقت بپردازد،<ref name="Smith 52"/> تمام ادیان الهی جلوه‌های مختلف یک حقیقت واحد هستند،<ref name="Smith 52"/> دین باید در هماهنگی با علم و عقل باشد،<ref name="Smith 52"/> نوع انسان یکی است و در مقابل خداوند همهٔ انسان‌ها یکسان هستند،<ref name="Smith 52"/> تعصّبات دینی، سیاسی، ملیّتی و … مخرّب و مبتنی بر جهل هستند،<ref name=" Smith 53">{{پک|Smith |2008|ک=An Introduction to the Baha'i Faith|ص= ص ۵۳}}</ref> فقر شدید و ثروت مفرط باید از میان برداشته شود،<ref name="Smith 53"/> همهٔ افراد باید در مقابل قانون یکسان باشند و عدالت در اجتماع برقرار باشد،<ref name="Smith 53"/> زنان و مردان با هم برابرند و باید از حقوق برابر برخوردار باشند،<ref name="Smith 53"/> همهٔ کودکان باید آموزش دریافت کنند.<ref name="Smith 53"/> عبدالبهاء همچنین به موضوع صلح بسیار در سخنرانی‌های خود توّجه می‌کرد و هشدار می‌داد که ناآرامی‌ها در منطقهٔ بالکان می‌تواند به جنگی تبدیل شود که سراسر اروپا را بگیرد.<ref name="Smith 53"/> همچنین در آمریکا، برای مسئلهٔ روابط نژادی اهمیّت ویژه‌ای قائل بود و افراد از نژادهای مختلف را تشویق می‌کرد که به دنبال یافتن نقاط مشترک و همکاری باشند.<ref name="Smith 53"/> وی هم در آمریکا و هم در اروپا با فقرا ملاقات می‌کرد و بر وظیفهٔ اجتماعی ثروتمندان در قبال فقرا تأکید می‌نمود.<ref name="Smith 53"/>
 
سخنرانی‌های عبدالبهاء در کتابی به نام مجموعه [[خطابات]] در سال ۱۹۲۰ در مصر چاپ شد.
خط ۱۰۲:
عبدالبهاء سال‌های بعد از جنگ را به رسیدگی به امور جامعهٔ بهائی پرداخت.<ref name="Smith 46"/> وی علاوه بر اینکه در این دوران یک چهرهٔ برجستهٔ محلّی بود، به عنوان رهبر یک آئین بین‌المللی نیز شناخته می‌شد.<ref name="Smith 46"/>
 
=== درگذشتمرگ ===
[[پرونده:Abdul Baha Abbas Funeral.jpg|بندانگشتی|350px|تصویری از تشییع جنازه عبدالبهاء]]
عبدالبهاء در [[۲۸ نوامبر]] سال [[۱۹۲۱ (میلادی)|۱۹۲۱]] درگذشت.<ref name=Iranica/> در مراسم تدفین وی، جمعیت زیادی شرکت کردند و تنوّع مذهبی و اعتقادی شرکت‌کنندگان قابل‌توجّه بود.<ref name="Smith 46"/> در این مراسم نمایندگانی از سایر ادیان نیز سخنرانی کردند. او در یکی از اتاق‌های [[مقام اعلی]] (آرامگاه [[سید علی‌محمد باب|باب]]) واقع در [[کوه کرمل]] به خاک سپرده شد.<ref name="Smith 46"/> شرح [[تشییع جنازه]] و متن سخنرانی‌ها در تشییع جنازه توسط روزنامه النفیر در [[حیفا]] به شماره ۲۸۸۹–۹ اول دسامبر ۱۹۲۱ به ثبت رسیده‌است.
خط ۱۱۰:
«چقدر این مصیبت جانگداز تلخ و ناگوار است این خسارت فقط راجع به مملکت ما نیست بلکه یک فاجعه عمومی است. حضرتش ناس را تهذیب فرمود تعلیم نمود احسان کرد و ارشاد فرمود تا آنکه قومش را به اعلی ذروه جلال فائز نمود…»<ref>روزنامه<span title="السفیر" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-النفیر" id="tool-.D8.A7.D9.84.D9.86.D9.81.DB.8C.D8.B1" style="background-color: rgb(255, 200, 145);"> النفیر </span>در حیفا به شماره ۲۸۸۹–۹ اول دسامبر ۱۹۲۱</ref>
 
== میراث دوران رهبری عبدالبهاء بر فرقه ==
تحت سرپرستی و هدایت عبدالبهاء جامعهٔفرقه بهائی از دوران پر از فراز و نشیب بعد از درگذشت [[بهاءالله]] عبور کرد.<ref name="Smith 46"/> علی‌رغم حملات از طرف برادر ناتنی‌اش، عبدالبهاء توانست اتّحاد را در جامعهٔ بهائی حفظ کند.<ref name="Smith 46"/> در دورانی که او مسئولیت سرپرستی جامعه را بر عهده داشت، آئین بهائی گسترش جغرافیایی چشمگیری یافت.<ref name="Smith 46"/> در ۱۸۹۲ وقتی که عبدالبهاء ادارهٔ امور را به دست گرفت، جامعهٔ بهائی هنوز محدود به خاور میانه و هندوستان بود و اکثر بهائیان را ایرانیان تشکیل می‌دادند.<ref name="momen"/> در دوران عبدالبهاء آئینفرقه ضاله بهائی به آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا، خاور دور و استرالیا و اقیانوسیه گسترش یافت.<ref name="momen"/> در دو سفری که وی به اروپا و آمریکا داشت (۱۹۱۱ و ۱۹۱۲–۱۹۱۳) جوامع نوپای بهائی در این مناطق را مستحکم کرد، با بسیاری افراد برجسته ملاقات داشت و سخنرانی‌های بسیاری نمود.<ref name="momen"/>
عبدالبهاء در هر کجا که جامعهٔفرقه بهائی به اندازهٔ کافی رشد کرده بود، کار تأسیس ساختارهای اداری جامعهٔ بهائی را آغاز کرد<ref name="momen"/> و برای هماهنگ کردن فعالیت‌های جامعه، نظامی از انجمن‌های انتخابی شور محلّی و هئیت‌های ملّی را توسعه داد.<ref name="Smith 46"/>
 
== ویژگی‌های شخصیتی رهبر فرقه==
عبدالبهاء برای بهائیانفرقه خود نمونهٔ کامل و بهترین مثال تعالیم فرقه بهائی در عمل است و داستان‌های زندگی او به عنوان ایدئال رفتار فرقه بهائی نقل می‌شود که البته کاملا خیال پردازانه و بدور از واقعیت میباشد.<ref name="smith219">{{پک|Smith|2000|ک=A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith |ص=ص ۱۹}}</ref> بسیاری از غیربهائیان او را شخصیتی قدرتمند و تحسین‌برانگیز توصیف کرده‌اند مانند ای. جی براون که از فصاحت و دانش وسیع دینی او نوشته است.<ref name="smith219"/> منابع موجود تأیید می‌کنند که عبدالبهاء شخصیتی گیرا، جاذب، آرام و در عین حال با اقتدار داشته است.<ref name="momen"/> در برخورد با دیگران مهربان و سخاوتمند بوده،<ref name="momen"/> حس شوخ‌طبعی قوی داشته و بسیاری از مواقع برای رساندن مطلب و روشن شدن منظورش، از بازگویی حکایت‌ها و خاطرات استفاده می‌کرده است.<ref name="smith219"/><ref name="momen"/> همچنین از وی با صفاتی چون زرنگ، باهوش، مطّلع، باگذشت و مردم‌دار یاد شده است.<ref>شرح حال رجال ایران در قرن ۱۴، ۱۳، ۱۲ هجری، مهدی بامداد، انتشارات زوار ۱۳۷۱، جلد ۲ ص ۲۰۲ و ۲۰۳</ref> زندگی شخصی ساده و به دور از تجملاتی داشته است.<ref name="momen"/> وی همیشه تأکید می‌کرده که بزرگ‌ترین افتخار و بالاترین مقام برای او این است که عبدالبهاء (به معنی بنده و خدمتگزار بهاءالله) باشد.<ref name="momen"/>
 
== آثار ==
برای بهائیان، عبدالبهاء مفسّر رسمی آثار بهاءالله است و بدین جهت نوشته‌ها و نطق‌هایش بخشی از بدنهٔ اصلی آثار آئینفرقه بهائی را شکل می‌دهد.<ref name="smith220">{{پک|Smith|2000|ک=A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith |ص=ص ۲۰}}</ref> علاوه بر چندین کتاب، از وی بیش از ۲۷۰۰۰ نامه به جای مانده است.<ref name="smith220"/> بیشتر آثار عبدالبهاء پس از ۱۸۹۲، در دورانی که وی پس از پدرش مسئولیت ادارهٔ جامعهٔفرقه بهائی را بر عهده داشت، نوشته شده است؛ اما در زمان پدرش نیز رساله‌ای در مورد مدرن‌سازی ایران (رسالهٔ مدنیّه، ۱۸۷۵) و هم چنین تاریخ کوتاهی از آئین‌های بابی و بهائی (مقالهٔ شخص سیاح، ۱۸۸۶) نوشت.<ref name="smith220"/>
 
از یک نظر، آثار عبدالبهاء را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: دستهٔ اوّل متونی که توسّط او به نگارش درآمده و دستهٔ دوم سخنرانی‌ها، نطق‌ها و گفتگوهای وی که ثبت شده است.<ref name="Iranica2"/> در میان دستهٔ اوّل می‌توان به آثار زیر اشاره کرد:
خط ۱۷۲:
[[رده:اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی)]]
[[رده:اهالی ایران در سده ۲۰ (میلادی)]]
[[رده:فرقه های نو ظهور]]
[[رده:اهالی تهران]]
[[رده:اهالی عکا]]
[[رده:اهالی نور]]
[[رده:ایرانی‌های مهاجرت‌کرده به امپراتوری عثمانی]]
[[رده:بهائیانفرقه اهل ایران]]
[[رده:بهائیان سده ۱۹ (میلادی)]]
[[رده:بهائیان سده ۲۰ (میلادی)]]
سطر ۱۸۲ ⟵ ۱۸۳:
[[رده:خانواده بهاءالله]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۲۱ (میلادی)]]
[[رده:رهبران مذهبیفرق ضاله اهل ایران]]
[[رده:زادگان ۱۸۴۴ (میلادی)]]
[[رده:زندانیان امپراتوری عثمانی]]
[[رده:شخصیت‌های اصلی فرقه ضاله بهائی]]