توسعه فرهنگی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی با استفاده از AWB
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه، replaced: ها ← ‌ها (7)، های ← ‌های (15) با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۸:
== تاریخچه توسعه فرهنگی ==
 
بعد از [[جنگ جهانی]] دوم، تغییرات و تحولات وسیع و گسترده ای به ویژه در روابط میان کشورهای استعمارگر و استعمار شده به وجود آمد. بعد از آنکه متفکران و روشنفکران [[کشورهای در حال توسعه]] و جهان سوم در یک فرایند طولانی سعی و خطا، متوجه شدند که الگوی توسعه غربی، نمی‌تواند پاسخگوی دردها و نیازهای آنها باشد و نمی‌تواند به توسعه یافتگی بینجامد، به سوی سیاست "توسعه ی درون زا" روی آورند. در این خط مشی، به جای الگو گرفتن از فرهنگ مغرب زمین، بر فرهنگ و ارزش هایارزش‌های خودی، بومی و ملی به عنوان نقطه آغازین هرگونه حرکت روبه جلو تاکید شده و الگویی توسعه غربی، یک الگویی وارداتی شمرده شد. از آن زمان به بعد، فرهنگ آهسته آهسته در کانون توجه قرار متفکران و برنامه ریزان جهان به ویژه در کشورهای در حال خیز قرار گرفت.
در ادامه ی این فرایند،“یونسکو“سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی [[سازمان ملل متحد]] به صورت جدی تر وارد میدان شد و به عنوان مرکز اصلی طراحی و کارشناسی فرهنگ اقدامات خود را آغاز کرد. در اثر همین تلاش هاتلاش‌ها و کوشش هاکوشش‌ها و اقداماتی که یونسکو در دهه ی هفتاد [[قرن بیستم]] انجام داد برای اولین بار مفهوم“توسعه فرهنگی“پدید آمد و از اوایل دهه ی 1980 به بعد به صورت رسمی وارد ادبیات توسعه شد.
== جایگاه و اهمیت توسعه ی فرهنگی ==
درباره ی جایگاه و اهمیت توسعه ی فرهنگی نکات زیر قابل تامل است:
با گذشت زمان و گسترش اجتماعات توسعه یافته، مشکلات و ابعاد مخرب توسعه یافته هم در [[کشورهای توسعه یافته]] و هم در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم آشکارتر شد. ویرانی طبیعت، افزایش آلودگی هایآلودگی‌های زیست محیطی، تداوم فقر و نابرابری هاینابرابری‌های اجتماعی، شیوع فساد و ....از کارکردهای پنهان توسعه در کشورهای توسعه یافته به شمار آمده است. اما در کشورهای در حال توسعه، بعد از تلاش هاتلاش‌ها و صرف میلیاردها [[واحد پول]] ملی، گذشت زمان نشان داد که بسیاری از این کشورها نه تنها به توسعه دست نیافتند بلکه در وضعیت نابسامانی و پریشانی فرهنگی و سردرگمی سیاسی قرار گرفتند.البته فرایند شکست توسعه در کشورهای مختلف می‌تواند متفاوت باشد، مانند فقدان دولت کارآمد، عدم انباشت سرمایه ، عدم وجود نیروی انسانی و...اما آنچه به عنوان وجه مشترک در اکثر قریب به اتفاق این کشورها به عنوان عامل و دلیل اساسی می‌تواند مطرح باشد، این است که این کشورها به جای توسعه درون زا ، به توسعه ی بیرون زا روی آورند.
به عبارت دیگر توسعه را مطابق فرهنگ، تاریخ و سنت هایسنت‌های خود آغاز نکرده بلکه هر آنچه را که در غرب اتفاق افتاده بود، کاملاً الگو قرار دادند.کشورهای غربی بر ویرانه هایویرانه‌های سنت، مدرنیته و توسعه شکوفا شدند. به عبارت دیگرآنها با دستکاری در فرهنگ و سنت خودشان، توانستند مسیر تجدد را باز کنند و به توسعه دست یابند اما کشورهای دیگر از آنجا که فرهنگ و سنت شان با فرهنگ و سنت مغرب زمین متفاوت است، نمی‌توانند گام به گام مانند آنها عمل نمایند.
تقلید و پیروی از الگو و شاخص هایشاخص‌های توسعه ای که در غرب اتفاق افتاده به دلیل خاستگاه بیرونی و ماهیت طبقاتی نظام [[سرمایه داری]] و ناهماهنگی با ارزش هایارزش‌های فرهنگ خودی ، در کشورهای توسعه نیافته موجب بروز تعارض روانی و بحران هویت فرهنگی شد.
== کالبدشکافی توسعه فرهنگی ==
 
با مطالعه و بررسی نظریه هانظریه‌ها و فعالیت هایفعالیت‌های دهه ی70 و 80، یونسکو و کشورهای دیگر در خصوص توسعه ی فرهنگی، می توان گفت که توسعه ی فرهنگی؛ اولاً عبارت است ازایجاد تحول و خلق ارزش ها، روابط اخلاقی و هنجارهای مناسب که برای ارضای نیازهای آدمی، زمینه هایزمینه‌های لازم را در قالب اجتماع فراهم می کند. دوماً، توسعه فرهنگی مربوط به تغییر و تحولات فرهنگی در داخل یک مرزبندی سیاسی است نه معطوف به سطح بین‌الملل. سوماً، توسعه فرهنگی در دو بعد ایستایی و پویای مطرح است.
* در بعد ایستایی، توسعه فرهنگی عبارت است از توزیع عادلانه ی امکانات و فرصت هایفرصت‌های فرهنگی برای تمام شهروندان .
* در بعد پویایی معطوف به ایجاد تغییر و تحول در عناصر فرهنگ به منظور انطباق آن با شرایط زمانی و مکانی و در نتیجه پاسخ گو به نیازهای زمانه است.
== ویژگی های توسعه فرهنگی ==
1. توسعه فرهنگی، خاصیت ملی دارد و در درون هر کشور و جامعه ی خاص انجام می شود. به عبارت دیگر توسعه فرهنگی در هر کشور با کشورهای دیگر متفاوت است و کشورو جامعه می‌تواند مبتنی بر سنت هایسنت‌های تاریخی خود، توسعه فرهنگی خاص خود را داشته باشد. بنابراین توسعه فرهنگی با “جهانی شدن فرهنگ“متفاوت است.
2. توسعه فرهنگی نیازمند [[برنامه ریزی]] و سیاست گذاریی فرهنگی، پژوهش هایپژوهش‌های ژرف و تطبیقی است بدون این پژوهش هاپژوهش‌ها اقدام فرهنگی، فاقد درونگری و [[بی بهره]] از غنای لازم خواهد بود.
3. توسعه فرهنگی مبتنی بر ارزش هاارزش‌ها و اخلاق خاصی است. به عبارت دیگر در توسعه فرهنگی [[ارزش داوری]] های‌های فرهنگی وجود دارد زیرا بر اساس تعاریف مورد توافق، جدا سازی فرهنگ از ارزش هاارزش‌ها قابل تصور نخواهد بود.
بنابراین در مفهوم توسعه پایدار{که فرهنگ رکن اساسی آن است} در واقع نوعی داوری ارزشی مبتنی بر فرهنگ، به رسمیت شناخته شد و توسعه در قالب آن مطرح شد.
 
== شاخص های توسعه فرهنگی ==
از مجموع تعاریف و نظریه هاینظریه‌های که درباره ی توسعه فرهنگی بیان شد، می توان مهم ترین شاخص هایشاخص‌های توسعه فرهنگی را به قرار زیر برشمرد:
1. عقل گرایی و اهمیت دادن به نقش عقل
2. نگاه مثبت به دنیا و امور دنیوی