زبان فارسی میانه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Freshman404 (بحث | مشارکتها) |
جز ویکیسازی رباتیک (درخواست کاربر:Freshman404)(۷.۶) >دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سنگنوشتههای هخامنشی، فخرالدین اسعد گرگانی، تاریخ ادبیات ایران، شاهنامه ابومنصوری، زبان پهلوی ساسانی، زبان فارسی میانه، دورهٔ هخامنشی، اردشیر بابکان، شاهان ساسانی، ژاله آموزگار+تمیز (۱۰.۷) |
||
خط ۱۴:
|iso3=pal |lingua=58-AAC-ca
}}
'''زبان پارسی میانه''' یا '''زبان پهلوی''' یا درستتر '''پارسیگ'''<ref name="loghman.org">{{یادکرد وب |نویسنده = بزرگمهر لقمان |نشانی= http://www.loghman.org/1012-2/ |عنوان= پارسیگویانِ باستان زبانِ خویش را چه مینامیدند؟ | ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref> نیای مستقیم [[زبان پارسی]] امروزی است.<ref name="ReferenceA">اشمیت، رودیگر، راهنمای زبانهای ایرانی، جلد دوم: زبانهای ایرانی نو، ترجمه پارسی زیر نظر حسن رضایی باغبیدی، تهران: انتشارات ققنوس، ص۴۳۷.</ref>
سطر ۲۷ ⟵ ۲۶:
به احتمال بسیار زیاد، ریشه زبانهای ایرانی، لری با گویشهای مختلف [[زبان لری]] و [[زبان لارستانی]] مانند زبان فارسی به پارسی میانه و از طریق پارسی میانه به [[پارسی باستان]] برمیگردد.<ref>{{یادکرد وب| نشانی =http://www.iranicaonline.org/articles/isfahan-xxi-provincial-dialects| عنوان =Isfahan xxi. PROVINCIAL DIALECTS| تاریخ بازدید =۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴| نویسنده =| تاریخ = | ناشر = [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]]| زبان = انگلیسی| نشانی بایگانی =http://archive.is2sgpu| تاریخ بایگانی = ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴}}</ref><ref>[http://www.webcitation.org/6SVRTBNQZ Erik John Anonby , Update on Luri: How many languages? Journal of the Royal Asiatic Society (Third Series) , Volume 13 , Issue 02 , Jul 2003 , pp 171-197]</ref><ref>p.125,lari Language,Mahinnaz Mirdehghan,Department of Linguistics, Shahid Beheshti University, http://irssh.com/yahoo_site_admin/assets/docs/15_IRSSH-659-V6N1.329192517.pdf</ref><ref>LORI DIALECTS,Iranica http://www.iranicaonline.org/articles/lori-dialects</ref>
این زبان همواره از دیدگاه دستوری و واژگانی با گویشهای محلی نواحی پارس نزدیکی داشتهاست.<ref name="ReferenceA"
{{تاریخچه زبان فارسی}}
== نام زبان ==
در متنهای نوشتهشده به خود زبان فارسی میانه نام این زبان '''پارسیگ''' (Pārsīg) آمدهاست<ref name="loghman.org"
این زبان رفتهرفته و بهطور طبیعی دگرگونیهایی به خود دید و در نتیجهٔ این دگرگونیها بعدها تبدیل به زبانی شد که ''پارسی'' یا ''فارسی'' یا [[پارسی دری]] نام داشت. تبدیل شدن خود واژهٔ ''پارسیگ'' به ''پارسی'' هم از جملهٔ همین دگرگونیهای طبیعی زبان یادشده بودهاست؛ یعنی در این فرایندِ دگرگونی ''-گ-''های پایان واژه میافتادهاند.<ref>در مسیر تبدیل شدن فارسی میانه به فارسی نو واژههای فراوانی را میتوان نمونه آورد که ''-گ''ی پایانیشان افتادهاست؛ برای نمونه: nihānīg> نهانی؛ nāmīg> نامی؛ gētīg> گیتی، parīg> پَری (نک زیر مدخلها در واژهنامهٔ مکنزی ۱۳۸۳)</ref> بنابراین، در دورههای آغازین پس از اسلام، هم زبان فارسی میانه و هم زبان فارسی نو نزد گویشورانشان یک نام داشتند، یعنی ''پارسیـ (ـگ)'' یا ''فارسی'' (برای نمونه در نوشتههای دانشمند پارسی نِرْیُسَنْگْ،<ref>نام Neryosang در فارسی ''نریوسنگ'' نیز نوشته میشود.</ref> در شاهنامه و همینطور در نوشتههای عربها و ایرانیان عربینویس شاهد چُنین کاربردی هستیم).<ref>لازار 1384، صص 80-82</ref> از این رو، مردمانی که اکنون به زبان فارسی نو سخن میگفتند به دلیلی (که در پی میآید) به ''فارسی میانه'' یا همان ''پارسیگ'' باید نام دیگری میدادند تا این دو از هم بازشناخته شوند.
[[زبان فارسی میانه]] را در متنهای کهن فارسی نو ''پهلوی'' و در متنهای کهن عربی ''فهلوی'' نامیدهاند. قدیمترین مأخذی که در آن زبان فارسی میانه پهلوی نامیده شده روایت [[جاحظ]] (متوفّی به سال ۲۵۵ هـ ق) است.<ref>صادقی ۱۳۵۷، ص ۴۰ به بعد</ref> بنابراین، پهلوی نامیدن زبان فارسی میانه دستکم از سدهٔ سوم هجری رایج بودهاست. دلیل به کار رفتن اصطلاح ''پهلوی'' برای نامیدن صورت کهن زبان ''پارسی'' آن بود که در سدههای آغازین پس از اسلام واژهٔ ''پهلوی'' دربردارندهٔ این معنیها نیز شده بوده: «ایرانی (در معنای کلی واژه)» و «قدیمی (البته نه هر قدیمی، بلکه راه و رسم ایرانی قدیمی، که در در شاهنامه بیشتر به این معنی برمیخوریم)»<ref>صادقی ۱۳۸۹، ص ۲</ref> حتّی این واژه هالهای از معناهای گوناگونی چون «اشرافی»، «باستانی»، «باشکوه» و … یافته بوده که بازتاب آن را در شاهنامه میبینیم.<ref>آموزگار، تفضّلی 1382، ص 14، پن 3</ref> بنابر این، زبانی که یادآور آیینها و دورههای کهن ایران بود به سادگی میتوانست ''[[زبان پهلوی]]'' نامیده شود.<ref>تاوادیا ۱۳۸۳، صص ۲ به بعد</ref><ref>آموزگار و تفضلی ۱۳۸۰، ص ۱۴</ref> شایان یادآوری است که ''پَهْلَوی''، ''پَهْلَوانی''، ''فَهْلَوی'' یا شکل عربیشدهٔ آن بَهْلَوی، به زبانها و قومهای دیگری چون گویشهای ایرانی شمال غربی نیز گفته شدهاست.<ref>رضاییِ باغبیدی 1387، ص 79، ستونِ 2</ref>
اما واژهٔ ''پَهْلَوی'' در اصل به چه معنایی بوده؟ این واژه در اصل به معنای «نسبتدادهشده به ''پَهْلَو'' (یا همان پارت)» است. ''پَهْلَو'' از [[دورهٔ هخامنشی]] به بعد نام یکی از استانهای شمال شرقی ایران بوده. نام این استان در [[سنگنوشتههای هخامنشی]] -Parθava آمدهاست. واژهٔ -Parθava با تبدیلهایِ بسیار رایجِ θ به h و r به l و نیز قلب جایگاه این دو در واژه، به Pahlaw بدل شدهاست. در دورهٔ ساسانی زبان رایج در استان ''پَهْلَو'' (یعنی همان استان پارت) را Pahlawīg یا Pahlawānīg<ref>این نام برای نمونه در کتاب Boyce 1975، ص 40: در متن فارسی میانهٔ h و در بند سوم آن آمدهاست.</ref> مینامیدند. به سخن دیگر، ''پهلوی'' یا ''پهلوانی'' در اصل نام زبان دیگری بوده که با زبان فارسی میانه فرق دارد و امروزه آن را در کتابهای زبانشناسی ''پهلوی اشکانی'' یا ''پارتی'' مینامند.<ref>رضایی باغبیدی 1385، ص 15</ref><ref>رضایی باغبیدی 1387، ص 79، ستون 2</ref>
گویا نخستین بار [[کارل هرمان زالمان|کارل هِرمان زالِمانْ]] (به روسی: [[:ru: Залеман, Карл Германович|Karl Germanovitsh Zaleman]]) نام ''فارسی میانه'' (به آلمانی: [[:de: Mittelpersisch|Mittelpersisch]]) را برای این زبان به کار بردهاست.<ref>تاوادیا ۱۳۸۳، ص نه؛ یادآوری میشود که این نقل قول در واقع از پیشگفتار س. نجمآبادی، یعنی برگردانندهٔ کتاب تاوادیا به فارسی است.</ref> امروزه هم همچنان اصطلاحهایی چون ''پهلوی ساسانی'' و ''پهلوی'' برای نامیدن فارسی میانه به کار میرود. البته منظور از ''پهلوی'' بیشتر گونهٔ خاصی از فارسی میانهاست که در کتابهای [[مزدیسنا|زردشتی]] به کار رفتهاست.<ref>آموزگار، تفضّلی ۱۳۸۲، ص ۱۴</ref>
سطر ۴۳ ⟵ ۴۲:
با آنکه نام زبان و خط پهلوی از دیوانهای کارگزاران عرب در ایران برافتاد، اما خط و زبان پهلوی در میان ایرانیان غیرمسلمان و مسلمان تا حدود سده پنجم کم و بیش رواج داشت چنانکه در برخی از نواحی ایران سنگنگارههای سازهها را به خط پهلوی یا بخط کوفی و پهلوی هر دو مینوشتند مانند کتیبه [[برج لاجیم]] نزدیک زیراب در مازندران که از سده پنجم هجری و یک خط آن به پهلوی و خط دیگر آن به کوفی است. این برج مقبره کیا [[ابوالفوارس شهریار]] بوده و در تاریخ ۴۱۳ بنا شدهاست. برج دیگری هم نزدیک برج لاجیم است که ظاهراً در آغاز سده پنجم بنا شده و کتیبه آن به خط کوفی و پهلوی است. [[برج رادکان]] نزدیک بندرگز نیز از همین گونه برجهای آرامگاهی و دارای دو سنگنوشته کوفی و پارسی میانه است.
در سده چهارم و پنجم بسیاری از ایرانیان به خط و زبان پارسی میانه آشنایی داشتند. گردآورندگان [[شاهنامه ابومنصوری]] و مترجمان شماری از دفترهای پهلوی به پارسی در همین دوره رسالاتی از پهلوی مانند [[یادگار زریران]] و [[کارنامه اردشیر بابکان]] و داستانهای [[بهرام گور]] و [[یادگار بزرگ مهر]] و گزارش شترنگ و دیگر نوشتهها را به [[پارسی دری]] و به خط پارسی بازنویسی کرده و جزو شاهنامه قرارداده بودند.
نفوذ زبان پارسی میانه در این بازگفتهها به اندازهای بود که پس از نظم آنها به پارسی بهوسیله [[دقیقی]] و [[فردوسی]] هم نزدیکی فراوانی میان آنها با اصل پهلوی هریک مشهود است.
در میانههای سده پنجم یکی از کتابهای مشهور که گویا اصل آن از دوره اشکانی بودهاست یعنی [[ویس و رامین]] از متن پهلوی به پارسی گردانده شد و سپس به همت [[فخرالدین اسعد گرگانی]] به نظم پارسی درآمد و در این منظومه تأثیر لغتها و ترکیبهای پهلوی بسیار دیده میشود.
آشنایی شاعران و نویسندگان ایران با متون پهلوی و نقل آنها به پارسی تا سده هفتم هم ادامه داشتهاست چنانکه در همین روزگار یکی از شاعران نامدار بنام [[زراتشت بهرام پژدو]] کتاب [[ارداویرافنامه]] را از پهلوی به شعر پارسی درآورد. این شواهد نشانگر آن است که آشنایی ایرانیان با خط و [[زبان پهلوی ساسانی]] با فروپاشی حکومت ساسانی یکباره از میان نرفت بلکه تا دیرگاه ادامه داشت.
== آثار پارسی میانه ==
{{اصلی|ادبیات پارسی میانه}}
آثاری که از این زبان باقیماندهاند دو دستهاند. آثار کتیبهای و آثار کتابی. این آثار بعضاً با خطوط متفاوت ولی خویشاوند نوشته شدهاند. آثار پارسی میانه شامل سکهنوشتههای [[شاهان
=== سنگنبشتههای پارسی میانه ===
به جز کتابها و آثاری که در الگوی زیر ذکر شده، پارهنوشتهها و سنگنوشتههای پراکندهای نیز از پارسی میانه در نقاط گوناگون سرزمین پهناور [[ایران]] قدیم به جای ماندهاست.<ref>[http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2009\04\04-29\13-13-50.htm&storytitle=داغستان،%20دیار%20آشنا روزنامهٔ اطلاعات]، شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸، ۸ مه ۲۰۰۹، شماره ۲۴۴۶۳</ref> این سنگنوشتهها شامل آثار مکتوب شاهان نخستین ساسانی و وزرا و ملازمان نزدیک آنها میباشد. الفبای بکار گرفته شده در این آثار با الفبای کتابت اندکی تفاوت داشته و به [[خط پهلوی اشکانی]] نزدیک بودهاست. این کتیبهها بیشتر در [[پارس]]، [[کرمانشاه]]، [[کردستان عراق]] و [[آذربایجان]] و [[حمص]] [[سوریه]] واقع شدهاند. همچنین در دوره اسلامی نیز کتیبهنویسی پهلوی رایج بود و در برخی مناطق شمال ایران کتیبههای اسلامی دارای خط پهلوی نیز بودهاند مانند [[برج لاجیم]].
برای نمونه ۲۵ سنگنوشتهٔ کوچک به [[خط پیوسته پهلوی]] در باروی [[شهر دربند]] قفقاز کشف شده بود و اخیراً باستانشناسان شش کتیبه دیگر به پارسی میانه نیز در آنجا پیدا کردند. این سی و یک کتیبه نام سنگتراشان یا کسانی را ذکر میکند که به نوعی درکشیدن دیوار سهم داشتند.<ref name="همان"
=== آثار زند و پازند ===
سطر ۱۹۰ ⟵ ۱۸۹:
اما پسوند انتساب محل یا انتساب فرزند به پدر همان (آن) است که در پهلوی بسیار بکار میرود.
Pāpakān ī artaxšēr= [[اردشیر بابکان]] (اردشیر پسر بابک)
این واژه در واژههای بسیاری به ویژه در نام شهرها و روستاها هنوز جاری است مثل گیلان یعنی محل منسوب قوم گیل.
سطر ۲۹۳ ⟵ ۲۹۲:
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = تاوادیا | نام = ج| پیوند نویسنده = ج تاوادیا | عنوان = زبان و ادبیات پهلوی (فارسی میانه) | سال= ۱۳۸۳ | ناشر =[[مؤسسهٔ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران]] |مکان = تهران}}
* {{یادکرد|نویسنده=خوارزمی محمد|کتاب=مفاتیح العلوم|شهر=تهران|ناشر=انتشارات بنیاد فرهنگ ایران|سال=۱۳۴۷|چاپ = اول|شابک=}}
* [[تاریخ ادبیات ایران]].
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = رضائی باغبیدی | نام = حسن | پیوند نویسنده = حسن رضائی باغبیدی | مقاله =پَهْلَوی، زَبانْ وَ اَدَبیّات | دانشنامه = دائرةالمعارف بزرگ اسلامی | ویرایش = | جلد= ۱۴| سال =۱۳۸۷ | ناشر = | مکان = تهران | شابک = | صفحه = ۷۹–۹۱| نشانی = | تاریخ بازبینی =| نشانی بایگانی = |تاریخ بایگانی = | زبان =fa}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =رضایی باغبیدی | نام =حسن | پیوند نویسنده =حسن رضایی باغبیدی | عنوان =تاریخ زبانهای ایرانی | سال =۱۳۸۸ | ناشر =[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] |مکان =تهران | شابک =۹۷۸-۹۶۴-۷۰۲۵-۸۴-۳}}
سطر ۳۱۸ ⟵ ۳۱۷:
* [http://webapps.uni-koeln.de/tamil/ جستجوگر فرهنگ لغت پهلوی-انگلیسی، انگلیسی-پهلوی مککنزی] (گزینهٔ Dictionary در بالای صفحه را باید بر روی Concise Pahlvi Dictionary قرار دهید)
* [http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/46842 فهلویات]، مقاله [[احمد تفضلی]] در [[دانشنامه ایرانیکا]]، ترجمه فریبا شکوهی به پارسی
* [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2899 پَهلَوی]، مقالهای از [[ژاله آموزگار]] یگانه و یحیی ماهیار نوابی، [[دانشنامه جهان اسلام]].
* [http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5584 پهلوی، زبان و ادبیات]، مقالهای [[حسن رضایی باغبیدی]] در [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]].
{{زبان فارسی/جعبه کف}}
سطر ۳۳۵ ⟵ ۳۳۴:
[[رده:زبانهای منقرضشده در اروپا]]
[[رده:شاهنشاهی ساسانی]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|