'''ابوالعباساحمد''' ملقب به '''الناصرلدینالله''' سی و چهارمین [[خلیفه]] عباسی آخرین خلیفه مقتدر عباسی است که در سال 553۵۵۳ هه.ق دیده به جهان گشود؛ وی تلاشهای بسیار زیادی برای احیای قدرت از دست رفته خلافت انجام داد و تا حدود زیادی به نتیجه رسید. او برای رسیدن به اهداف سرزمینیاش سیاست تفرقهافکنی بین رقبایش را دنبال میکرد و با توسل به آن به موفقیتهایی نیز دست یافت که البته در دراز مدت به ضرر جهان اسلام شد و عرصه را برای هجوم دشمنان اسلام آماده ساخت. وی از جوانمردان زمانه خود بود و تلاش زیادی نیز برای رواج آیین [[فتوت]] در قلمرو خویش نمود. او از معدود خلفای اندیشمند عباسی بود که علاقه وافری به علم و حدیث داشت و تا آخرین لحظهٔ عمرش در تکاپو برای احیای قدرت خلافت بود و در این حال در رمضان سال 622۶۲۲ هه.ق از دنیا رخت بربست.
== منبعشناسی ==
خط ۵۵:
=== اقدامات داخلی ===
* خلیفه ناصر به مسائل اجتماعی-اقتصادی، وضع رعایا و مردم ضعیف توجه ویژهای داشت، حتی آنگونه که در تاریخ فخری آمدهاست ناصر شبها در محلات [[بغداد]] با لباس مبدل و بدون این که شناسایی شود، گشت میزد تا از حال مردم آگاه شود.
* ناصر سیستم جاسوسی قوی و منظمی ایجاد کرد و بدین وسیله میخواست تمام شهرها و مناطق قلمرواشقلمرواش را تحت کنترل کامل خود داشته باشد. سازمان جاسوسیای که ناصر ایجاد کردهبود به حدی سازمانمند و قوی بود که رعیایش فکر میکردند که خلیفه با ارواح و اجنه در ارتباط است.
* خلیفه ناصر به علم و دانش نیز بهای زیادی میداد و تلاش زیادی در جهت بسط و گسترش آن انجام داد و کتابخانه بزرگی نیز در جنب مدرسه نظامیه بغداد ساخت و تلاش زیادی در جهت جلب نظر علمای زمان میکرد. هر چند که شاید هدف او از این کارها نزدیک شدن به علمایی بود که در جامعه از احترام خاصی برخوردار بودهاند، تا بدین طریق بتواند نفوذ و مقبولیت خود را در جامعه تقویت کند.
* او در راستای هدف خلفای پیش از خود که خارج شدن از نفوذ سلاجقه بود نیز گامهای مؤثری برداشت و سرانجام در زمان همین خلیفه بود که خلافت عباسی با کشته شدن [[طغرل سوم سلجوقی]] به دست [[علاء الدین تکش خوارزم شاه]] در سال ۵۹۰ ه.ق استقلال واقعی خود را به دست آورد و کاملاً خودمختار شد و پا در عرصهای جدید نهاد.
خط ۶۱:
=== اقدامات خارجی ===
دوران خلافت الناصرلدینالناصرلدین الله مقارن شده بود با زمانی که ممالک اسلامی از همه سو مورد حمله سخت قرار گرفته بود و سلاطین اسلامی درگیر نبردی سخت برای جلوگیری از تعرض دشمنان خود بودند اما سیاست خلیفه ناصر نه تنها کمک به آنها نبود بلکه ایجاد نفاق بین سلاطین اطراف بود تا با از میدان به در کردن رقبایش حکومت خود را تحکیم بخشد.
یکی از علل دوام خلافت ناصر در این دوره پر آشوب و با وجود رقیبان قدری همچون سلطان علاءالدینعلاءالدین [[تکش خوارزمشاه]]، [[سلطان طغرل سوم سلجوقی]]، [[سلطان محمد خوارزمشاه]] و [[قزل ارسلان سلجوقی]] القای نفاق بین پادشاهان مسلمان و انداختن ایشان به جان یکدیگر است. به عنوان مثال ناصر به اتابک قزل ارسلان کمک کرد تا طغرل سوم سلجوقی را مغلوب کند و این آغاز دخالت آشکار ناصر در مسائل ایران بود بعدها نیز ناصر نقش مهمی در تحریک [[غورها]] علیه [[خوارزمشاهیان]] داشت و او که از دیرباز با تکش خوارزمشاه نزاع داشت با تحریک غورها علیه جانشینان تکش زمینهساز سقوط [[خوارزمشاهیان]] شد و به نوعی شرایط را برای استیلای [[مغولان]] در آینده بر جهان اسلام مهیا ساخت. خلیفه ناصر وقتی که اختلاف میان او و محمد خوارزمشاه شدت گرفته بود از مغول تقاضای کمک کرد تا خوارزمشاه با آنان مشغول شود و خلافت در امان بماند از این رو به [[چنگیزخان]] نامه نوشت و او را تشویق کرد به سرزمینهای اسلامی بیاید و به او وعده همکاری برای سرکوب خوارزمشاهیان داد. هرچند که این نامه خلیفه ناصر سبب حمله مغولان به خوارزمشاهیان نشد اما نشان دهنده گوشهای از تحرکات خلیفه برای از میدان به در کردن رقبایش بدون برخورد و درگیری مستقیم است.
== تشیع ناصر ==
خط ۶۸:
== وزرای شیعه ناصر ==
* [[ابوالفضل محمد بن علی بن احمد قصاب]]: اصالتاً اهل ایران و از اهالی [[شیراز]] بود، چون پدرش قصاب بود ابن قصاب نامیده میشد. وی فردی باهوش بود که در مدت وزارتش توانست نقش پررنگیپررنگی در احیای قدرت خلافت عباسی بازی کند. پس از مرگش، خلیفه ناصر پسرش [[ابوالفضل احمد]] را وزیر کرد اما پس از مدت کوتاهی او را عزل کرد. پس از آن [[ابن قُنبر]] را که او هم شیعه بود به وزارت برگزید اما پس از چندی او را هم از کار برکنار کرد.
* [[نصیرالدین ناصر بن مهدی علوی رازی]]: ابن مهدی از نسل [[قاسم بن حسن بن علی]] از سادات حسنی بود. زادگاه وی [[مازندران]] و اصلیتش به [[ری]] برمیگشت. ابن مهدی در دوران وزارتش از شیعیان حمایت میکرد و قصد داشت آنها را در امور دخالت دهد. او به درباریان بسیار سخت میگرفت که همین امر عامل برکناریاش شد.
* [[محمد بن احمد بن علی]]: وی که معروف به [[ابن امسینیا]] بود از کاتبان شیعه بود که به مقام وزارت رسید او برعکس ابن مهدی تندرو و سختگیر نبود و به دنبال ایجاد آرامش بود اما به دلایل نامعلومی از وزارت خلع شد.