دی. دبلیو. گریفیث: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز replaced: بعنوان ← به عنوان (4)، به طور ← به‌طور ، آنها ← آن‌ها با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۴۹:
گریفیث تبارش به [[ولز]] بازمی‌گشت. او بوسیله خواهر بزرگترش، متی، آموزش یافت. وقتی ۷ ساله بود پدرش درگذشت، و در آن زمان خانواده‌اش به مشکلات مالی جدی برخوردند. وقتی ۱۴ ساله بود مادرش خانواده را از روستا به لوئی ویل برد و در آنجا یک [[مهمانخانه]] باز کرد ولی این کار سریعاً با شکست روبرو شد. گریفیث دبیرستان را برای کمک مالی به خانواده ترک کرد. ابتدا در مغازه خشکبار فروشی یک کار گرفت و بعداً در یک [[کتابفروشی]] مشغول به کار شد.
 
گریفیث بعنوانبه عنوان یک نویسنده مشتاق و امیدوار کارش را آغاز کرد اما با موفقیت کمی روبرو شد، تنها یکی از کارهایش توسط اجراکنندگان پذیرفته شد. به همین جهت گریفیث تصمیم گرفت تا یک بازیگر شود و در بسیاری از بازی‌ها بعنوانبه عنوان سیاه لشکر بازی کرد.
 
== دوره فیلم ==
خط ۵۸:
او بر سر یکسری مشکلات و از آن جهت که بودجه مالی اش برای تولید فیلم ته کشیده بود (حدود ۳۰٬۰۰۰ دلار برای تولید فیلم نیاز بود) از شرکت بیوگراف جدا شد و به شرمت موچوال پیوست و یک استودیو ترتیب داد. تولیدات جدیدش کارهای مستقلی از آب درآمدند.
 
از نظر تاریخی، فیلم [[تولد یک ملت]] یک فیلم بینظیر و کوبنده بود. از نظر کسانی که در تاریخ سینما فعالیت می‌کنند، این فیلم بعنوانبه عنوان اولین فیلم بلند آمریکایی است (اکثر فیلم‌ها تا قبل از آن کمتر از یکساعت بودند) و به طوربه‌طور قابل بحثی استانداردهای صنعت فیلمسازی را به آنچه امروز می‌بینیم تغییر داد. از طرفی این فیلم از نظر تاریخ شناسان آمریکا، باعث بالاگرفتن ناراحتی رنگین پوستان از این فیلم شد.
 
به هر حال بعد از نمایش ''تولد یک ملت'' تماشاگران شهرهای شمالی با برپایی شورش‌هایی بر ضد محتوای نژادی فیلم واکنش نشان دادند. بعد از اینکه دوره نمایش این فیلم در سالن‌های نمایش به پایان رسید، گریفیث به این واکنش منفی با فیلم [[تعصب]] پاسخ داد. این فیلم به بررسی تعصب در چهار دوره تاریخی می‌پردازد: سقوط [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]]، مصلوب ساختن [[عیسی مسیح]]، قتل‌عام پروتستان فرانسه، و یک داستان امروزی. اکران فیلم تعصب موفقیت مالی نداشت که باعث شکست او در شرکتش شد. شرکا در سال ۱۹۱۷ شرکت را منحل کرده و گریفیث به ''آرت کرفت'' رفت و بعد هم به فرست نشنال رفت. در همان زمان او یکسری بازیگر آمریکایی را در [[یونایتد آرتیستس]] گرد هم آورد که عبارت بودند از [[چارلی چاپلین]]، [[مری پیکفورد]] و [[داگلاس فیربنکس]]. گریفیث در یونایتد آرتیستس دوباره به فیلمسازی مشغول شد اما هرگز موفقیت‌هایی که در دو فیلم [[تعصب]] و [[تولد یک ملت]] کسب کرده بود را به دست نیاورد.
خط ۶۵:
 
== کارهای پایانی ==
هرچند [[یونایتد آرتیستس]] بعنوانبه عنوان یک کمپانی زنده ماند، ولی گریفیث همکاری اش با آنهاآن‌ها کوتاه مدت بود. گریفیث در این زمان [[شکوفه‌های پژمرده]]، [[یتیم‌های طوفان]]، [[خیابان آرزو]]، [[یک شب مهیج]] و [[آمریکا]] را ساخت. از این اسامی تنها سه فیلم اول موفق ظاهر شدند.
 
== مهمترین کارهای او ==