'''نیمه زمین''' {{به انگلیسی|Half-Earth}} کتابی دربارهٔ فرگشت (تکامل) است که ادوارد ویلسون در سال ۲۰۱۶ (میلادی) نوشت این کتاب در دنبالهٔ کتاب نخست جرج ویلیامز به نام سازگاری و انتخاب طبیعی نوشته شدهاست ویلسون اصطلاح ژن خودخواه را برای توضیح تکامل ژن_محور به کار برد، و بر این پایه است که تأثیر تکامل در سطح ژنها بارزتر است و تکامل در سطح جانداران یا جمعیتها هیچگاه بالاتر از انتخاب برپایهٔ ژنها قرار نمیگیرد.کتاب یکی از محبوب ترین کتاب تاریخ تکامل شناخته شده است.
نام کتاب به شکلی متاثر از تشبیهی است که [[کشیش]] قرن هجدهمی [[ویلیام پالی]] به کار برد. تشبیه پالی بهطور کلی چنین بود که: حتی اگر شما ندانید که ساعت چیست، طراحی چرخ دندهها و فنرها و طرز چینش آنها در کنار همدیگر برای یک مقصود خاص، شما را وامیدارد که نتیجه بگیرید که «این ساعت باید سازندهای داشته باشد، کسی که آن را به منظوری خاص طراحی کردهاست؛ سازندهای که از سازوکار آن آگاهاست، و کاربردی برای این طراحی داشتهاست». «اگر این نتیجهگیری در مورد یک ساعت ساده درست باشد، پس آیا کاملاً درست نیست که در مورد چشم، گوش، کلیه، مفصل آرنج، و مغز هم گفته شود که طراح هوشمند و هدفمندی دارند؟ این ساختارهای زیبا، پیچیده، ظریف، و آشکارا طراحیشده به مقصود خاص هم باید طراحی، ساعتسازی، داشته باشند - که همانا [[خدا|خداست]].
پالی به این طریق [[برهان نظم]] را بیان کرد که مورد علاقهٔ [[خداباور|خداباوران]] قرار گرفت. داوکینز در تشبیهی تازه، طراحی انسان و توانایی او در برنامهریزی را با [[انتخاب طبیعی]] مقایسه میکند؛ و به این دلیل فرآیند فرگشت را متناظر با ساعتساز '''نابینا''' میگیرد.
انتخاب طبیعی یعنی فرآیند ناآگاه، کور و در پایه غیرشانسی که داروین آن را کشف کرد، هیچ هوشی ندارد. اگر بخواهیم بگوییم فرگشت نقش یک ساعتساز را در [[طبیعت]] بازی میکند، میتوان گفت آن یک ساعتساز نابینا است.