نماد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Z9897 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏top: replaced: ه ی ← هٔ ، و‌ ← و، آنها ← آن‌ها (2) با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۲:
[[پرونده:Religious syms.svg|بندانگشتی|نمادهای [[ادیان]] (از چپ به راست) {{سخ}}ردیف ۱: [[مسیحی]]، [[یهودی]]، [[هندو]]{{سخ}}ردیف ۲: [[اسلام]]، [[بودائی]]، [[شینتو]]{{سخ}}ردیف ۳: [[سیک]]، [[بهائی]]، [[آئین جین|جین]]]]
 
«نماد» کلمه‌ای است که معانی مختلفی دارد. نمادها زندگی بشر را آکنده اند، و در گفتمان‌های تخصصی و نیز در زندگی روزمره به کار می روند. معمولاً نماد به معنای نشانه یا نوعی کنش است که قرار است براساس مجموعه یمجموعهٔ هنجارها یا قراردادهای مشترکی معنایی را به فردی دیگر انتقال دهد. پس از آن جا که نماد جایگزین چیز دیگری است حامل و ناقل معناست، هرچند که میان نماد و آن چیز پیوندی ضروری وجود ندارد (بنابراین کاربرد و معنای نماد تابع قرارداد است و این مفهومی است که پیرس در نشانه‌شناسی خود به کار می برد).<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی=ادگار،اندرو و سج ویک،پیتر |مترجم= مهران مهاجر و محمد نبوی |کتاب=مفاهیم بنیادی نظریه‌های فرهنگی |ناشر=اگه |سال=۱۳۸۷ | =۲۸۳}}</ref>
 
شاید تنها نیرویی که بتوان با اطمینان آن را ویژه انسان دانست توانایی اندیشیدن انتزاعی و نمادپردازی باشد. اندیشه انتزاعی هنگامی شکل می‌گیرد که به مفاهیم تجریدی (آنچه حس‌های پنجگانه از درکش ناتوانند) فکر می‌کنیم. نمادپردازی نیز آنجایی آغاز می‌شود که انسان برای یک جسم یا مفهوم، نامی (برچسب یا واژه‌ای) بر می‌گزیند و یا آن را با شکل، رنگ یا علامتی به تصویر می‌کشد.
بدین‌ترتیب انسان توانسته با رمزگذاری اندیشه‌هایش در قالب نمادهای کلامی یا شمایلی راهی برای ماندگار کردن آنهاآن‌ها بیابد. جانوران دیگر همواره ناچار به تکرار آزمون و خطاهای اجدادی برای بقا هستند، اما انسان با ابداع دو دسته رمزگان خاص خودش زبان و الفبا، توانسته دانسته‌ها و تجربه‌هایش را به همنوعانش انتقال دهد و برای نسل‌های آتی به‌جا نهد. سپس برپایه آنهاآن‌ها رمزگان‌های پرشمار دیگری همچون هنرها، ادیان، اساطیر، دانش‌ها و... را بنا کرده تا انسانی گردد که امروز هست. مهم‌ترین دلیل پیشرفت‌هایی که انسان را از جانوری آسیب‌پذیر تا راس هرم غذایی زمین بالا کشانده، همین توان رمزگذاری و رمزگشایی با بهره از نمادها است که به انباشت داده‌های اطلاعاتی و رشد روزافزون و شتابنده دانایی و توانایی انسان انجامیده است.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= طاهری|نام= صدرالدین|کتاب= نشانه‌شناسی کهن‌الگوها در هنر ایران باستان و سرزمین‌های همجوار| ناشر= تهران: شورآفرین |سال=۱۳۹۶، صص ۱۲–۱۳}}</ref> نمادها در ارتباط میان فرهنگ‌ها دست به دست می‌شوند، اما نباید بر این پندار باشیم که در فرآیند مهاجرت هر نماد تمام مفاهیم اسطوره‌ایش نیز منتقل و پذیرفته خواهد شد. برخی از نمادها به هنگام مهاجرت در کنار فرم، انگاره‌ها و معانی را نیز با خود به همراه می‌برند. بسیاری از نمادها اما در میهن جدیدشان میان اندیشه‌های کهن مردمان حل شده و کارکرد و مفهومی تازه می‌یابند. نمادها گاه مفاهیم متفاوتی را برای بازماندگان فرهنگ‌های گوناگون بازنمایی می‌کنند. حتی در درون یک فرهنگ نیز نمادها در گذر از نسلی به نسل دیگر ممکن است معانی تازه‌ای بیابند . اما هر بازتعریف از یک نماد ابتدا نیاز به پذیرش جمعی دارد. بنابراین معانی نمادین بر پایه قراردادهای اجتماعی در یک فرهنگ درونی می‌شوند.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= طاهری|نام= صدرالدین|کتاب= نشانه‌شناسی کهن‌الگوها در هنر ایران باستان و سرزمین‌های همجوار| ناشر= تهران: شورآفرین |سال=۱۳۹۶، صص ۱۳–۱۴}}</ref>
 
'''نماد''' کلمه‌ای است که معنایی فراتر یا غیر از لفظ خود را القا می‌کند.<ref>محمد رضا نظری دارکولی، راهنمای داستان‌نویسی، انتشارات آریابان، شابک: ۷-۵۶-۷۱۹۶-۹۶۴-۹۷۸</ref>
خط ۱۵:
نماد در اصطلاح [[روان‌شناسی تحلیلی]] نوعی شبیه ساخته [[لیبیدو]] است. صورتی ذهنی که هم می‌تواند لیبیدو را به همان اندازهٔ قبلی سازدو هم اینکه آن را در قالبی متفاوت از صورت اولیه خود به جریان اندازد. اما شکل‌گیری نمادها یک روند آگاهانه نیست بلکه بر عکس از راه [[مکاشفه]] یا [[شهود]] از دل [[ناخودآگاه]] تولید و بیرون داده می‌شود. اغلب اوقات نمادها به‌طور مستقیم از رؤیاها نتیجه می‌شوند یا از آن‌ها تأثیر می‌پذیرند که این گونه نمادها پر از انرژی روانی و دارای نفوذی جبری و مقاومت ناپذیر هستند.
 
نماد نه تنها باید بیانگر خیال‌پردازی‌های خودآگاهانه تکنولوژیک و فلسفی انسان باشد بلکه باید از ژرفای سرشت حیوانی او نیز خبر دهد: باید تقلیدی از کلیت انسان و بازگو‌کنندهٔبازگوکنندهٔ همان باشد.{{نشان|this}}
 
'''سرمایه نمادین:'''انسان موجودی است متعالی که همواره به دنبال کمال است و برای رسیدن به کمال تلاش می‌کند، انسان موجودی است که می‌تواند به کمال برسد و برای رسیدن به این کمال نیمه گم شده خود را در هر چیزی جستجو می‌کند و از این رو همواره تلاش می‌کند که نمادهای کمال و نیمه گم شده خود را در هر چیزی جستجو کند و زمانی که این نمادها را در چیزی می‌یابد، خود را بدان نزدیک کرده یا شبیه به آن می‌کند. این نمادها و سرمایه‌های نمادین به‌طور کلی به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل تقسیم‌بندی هستند که می‌توانند به‌طور کلی به دو گروه نمادین مبتنی بر معنویت (دینی و اخلاقی) و نمادین مبتنی بر الگوی مادی (لذت‌ها و منافع زودگذر) تقسیم شوند.