قابوس بن وشمگیر: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۳۵:
; تاریخ محلی
کتابهایی هستند که درمورد تاریخ شهر یا منطقهای نگاشته شدهاند.این کتب حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند زیرا فقط به وقایع آن شهر یا منطقه پرداختهاند و جزئیات آن را ذکر کردهاند و از منابع مهم به شمار میآیند.
* ''[[تاریخ طبرستان]]'' یکی از قدیمیترین تواریخ محلی [[طبرستان]] است و برخلاف مقدمه سخت بقیه کتاب نثری روان دارد و با واژهها و اشعار طبری همراه شدهاست. کتاب حدود سال ۶۱۳ هجری توسط [[ابناسفندیار]] نوشته شدهاست. بخاطر از میان رفتن کتبی همچون [[التاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة]] نوشته [[ابواسحاق صابی]] که ابن اسفندیار به سختی بدان دست یافتهبود که اکنون از میان رفتهاست اثر وی ارزش زیادی را داراست.<ref>{{پک|کاهن|۱۳۹۲|ک=تاریخ و مورخان اسلامی تا پایان دوران عباسی|ص=۸۰}}</ref>
=== منابع ثانویه ===
خط ۴۷:
* از جمله منابع مهم دیگر برای شناخت زیاریان کتب جغرافیایی هستند که هم به جغرافیای اقلیمی و هم به جغرافیای تاریخی میپردازند، کتاب [[احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم]] در قرن ۴ است، که معاصر با زمانه قابوس و از منابع مهم برای شناخت آن دوران میباشد.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آلزیار|ص=۱۳_۲۰}}</ref>
* از جمله منابع مهم دیگر کتب ادبی هستند از جمله کتاب [[قابوس نامه]] اثری از [[عنصرالمعالی|کیکاووس]] که در سال ۴۷۵ هجری تألیف شدهاست. این کتاب از مهمترین منابع اولیه برای شناخت زیاریان بهشمار میآید که اندکی بعد از دوران قابوس نوشته شدهاست.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آلزیار|ص=۱۳_۲۰}}</ref>
*
== تبار ==
قابوس پسر کوچکتر [[وشمگیر]] بود و پدربزرگش، [[زیار (شاهزاده دیلمی)|زیار]]، از اهالی [[گیلان]]، خود را از خاندان «ارغوش فرهادان» یا «آغش وهاوان» معرفی میکرد که در زمان [[کیخسرو]] حاکم گیلان بودهاست. همچنین عدهای دیگر «وردانشاه گیلانی» را جد زیار میدانند.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل زیار|ص=۸۰–۸۱}}</ref> همسر زیار دختر [[تیرداد]] بود و برادر زن زیار [[هروسندان]]، حاکم وقت پادشاهی گیل بودهاست. زیار در دوران فرماندهی [[مردآویج]] و وشمگیر تا سال ۳۳۷ میلادی زنده بود.<ref name="لنگرودی 2">{{پک|رضازاده لنگرودی|۱۳۸۹|ف=مَرداویج|}}</ref>مادر قابوس نیز از نسل اسپهبدان [[باوندیان]] بود و [[رستم دوم|اسپهبد رستم بن شروین]] دایی او بود.<ref>{{پک|مهرآبادی||ک=سرگذشت علویان طبرستان و آل زیار|ص=۱۱۵}}</ref>
|