بازی‌های گرسنگی (رمان): تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏داستان: ابرابزار
خط ۴۲:
کتنیس و پیتا به سوی کاپیتول می‌روند. چند روز مانده به شروع بازی‌ها یک تیم برای پشتیبانی و مشاوره آن‌ها در نظر گرفته می‌شود که متشکل از یک مربی مست به نام هِیمیچ اَبِرناثی {{efn|dir=ltr|Haymitch Abernathy}} (که تنها بازمانده زنده از بخش ۱۲ است که در بازی‌های گرسنگی پیروز شده)، [[افی ترینکت]]{{efn|dir=ltr|Effie Trinket}}، دو طراح مد و سه کارگر آموزشی هستند که هر یک تلاش می‌کنند این دو به بهترین وجه به نظر آیند. طراح مد کتنیس، [[List of The Hunger Games characters#Cinna|سینا]]، تنها کسی است که او در کاپیتول به عنوان یک دوست بدان می‌نگرد. آنها همچنین به عموم مردم معرفی شده و با برگزاری تمرین‌هایی توسط بازی‌سازان ارزیابی می‌شوند. کتنیس، و تا حدی کمتر، پیتا خود را از دیگر پیشکش‌های شرکت‌کننده جدا می‌کنند. رو{{efn|dir=ltr|Ru}}، دختر بچه‌ای ریزه اندام و دوازده ساله که پیشکش بخش ۱۱ است، به این دو نزدیک شده و پیرامون آن‌هاست.
 
هر پیشکش در مصاحبه‌ای تلویزیونی با یک مجری به نام [[سزار فیلکرمن]]{{efn|dir=ltr|Caesar Flickerman}} شرکت می‌کند؛ آن‌ها با استفاده از این فرصت سعی می‌کنند نظر «حامیان» را به خود جلب کنند، چون حامیان می‌توانند در طول بازیپخش مسابقات، برای آنان هدایایی با خواص نجات‌بخش ارسال کنند. پیتا در مصاحبه خودمصاحبه‌اش از عشق دیرین و نافرجامش به کتنیس صحبت می‌کند. در ابتدا کتنیس فکر می‌کند این ترفندی ساده برای جلب نظر حامیان استبوده و واکنش شدیدی به آن نشان نمی‌دهد. (مدت‌ها بعد او درمی‌یابد که صحبت‌های پیتا صادقانه بودهبود) هیمیچ هم نشان دادن تصویری از «[[عاشقان بد طالع]]»{{efn|dir=ltr|Star-crossed}} برای این دو را ترویج می‌کند.
 
نزدیک به نیمی از پیش‌کش‌ها در اولین روز بازی‌ها کشته می‌شوند ومی‌شوند؛ در پیرامون نقطهنقطهٔ شروع مبارزه اسلحه‌هاسلاح و تدارکات روی زمین پخش است. کتنیس مشاورهٔ هیمیچ به فرار بی‌درنگ را نادیده می‌گیرد و از این رو تا آستانهٔ مرگ پیش می‌رود. او از تمرین‌های خوب شکار و مهارت‌هایش برای بقا و پنهان شدن در جنگل بهره می‌جوید. چند روز بعد، یک دیوار آتشین مصنوعی کتنیس را وادار می‌کند به سوی دیگران برود. «کاریرها» {{efn|dir=ltr|Careers}} (پیشکش‌هایی از بخش ثروتمند و وفادار که به شدت برای شرکت در بازی‌ها آموزش دیده‌اند) او را می‌یابدمی‌یابند و در تنگنا قرار می‌دهدمی‌دهند و به نظر می‌رسد پیتا نیز با آنان متحد شده. کتنیس بالای یک درخت محاصره شده و رو نیز رویبالای دختریدرختی در آن نزدیکی‌ها پنهان شده. او به آرامی کتنیس را متوجه لانهٔ زنبورهای ردیاب و کشنده می‌کند. کتنیس هم شاخه‌ای که لانه روی آن قرار دارد را می‌برد و لانهٔ زنبورها به پایین سقوط می‌کند. سم نیش این زنبورها یک دختر را می‌کشد و دیگران هم هر یک به سویی می‌گریزند. بهرحال، کتنیس که خودش هم نیش خورده، شروع به هذیان گفتن می‌کند. پیتا برمی‌گرددبرمی‌گردد، ولی به جای قتل کتنیس، به او می‌گوید که فرار کند.
 
کتنیس و رو به متحد و دوست یکدیگر بدل می‌شوندمی‌شوند؛ اما رو توسط یکی دیگر از پیشکش‌ها به سختی زخمی می‌شود و کتنیس آن پیشکش را با پیکان تیری می‌کشد. کتنیس تا هنگامی که رو نمرده، برای او آواز می‌خواند و بر روی جسد او گل می‌ریزد که نشان از تمرد او در برابر خواستهٔ کاپیتول دارد. در حرکتی بی‌سابقه برای کتنیس از بخش رو، نانی به عنوان هدیه می‌فرستند.
 
سپس تغییر یک قانون اعلام می‌شود که اجازه می‌دهد هر دو پیشکش یک منطقه، در صورت پیروزی، بتوانند از مسابقه جان به در برند. کتنیش پیتا را در حالی که به شدت زخمی شده می‌یابد و از او پرستاری می‌کند و در همین حین به ایفای نقش دختری عاشق می‌پردازد تا از هدایای حامیان برخوردار شود. بازی‌سازان اعلام می‌کنند که هر چه شرکت‌کننده‌ها نیاز داشته باشند، در یک جشن اعطا می‌شود و کتنیس علی‌رغم خطرات جانی موجود، برای به دست آوردن دارو برایداروهای پیتا، ریسک می‌کند. او با دختری به نام کلاو{{efn|dir=ltr|Clove}}، که در کشتن رو راشریک کشته‌بود،بود، گلاویز می‌شود و کلاو بر او مسلط می‌شودمی‌شود، ولی هنگامی که در حال حرف زدن با او بود، ترش {{efn|dir=ltr|Thresh}}، پیشکش پسر از منطقهبخش ۱۱، سر می‌رسد و او را به قتل می‌رساند ولی به کتنیس - فقط همین یکبار - به خاطر رو، امان می‌دهد. نهایتاً دارو موجب بهبود حال پیتا می‌شود.
 
در نهایت مسابقه کتنیس و پیتا تنها بازماندگان مبارزه می‌مانند اما بازی‌سازان از اعمال قوانین تغییر یافته منصرف می‌شوند و تلاش می‌کنند با خلق وضعی دراماتیک، این دو را مجاب کنند که دیگری را به قتل برسانند. در عوض، کتنیس میوهٔ بسیار سمی «نایت‌لاک» {{efn|dir=ltr|nightlock}} را از جیب خود بیرون می‌آورد و نیمی از آن را به پیتا می‌دهد. بازی‌سازان پس از این که متوجه می‌شوند کتنیس و پیتا قصد خودکشی دارند، اعلام می‌کنند که آن‌ها، هر دو، پیروز هفتاد و چهارمین دورهٔ بازی‌های گرسنگی هستند.