بازی‌های گرسنگی (رمان): تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏لید: ابرابزار
بخش ← منطقه ، آخرالزمانی ← پسارستاخیزی
خط ۲۶:
| پیش از = [[اشتعال]]
}}
'''''عطش مبارزه'''''<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.radiozamaneh.com/162460 |عنوان = روزگار سپری شده رمان‌های عام‌پسند| ناشر = رادیوزمانه|تاریخ = ۲۷ تیر ۱۳۹۳|تاریخ بازدید = ۴ مارس ۲۰۱۵}}</ref> یا '''''بازی‌های گرسنگی'''''<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = https://donya-e-eqtesad.com/بخش-فرهنگ-هنر-32/772275-بازی-های-گرسنگی-در-کتاب-فروشی-ها |عنوان = بازی‌های گرسنگی در کتاب فروشی‌ها| ناشر = دنیای اقتصاد|تاریخ = ۱۳۹۲/۰۹/۲۰|تاریخ بازدید = ۱۷ مهر ۱۳۹۷}}</ref> {{به انگلیسی|The Hunger Games}} رمانی در یک [[ویران‌شهر|پادآرمان‌شهر]] است که توسط نویسنده آمریکایی، [[سوزان کالینز]]، در سال ۲۰۰۸ نوشته شد. این کتاب به صورت روایتی اول شخص از دختر ۱۶ ساله‌ای به نام [[کتنیس اوردین]] در آینده‌ای [[ادبیات داستانی رستاخیزی و پسارستاخیزی|آخرالزمانیپسارستاخیزی]] است که در کشور [[پانم]] {{efn|dir=ltr|Panem}} در آمریکای شمالی زندگی می‌کند. [[کاپیتول (بازی‌های گرسنگی)|کاپیتول]] {{efn|dir=ltr|Capitol}} کلانشهری بسیار پیشرفته است که کنترل سیاسی دیگر مناطق این کشور را به دست دارد. بازی‌های گرسنگی یک رویداد سالانه است که در آن یک پسر و یک دختر با سن ۱۲ الی ۱۸ سال، از هر یک از بخش‌هایمناطق دوازده‌گانه {{efn|dir=ltr|district}} اطراف کاپیتول توسط قرعه‌کشی انتخاب می‌شوند و در یک نبرد تلویزیونی می‌جنگند و تا سرحد مرگ رقابت می‌کنند.
 
این کتاب توسط اکثر منتقدان و نویسندگان مورد تحسین واقع شد. منتقدان آن را برای داستان و شخصیت‌پردازی مناسبش ستوده‌اند. کالینز در نوشتن ''بازی‌های گرسنگی'' بر [[اساطیر یونانی]]، مسابقات [[گلادیاتور]]ها در روم و [[تلویزیون واقع‌نما|تلویزیون واقع‌نمای]] معاصر به عنوان مضامین موضوعی تمرکز کرده‌است. رمان برنده جوایز بسیاری شد از جمله [[مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا]] {{efn|dir=ltr|California Young Reader Medal}} و عنوان «بهترین کتاب سال» ''[[پابلیشرز ویکلی]]'' در سال ۲۰۰۸.
خط ۳۶:
 
== داستان ==
''بازی‌های گرسنگی'' در مملکتی به عنوان پنم رخ می‌دهد که در [[آمریکای شمالی]] جای دارد و متعلق به دوره‌ای پس از نابودی [[تمدن]] در این قاره، در رویداد ناشناختهٔ [[آخرالزمان (مسیحیت)|آخرالزمانی]]، است. این مملکت از کاپیتول ثروتمند و دوازده بخشمنطقهٔ فقیرتر پیرامونش تشکیل می‌شود که همگی تحت کنترل دیکتاتوری کاپیتول قرار دارند. کاپیتول از این مناطق برای تأمین منابع طبیعی و نیروی کار ارزان سوءاستفاده می‌کند.<ref>Blasingame, James. "The Hunger Games." Journal of Adolescent & Adult Literacy, vol. 52, no. 8, 2009, p. 724+. Academic OneFile, Accessed 6 Dec. 2016.</ref> [[District 12 (Hunger Games)|بخشمنطقهٔ ۱۲]] ناحیه‌ای غنی از [[زغال‌سنگ|زغال سنگ]] است که در [[آپالاشیا]] قرار دارد؛ در حالی که کاپیتول در [[کوه‌های راکی]] جای دارد.<ref name="Collins, Suzanne 2008 p. 41">{{cite book|last=Collins|first=Suzanne|year=2008|title=The Hunger Games|publisher=Scholastic|page=41|isbn=0-439-02348-3}}</ref>
 
به عنوان مجازاتی برای [[شورش]] گذشته در برابر کاپیتول، هر ساله یک پسر بچه و یک دختر بچه بین سنین ۱۲ و ۱۸ سال بایستی از هر منطقه با [[بخت‌آزمایی|قرعه کشی]] برای شرکت در بازی‌های گرسنگی انتخاب شوند. این بازی‌ها یک مسابقه «بزرگداشت» است که در آن مبارزه شرکت‌کنندگان در میدان مسابقه {{efn|dir=ltr|arena}} از تلویزیون پخش می‌شود و تا زمانی که تنها یک نفر باقی بماند، نبرد ادامه دارد.
خط ۴۲:
داستان‌ها توسط دختر شانزده ساله‌ای به نام [[کتنیس اوردین]]{{efn|dir=ltr|Katniss Everdeen}} روایت می‌شود که دختری از منطقه ۱۲ است و داوطلب شده تا به جای خواهر دوازده ساله‌اش، پرایمرز، در مسابقات شرکت کند. پسر برگزیده برای مسابقه از این منطقه نیز [[پیتا ملارک]]{{efn|dir=ltr|Peeta Mellark}}، همکلاسی سابق کتنیس، است که خانواده‌اش نانوایی دارند و پیشتر یک بار وقتی خانواده کتنیس گرسنه مانده بودند، به او نان داده بود.
 
کتنیس و پیتا به سوی کاپیتول می‌روند. چند روز مانده به شروع بازی‌ها یک تیم برای پشتیبانی و مشاوره آن‌ها در نظر گرفته می‌شود که متشکل از یک مربی مست به نام هِیمیچ اَبِرناثی {{efn|dir=ltr|Haymitch Abernathy}} (که تنها بازمانده زنده از بخشمنطقهٔ ۱۲ است که در بازی‌های گرسنگی پیروز شده)، [[افی ترینکت]]{{efn|dir=ltr|Effie Trinket}}، دو طراح مد و سه کارگر آموزشی هستند که هر یک تلاش می‌کنند این دو به بهترین وجه به نظر آیند. طراح مد کتنیس، [[List of The Hunger Games characters#Cinna|سینا]]، تنها کسی است که او در کاپیتول به عنوان یک دوست بدان می‌نگرد. آنها همچنین به عموم مردم معرفی شده و با برگزاری تمرین‌هایی توسط بازی‌سازان ارزیابی می‌شوند. کتنیس، و تا حدی کمتر، پیتا خود را از دیگر پیشکش‌های شرکت‌کننده جدا می‌کنند. رو{{efn|dir=ltr|Ru}}، دختر بچه‌ای ریزه اندام و دوازده ساله که پیشکش بخشمنطقهٔ ۱۱ است، به این دو نزدیک شده و پیرامون آن‌هاست.
 
هر پیشکش در مصاحبه‌ای تلویزیونی با یک مجری به نام [[سزار فیلکرمن]]{{efn|dir=ltr|Caesar Flickerman}} شرکت می‌کند؛ آن‌ها با استفاده از این فرصت سعی می‌کنند نظر «حامیان» را به خود جلب کنند، چون حامیان می‌توانند در طول پخش مسابقات، برای آنان هدایایی با خواص نجات‌بخش ارسال کنند. پیتا در مصاحبه‌اش از عشق دیرین و نافرجامش به کتنیس صحبت می‌کند. در ابتدا کتنیس فکر می‌کند این ترفندی ساده برای جلب نظر حامیان بوده و واکنش شدیدی به آن نشان نمی‌دهد. (مدت‌ها بعد او درمی‌یابد که صحبت‌های پیتا صادقانه بود) هیمیچ هم نشان دادن تصویری از «[[عاشقان بد طالع]]»{{efn|dir=ltr|Star-crossed}} برای این دو را ترویج می‌کند.
 
نزدیک به نیمی از پیش‌کش‌ها در اولین روز بازی‌ها کشته می‌شوند؛ در پیرامون نقطهٔ شروع مبارزه سلاح و تدارکات روی زمین پخش است. کتنیس مشاورهٔ هیمیچ به فرار بی‌درنگ را نادیده می‌گیرد و از این رو تا آستانهٔ مرگ پیش می‌رود. او از تمرین‌های خوب شکار و مهارت‌هایش برای بقا و پنهان شدن در جنگل بهره می‌جوید. چند روز بعد، یک دیوار آتشین مصنوعی کتنیس را وادار می‌کند به سوی دیگران برود. «کاریرها» {{efn|dir=ltr|Careers}} (پیشکش‌هایی از بخشمنطقهٔ ثروتمند و وفادار که به شدت برای شرکت در بازی‌ها آموزش دیده‌اند) او را می‌یابند و در تنگنا قرار می‌دهند و به نظر می‌رسد پیتا نیز با آنان متحد شده. کتنیس بالای یک درخت محاصره شده و رو نیز بالای درختی در آن نزدیکی‌ها پنهان شده. او به آرامی کتنیس را متوجه لانهٔ زنبورهای ردیاب و کشنده می‌کند. کتنیس هم شاخه‌ای که لانه روی آن قرار دارد را می‌برد و لانهٔ زنبورها به پایین سقوط می‌کند. سم نیش این زنبورها یک دختر را می‌کشد و دیگران هم هر یک به سویی می‌گریزند. بهرحال، کتنیس که خودش هم نیش خورده، شروع به هذیان گفتن می‌کند. پیتا برمی‌گردد، ولی به جای قتل کتنیس، به او می‌گوید که فرار کند.
 
کتنیس و رو به متحد و دوست یکدیگر بدل می‌شوند؛ اما رو توسط یکی دیگر از پیشکش‌ها به سختی زخمی می‌شود و کتنیس آن پیشکش را با پیکان تیری می‌کشد. کتنیس تا هنگامی که رو نمرده، برای او آواز می‌خواند و بر روی جسد او گل می‌ریزد که نشان از تمرد او در برابر خواستهٔ کاپیتول دارد. در حرکتی بی‌سابقه برای کتنیس از بخشمنطقهٔ رو، نانی به عنوان هدیه می‌فرستند.
 
سپس تغییر یک قانون اعلام می‌شود که اجازه می‌دهد هر دو پیشکش یک منطقه، در صورت پیروزی، بتوانند از مسابقه جان به در برند. کتنیش پیتا را در حالی که به شدت زخمی شده می‌یابد و از او پرستاری می‌کند و در همین حین به ایفای نقش دختری عاشق می‌پردازد تا از هدایای حامیان برخوردار شود. بازی‌سازان اعلام می‌کنند که هر چه شرکت‌کننده‌ها نیاز داشته باشند، در یک جشن اعطا می‌شود و کتنیس علی‌رغم خطرات جانی موجود، برای به دست آوردن داروهای پیتا، ریسک می‌کند. او با دختری به نام کلاو{{efn|dir=ltr|Clove}}، که در کشتن رو شریک بود، گلاویز می‌شود و کلاو بر او مسلط می‌شود، ولی هنگامی که در حال حرف زدن با او بود، ترش{{efn|dir=ltr|Thresh}}، پیشکش پسر از بخشمنطقهٔ ۱۱، سر می‌رسد و او را به قتل می‌رساند ولی به کتنیس - فقط همین یکبار - به خاطر رو، امان می‌دهد. نهایتاً دارو موجب بهبود حال پیتا می‌شود.
 
در نهایت مسابقه کتنیس و پیتا تنها بازماندگان مبارزه می‌مانند اما بازی‌سازان از اعمال قوانین تغییر یافته منصرف می‌شوند و تلاش می‌کنند با خلق وضعی دراماتیک، این دو را مجاب کنند که دیگری را به قتل برسانند. در عوض، کتنیس میوهٔ بسیار سمی «نایت‌لاک» {{efn|dir=ltr|nightlock}} را از جیب خود بیرون می‌آورد و نیمی از آن را به پیتا می‌دهد. بازی‌سازان پس از این که متوجه می‌شوند کتنیس و پیتا قصد خودکشی دارند، اعلام می‌کنند که آن‌ها، هر دو، پیروز هفتاد و چهارمین دورهٔ بازی‌های گرسنگی هستند.
خط ۵۸:
== درون‌مایه‌ها ==
[[پرونده:Suzanne_Collins_David_Shankbone_2010.jpg|بندانگشتی|سوزان کالینز، نویسنده کتاب، در سال ۲۰۱۰ میلادی]]
در مصاحبه با کالینز او اشاره کرد که رمان «موضوعاتی ازقبیل [[فقر مطلق]]، گرسنگی، ستم و اثرات جنگ در میان دیگران را مورد توجه قرار داده.»<ref name="Powell">{{cite web|url=http://www.powells.com/biblio?show=HARDCOVER:SALE:9780439023511:12.59&page=authorqa|title=Mockingjay (The Hunger Games #3)|publisher=Powell's Books|accessdate=February 25, 2012}}</ref> رمان به مبارزهٔ مردم پنم برای صیانت از جان خود در بخش‌هامناطق و بازی‌های گرسنگی که باید در آن شرکت کنند، می‌پردازد.<ref name="Dark Horse" /> گرسنگی شهروندان و نیازشان به منابع، چه در داخل و چه در خارج از میدان مسابقات، فضایی از درماندگی به وجود آورده که شخصیت‌های اصلی سعی می‌کنند برای بقا، با مبارزهٔ خود بر آن فائق آیند. کتنیس برای تهیهٔ مواد غذایی مورد نیاز برای خانواده‌اش شکار می‌کند، که این منجر به توسعه مهارت‌های مفید او در استفاده از تیر و کمان شده که به او در مسابقات کمک می‌کند و نشان دهنده تمرد او در برابر قوانین کاپیتول در مواجهه با موقعیت‌های تهدید کنندهٔ زندگی است.<ref name="forbes">{{cite news|first=Cristina|last=Hartmann|title= What, If Anything, Does The Hunger Games Series Teach Us About Strategy?|accessdate=January 11, 2012|date=October 21, 2011|url= https://www.forbes.com/sites/quora/2011/10/21/what-if-anything-does-the-hunger-games-series-teach-us-about-strategy/|work=Forbes}}</ref> دربارهٔ تشابه بازی‌ها با فرهنگ عامه دارن فرینیچ {{efn|dir=ltr|Darren Franich}} از ''[[انترتینمنت ویکلی|سرگرمی هفتگی]]'' می‌نویسد که این کتاب «هجو تیزی در طعنه به نمایش‌های تلویزیونی است» و شخصیت سینا «تقریباً به نظر می‌رسد یک شرکت‌کننده در نسخهٔ فاشیستی [[پروژه مد]] است که از لباس کتنیس به عنوان وسیله‌ای برای بیان ایده‌های بالقوه خطرناک خود استفاده می‌کند.»<ref>{{cite web |url=http://shelf-life.ew.com/2010/10/06/the-hunger-games-how-reality-tv-explains-the-ya-sensation |title='The Hunger Games': How reality TV explains the YA sensation |last=Franich |first=Darren |work=Entertainment Weekly |date=October 6, 2010 |accessdate=September 10, 2012}}</ref>
 
گزینش شخصیت‌ها و استراتژی‌هایی که استفاده می‌کنند اغلب از لحاظ اخلاقی پیچیده‌است. پیشکش‌ها شخصیتی را خلق می‌کنند که می‌خواهند مخاطبانشان در طول بازی ببینند.<ref name="forbes" /> مجلهٔ کتابخوانی ''[[Voice of Youth Advocates|صدای طرفداران جوانان]]'' درون‌مایهٔ اصلی کتاب ''بازی‌های گرسنگی'' را «دولت کنترل، «[[برادر بزرگ]]» و استقلال شخصی» عنوان کرده‌است.<ref name="barnesnoble">{{cite web|url=http://www.barnesandnoble.com/w/hunger-games-suzanne-collins/1100171585?ean=9780439023481|title=Barnes & Noble, The Hunger Games (Editorial Reviews)|accessdate=September 1, 2012}}</ref> تم قدرت و انحطاط سه‌گانه همان‌طور که ناشر آن، [[اسکلاستیک]]، اشاره کرده‌است، مشابه ''[[ژولیوس سزار (نمایش‌نامه)|ژولیوس سزار]]'' اثر [[شکسپیر]] است.<ref name="guide">{{cite web|url=http://www2.scholastic.com/content/collateral_resources/pdf/h/HungerGamesTrilogyDiscussionGuide.pdf|title=The Hunger Games trilogy Discussion Guide|publisher=Scholastic|accessdate=January 2, 2010|format=PDF}}</ref> از دید لورا میلر {{efn|dir=ltr|Laura Miller}} از ''[[نیویورکر]]''، فرضیهٔ نویسنده در مورد بازی‌ها – یک ورزش به صورت [[پروپاگاندا]] و «تحقیر و [...] مجازات رنج‌آور» برای شکست‌خوردگان قیام سال‌ها پیش در برابر کاپیتول – غیرمتقاعدکننده است. «با عطف مردم به سلبریتی‌ها و آموزش این که چگونه شخص جذاب را بر توده مستمعین سوار کنند، نمی‌توانید آن‌ها را دلسرد کنید و از خصائص انسانی محروم نمایید.» اما اگر درون‌مایه و موضوع فراز و نشیب‌های دوران دبیرستان و «تجربه اجتماعی دوره بلوغ» باشد، داستان خیلی بهتر تفسیر می‌شود. میلر می‌نویسد: