مرداویج زیاری: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏منابع: پارامتر تاریخ را نمایش می‌دهد اما به پانویس متصل نمی‌کند
تصحیح پک‌ها
خط ۳۶:
:''منابع ثانویه'': [[الکامل فی التاریخ]] [[عزالدین بن اثیر|ابن اثیر]] در ابتدای سده هفتم (سیصد سال پس از وشمگیر) نگارش شده‌است. با این حال، به علت استفاده از منابع متعدد و تلفیق اطلاعات آن‌ها حاوی اطلاعات ارزشمندی است. وی در مواردی که دچار تردید شده‌است نیز با رویکردی انتقادی آرای گوناگون را بیان کرده‌است.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۳–۲۰}}</ref> وی از منابعی بهره برده‌است که امروزه در دسترس نیست. از جمله کتاب گمشده «التاریخ فی اخبار ولاة خراسان» نوشته ابوعلی سلّامی، اطلاعات مفصلی دربارهٔ [[سامانیان]] تا مرگ [[ابوعلی چغانی]] (وفات ۳۴۴ ه‍.ق) را پوشش داده‌است، که شامل موارد مربوط به وشمگیر نیز می‌شود.<ref>{{پک|رضازاده لنگرودی|۱۳۹۴|ف=ابن اثیر|ص= ۷۰۳}}</ref> از دیگر منابع ابن اثیر، ظاهراً، کتاب گمشده «التاریخ» ثابت بن سنان است که حوادث سال‌های ۲۹۵ تا ۳۶۳ هجری قمری را روایت کرده‌است.<ref>{{پک|ناجی|ف=ثابت ابن سنان بن ثابت|۱۳۹۳|ص=}}</ref>
* ''تاریخ‌های محلی'' مجموعه کتاب‌هایی هستند که دربارهٔ تاریخ منطقه یا شهر خاصی نوشته شده‌اند. این دسته از کتاب‌ها دارای ارزش بیشتری برای موضوعی همچون تاریخ زیاری هستند، زیرا به علت محدود بودن موضوعات و چارچوب کار مورخ، بیشتر به جزئیات وقایع و حوادث می‌نگرند. از کتب مهم این جرگه می‌توان به ''[[تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار)|تاریخ طبرستان]]، [[تاریخ رویان]]، [[تاریخ طبرستان و رویان و مازندران]] و [[تاریخ جرجان]]'' اشاره کرد.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۳–۲۰}}</ref>
: [[ابن اسفندیار]] (وفات پس از ۶۱۳ هجری قمری<ref>{{پک|قدرت دیزجی|۱۳۶۷|ص=۴۵۳}}</ref>)، نویسندهٔ کتاب ''تاریخ طبرستان''، از دبیران دربار [[باوندیان]] بود. وی کتاب خود را در قرن هفتم هجری نگاشته ولی منابعی نظیر «تاریخ التاجی فی دوله الدیلم» اثر ابواسحاق صابی،<ref>{{پک|کاهن|ک=تاریخ و مورخان اسلامی تا پایان دوران عباسی|۵ فروردین ۱۳۹۲|}}</ref> که او به سختی به آن‌ها دسترسی پیدا کرده‌بود، هم‌اکنون از بین رفته‌اند و بنابرین کتاب وی ارزش ویژه‌ای دارد.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۳–۲۰}}</ref> در جلد اول تاریخ طبرستان از ابتدا تا اواسط تاریخ وشمگیر پرداخته و در جلد دوم دنبالهٔ آن تا پایان دومین دورهٔ حکومت [[باوندیان]] می‌باشد. جلد اول نثری روان دارد ولی جلد دوم احتمال دارد توسط شخص ناشناس دیگری نوشته شده باشد و دارای نثری متکلف است.<ref>{{پک|مهرآبادی|۱۳۸۱|ک=سرگذشت علویان طبرستان و آل‌زیار|ص=۵–۶}}</ref>
: دو کتاب ''تاریخ رویان'' نوشتهٔ [[اولیاءالله آملی]] (بعد از سال ۸۰۵ هجری قمری<ref>{{پک|قدرت دیزجی|۱۳۶۷|ص=۴۵۳}}</ref>) و ''تاریخ طبرستان و رویان و مازندران'' نوشتهٔ [[ظهیرالدین مرعشی]] (وفات ۸۹۲ هجری قمری) نیز اغلب مطالب ابن اسفندیار را تکرار کرده‌اند.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۳–۲۰}}</ref>
* ''منابع جغرافیایی'' نیز می‌توانند برای مطالعهٔ تاریخ مفید فایده باشند. از کتب جغرافی معاصر با زیاریان که به اوضاع جغرافیای اقلیمی و جغرافیای تاریخی می‌پردازند، ''[[المسالک و الممالک]]، [[حدود العالم]] و [[احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم]]'' هستند. دو کتاب با نام ''المسالک و الممالک'' وجود دارد که هر دو پیش از دوران وشمگیر نوشته شده‌است و کتاب ''حدود العالم'' نیز اطلاعات چندانی نداشته و بسیار مختصر می‌باشد ولی ''احسن التقاسیم'' در سال ۳۷۵ هجری قمری با دقت مناسبی نوشته شده‌است و از بهترین کتاب‌ها در این زمینه است.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۳–۲۰}}</ref>
خط ۴۵:
مرداویج یا مرداویز به معنی آویزندهٔ مردان و به دارکنندهٔ جنگاوران<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۸۱}}</ref> و هماورد و مبارزه‌طلب است.<ref>{{پک|رضازاده لنگرودی|ف=جنبش مرداویج گیلی|ص=}}</ref> مرداویج پسر بزرگ زیار و ملقب به ابوالحجاج بود.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۸۱}}</ref>
 
دربارهٔ خاندان زیاریان نوشته‌اند که ایشان از اهالی [[گیلان]] بوده‌اند و مدعی شده‌اند که نسبت خاندانشان به «آغش وهادان»<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۸۱}}</ref> یا «ارغوش فرهادان»،<ref dir=ltr>{{harvnb|Madelung|1975|pp=212}}</ref> که در زمان [[کیخسرو]] حاکم گیلان بوده‌است، می‌رسد. همچنین عده‌ای «وردانشاه گیلانی» را جد زیار می‌دانند.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۸۱}}</ref> همسر زیار دختر [[تیرداد گیل|تیرداد]] بود و برادرزن زیار [[هروسندان]]، حاکم وقت [[پادشاهی گیل]]، بوده‌است.<ref dir=ltr>{{پکharvnb|Madelung|1975|صpp=۲۱۰ تا ۲۱۲210-212}}</ref> خود زیار در دوران فرمانروایی پسرانش، مرداویج و وشمگیر، تا سال ۳۳۷ میلادی زنده بود.<ref>{{پک|رضازاده لنگرودی|۱۳۸۹|ف=مَرداویج|}}</ref>
 
در آن دوره برای دستیابی به مشروعیت اجتماعی لازم بود حاکمان خود را از شجرهٔ شاهان ساسانی، که در این دوره جنبهٔ تقدس یافته بودند، معرفی کنند تا مردم با این اتصال حکومتشان را به حق بدانند. کمااین که [[آل بویه]]، که از نسل فردی ماهی‌گیر بودند، خود را از نسل ساسانیان معرفی کردند.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۷۱}}</ref> این احتمال وجود دارد که زیاریان به رسم دیگر خاندان‌های حکومت‌گر خود را به شاهان پیش از اسلام منتسب کرده‌باشند و این مطلب جعلی باشد. گفته‌اند که مادر مرداویج از تبار [[پادوسبانیان|اسپهبدان رویان]] بوده‌است<ref>{{پک|رضازاده لنگرودی|ف=جنبش مرداویج گیلی|ص=}}</ref> و در شجره‌نامه‌ای که [[عنصرالمعالی]] آورده، نام چندین فرد تاریخی شناخته شده آمده و برخلاف تبارنامهٔ آل بویه، معتبر به نظر می‌رسد. خصوصاً که زیار می‌بایست خود از خاندان قابلی بوده باشد که توانسته با دختر یکی از اسپهبدانی که از نسل ساسانیان بودند، ازدواج کند. <ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۷۱}}</ref>
خط ۶۳:
=== حکومت اسفار بن شیرویه و شهرت مرداویج ===
{{اصلی|اسفار بن شیرویه}}
مرداویج در ابتدا همراه با دایی خود، هروسندان، به لشکریان [[ناصر کبیر]]، امام و حاکم علوی، پیوست.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۱۶۲}}</ref> او پیش از حکومتش در لشکر [[علویان طبرستان و گیلان]] و [[سامانیان]] شهرت داشته<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۵}}</ref> و در عصر [[نصربن احمد سامانی]] نزد [[قراتکین سامانی]] بود.<ref>{{پک|رضازاده لنگرودی|ف=جنبش مرداویج گیلی|ص=}}</ref> چناچه اسفار وقتی که از [[خراسان]] به [[طبرستان]] لشکرکشی کرد، از مرداویج به عنوان فرماندهی سرشناس دعوت به همکاری نمود.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۵}}</ref> مرداویج با اجازهٔ قراتکین همراه اسفار شده<ref dir=ltr>{{پک|C. Edmund Bosworth|October 1, 2010}}</ref> و در سال ۳۱۶ هجری قمری از [[گرگان]] به [[ساری]] آمدند.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۶}}</ref>
 
داعی صغیر وقتی از هجوم آنان خبردار شد، ماکان را بر ری نهاده و به [[آمل]] رفت. اسفار نیز از ساری به سمت آمل لشکرکشی کرد.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۶}}</ref> بیرون از شهر، در نزدیکی ساری، نبرد آغاز شد و علی‌رغم رشادت‌های داعی، سربازانش به خاطر نارضایتی از او، میدان را ترک کردند و او را تنها گذاشتند<ref>{{پک|عماری|ف=آل زیار||ص=}}</ref> و مرداویج به انتقام دایی خود، هروسندان، او را به قتل رساند. پس از این پیروزی، اسفار [[آکوشی ترک]] را به عنوان نماینده به ری فرستاد ولی مدتی بعد مرداویج را به بهانهٔ ظلم آکوشی بر مردم ری، فرستاد تا او را تنبیه کند.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۶}}</ref>
 
اسفار که در مدتی کوتاه توانسته بود طبرستان، گرگان، ری، قزوین، ابهر، قم و کرج ابی‌دلف را فتح کند،<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۷}}</ref> علیه خلیفه عباسی و امیر سامانی شورید و سپاهی که عباسیان برای دفع او فرستادند را شکست داد. مردم [[قزوین]] در این جنگ از خلیفهٔ عباسی دفاع کرده و عامل اسفار را کشتند. اسفار پس از صلح با امیر سامانی، به قزوین هجوم بُرده و به آنان ظلم بسیار نمود؛<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۸}}</ref> چنانچه مؤذنان را کشت، مساجد را ویران کرد، بازارها را سوزاند و نماز خواندن را ممنوع کرد و مالیات را افزایش داد.<ref dir=ltr>{{پک|Bosworth|August 16, 2011|ص=۷۴۷–۷۴۸}}</ref>
 
پس از آن اسفار سپهسالار خود، مرداویج، را برای کمک به [[مهدی بن خسرو فیروز]] که در نبردی از [[محمد بن مسافر]] شکست خورده بود، فرستاد. مرداویج در طارم، محمد بن مسافر را محاصره کرده و از او برای اسفار بیعت خواست. محمد در همین حال، به مرداویج پیام داد و ستم‌ها و اعمال اسفار را یادآور شد و از وی درخواست کرد که به یاری سپاهیانش، لشکریان اسفار را شکست داده و بر سرزمین او چیره شود. مرداویج پذیرفته و اسفار را از این اتحاد آگاه کرده و بر او شورید.<ref>{{پک|رضازاده لنگرودی|ف=جنبش مرداویج گیلی|ص=}}</ref>
 
اسفار که در قزوین منتظر رسیدن مرداویج بود، پس از آگاهی از توطئهٔ او به ری گریخت<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۹}}</ref> و سپس از راه [[دامغان]]<ref>{{پک|مهجوری|۱۳۴۲|ک=تاریخ مازندران|ص=۱۲۳}}</ref> به [[بیهق]] رفت. مرداویج که پیشتر مخفیانه با ماکان همدست شده‌بود، او را به تعقیب اسفار فراخواند<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۷۹}}</ref> و ماکان اسفار را به سوی گرگان راند. اسفار متحدانی در [[قلعه الموت]] داشت<ref>{{پک|مهجوری|۱۳۴۲|ک=تاریخ مازندران|ص=۱۲۳}}</ref> و گنجینهٔ خود را در آنجا نگه می‌داشت.<ref dir=ltr>{{پک|Bosworth|August 16, 2011|ص=۷۴۷–۷۴۸}}</ref> لذا به سوی الموت گریخت ولی سرانجام موفق به این کار نشد<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=آل زیار|ص=۸۰}}</ref> و سپاهیان مرداویج در [[طالقان]] برایش کمین کرده و او را سربریدند. [[ابن اسفندیار]] مرگ اسفار را در ۳۱۹ و [[عزالدین ابن اثیر|ابن اثیر]] آن را در سال ۳۱۶ هجری ذکر می‌کنند.<ref>{{پک|مهجوری|۱۳۴۲|ک=تاریخ مازندران|ص=۱۲۳}}</ref>
 
== وقایع ۳۱۹ هجری ==
خط ۱۴۴:
 
== منابع ==
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی =امامی|نام = ابوالقاسم|نشانی= http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3614|عنوان= ابن مسکویه| ناشر = [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|جلد= ۲۲|تاریخسال = ۱۳۹۴|تاریخ بازبینی=۸ اکتبر ۲۰۱۶|شابک= ۱-۰۴-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۷۸ | ref = harv}}
* {{یادکرد کتاب| نام خانوادگی =رضازاده لنگرودی| نام = | عنوان= گیلان‌نامه، مجموعه مقالات گیلان‌شناسی|به کوشش=م. پ. جکتاجی| فصل= جنبش مرداویج گیلی| ناشر = |جلد=دوم| شابک= | ref = harv}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=رضازاده لنگرودی|نام=رضا|همان=بله|نشانی=http://lib.eshia.ir/23019/1/6442/مرداویج|عنوان=مَرداویج|ناشر=[[دانشنامه جهان اسلام|دانشنامهٔ جهان اسلام]]|جلد=-|سال=۱۳۸۹|تاریخ بازبینی=۲ سپتامبر ۲۰۱۶|ref=harv| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6kb5KpCu8 | تاریخ بایگانی = ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=رضازاده لنگرودی|نام=رضا|همان=بله|نشانی=http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1393|عنوان=ابن اثیر|ناشر=[[دانشنامه بزرگ اسلامی]]|جلد= ۲۲|سال=۱۳۹۴|شابک= 1-04-7025-964-978|تاریخ بازبینی=۲ اکتبر ۲۰۱۶|ref=harv}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی =سجادی|نام=صادق|مقاله=آل بویه |نشانی=http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=388|دانشنامه=[[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|ناشر=مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|شابک=۹۶۴-۷۰۲۵-۲۱-۱|جلد=یکم|سال=۱۳۶۷|تاریخ بازبینی=۱۸ دسامبر ۲۰۱۰|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20101218044310/http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=388|تاریخ بایگانی=۱۸ دسامبر ۲۰۱۰|زبان=fa|ref=harv}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی =عماری|نام = حسین|نشانی= http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/953|عنوان= آل زیار| ناشر = [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|جلد=۲|تاریخسال = |تاریخ بازبینی= ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20101218025337/http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=423|تاریخ بایگانی=۱۸ دسامبر ۲۰۱۰| ref = harv}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی =قدرت دیزجی|نام = مهرداد|نشانی= http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/4906|عنوان= اولیاءالله آملی| ناشر = [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|جلد=۱۰|تاریخسال = ۱۳۶۷|تاریخ بازبینی=۸ اکتبر ۲۰۱۶|شابک= ۱-۰۴-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۷۸ | ref = harv}}
* {{یادکرد وب |نام خانوادگی =کاهن|نام= کلود|پیوند نویسنده=کلود کاهن|مترجم=شهلا بختیاری|نشانی=http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=12340:تاریخ-و-مورخان-اسلامی-تا-پایان-دوران-عباسی/-کلود-کاهن؛-ترجمه-شهلا-بختیاری&Itemid=9|عنوان= تاریخ و مورخان اسلامی تا پایان دوران عباسی| ناشر = کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی|تاریخسال = ۵ فروردین ۱۳۹۲|تاریخ بازبینی= ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶|ref=harv}}
* {{یادکرد کتاب| نام خانوادگی =مفرد| نام = محمدعلی | عنوان= ظهور و سقوط آل‌زیار | سال = ۱۳۸۶ | ناشر = انتشارات رسانش|شهر=تهران| شابک= ۹۶۴-۷۱۸۲-۹۴-۵ | ref = harv}}
* {{یادکرد کتاب| نام خانوادگی =مهجوری| نام = اسمعیل| عنوان= تاریخ مازندران| سال = ۱۳۴۲ | ناشر = چاپ اثر|شهر=ساری| جلد=۱ |زیرعنوان= حاوی وقایع پیش از اسلام تا سال ۷۵۰ هجری قمری| ref = harv}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مهرآبادی | نام = میترا | عنوان =تاریخ سلسلهسرگذشت زیاریعلویان |طبرستان نشانیو =آل‌زیار | نشانی بایگانیسال = | تاریخ بایگانی =۱۳۸۱ | فرمتناشر = |مؤسسه تاریخفرهنگی بازبینی =اهل قلم| نوع شهر= تهران| ویرایش شابک= | سری =۹۶۴-۵۵۶۸-۹۲-۷ | جلدref = | تاریخ = | سال =۱۳۷۴ | ماه = | سال اصلی = | چاپ=اول | ناشر =دنیای کتاب | مکان = | زبان = | شابک =| صفحات =۳۴۹harv}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مهرآبادی | نام =میترا | عنوان =تاریخ سلسله زیاری | نشانی = | نشانی بایگانی = | تاریخ بایگانی = | فرمت = | تاریخ بازبینی = | نوع = | ویرایش = | همان = بله| جلد = | سال =۱۳۷۴ | ماه = | سال اصلی = | چاپ=اول | ناشر =دنیای کتاب | مکان = | زبان = | شابک =| صفحات =۳۴۹}}
* {{یادکرد وب|نام خانوادگی=ناجی|نام=محمدرضا|نشانی=http://rch.ac.ir/article/Details/10094|عنوان=ثابت ابن سنان بن ثابت|جلد=۹|ناشر=[[دانشنامه جهان اسلام|دانشنامهٔ جهان اسلام]]|سال= ۱۳۹۳|تاریخ بازبینی=۱۲ اکتبر ۲۰۱۶|ref=harv}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=رجبی | نام=پرویز | عنوان=جایگاه مرداویج در تاریخ ایران | ژورنال=پیک نور | شماره=9 | سال=1384 | صفحه=45–51 | پیوند=https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/335773 | زبان=fa | تاریخ بازبینی=2018-04-05}}
* {{یادکرد کتاب| نام خانوادگی =کویر| نام = محمود | عنوان= هزاره ققنوس - ساسانیان تا سامانیان | سال = ۱۳۹۶ | ناشر = اچ اند اس مدیا|شهر=لندن| شابک= ۹۷۸۱۷۸۸۰۸۳۶۵۷۷ | ref = harv}}
 
{{چپ‌چین}}
* {{cite book | title = The Cambridge History of Iran, Volume 4: From the Arab Invasion to the Saljuqs | year = 1975 | publisher = Cambridge University Press | location = Cambridge | editor-last = Frye | editor-first = R.N. | last = Madelung | first = W. | authorlink = ویلفرد مادلونگ| chapter = The Minor Dynasties of Northern Iran | pages = 198–249 | isbn = 978-0-521-20093-6 | url = http://books.google.com/books?id=hvx9jq_2L3EC&lpg=PP1&pg=PA198#v=onepage&q&f=false|ref=harv}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=Bosworth|نام = C. Edmund |مقاله={{unicode|ASFĀR B. ŠĪRŪYA}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/asfar-b|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]]|ناشر=Bibliotheca Persica Press|شابک=|جلد=2|سال=August 16, 2011|تاریخ بازبینی=August 11, 2017|زبان=en|ref=harv}}
* {{یادکرد دانشنامه|نویسنده=C. Edmund Bosworth|مقاله={{unicode|ZIYARIDS}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/ziyarids|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]]|ناشر=Bibliotheca Persica Press|شابک=|جلد=|سال=October 1, 2010|تاریخ بازبینی=March 26, 2013|زبان=en|ref=harv}}
<!-- * {{یادکرد دانشنامه|نویسنده=Wilferd Madelung|پیوند نویسنده=ویلفرد مادلونگ|مقاله={{unicode|GĪLĀN iv. History in the Early Islamic Period}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-iv|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]]|ناشر=Bibliotheca Persica Press|شابک=|جلد=|سال=February 9, 2012|تاریخ بازبینی=March 26, 2013|زبان=en|ref=harv}} -->
{{پایان}}