'''انسانگرایی'''، '''(اومانیسم''' به غلط یا '''اُمانیسم''') {{انگلیسی|Humanism}} جهانبینی فلسفی و [[فلسفه اخلاق|اخلاقی]] است که بر ارزش و عاملیت انسانها به صورت فردی یا جمعی تأکید دارد و عموماً تفکر نقادانه و شواهد ([[عقلانیت]] و [[تجربهگرایی|تجربه گرایی]]) را بر پذیرش [[جزماندیشی|دگم اندیشی]] و [[خرافات]] ترجیح میدهد. در انتقاد از برخی مضامین انسانگرایی [[فرا انسانگرایی|فراانسانگرایی]] مطرح شدهاست.<ref>J. Childers/G. Hentzi eds. , ''The Columbia Dictionary of Modern Literary and Cultural Criticism'' (1995) p. 140-1</ref>
واژهٔ انسانگرایی،اُمانیسم، نهضت فرهنگی فکری است که در خلال [[رنسانس|دوران تجدید حیات فرهنگی]] (رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبت به آثار برجستهٔ یونانی و رومی پدید آمدهاست. واژه انسانگراییاومانیسم (Humanism) را فردریچ نیتاما ([[:en:Friedrich_Immanuel_Niethammer|Friedrich Immanuel Niethammer]]) از واژه "[[:en:Humanitas|humanitas]]" برگرفت ."humanitas" کلمهای لاتین از سری واژگان فیلسوفانهای بود که [[سیسرون|سیسترون]] ([[:en:Cicero|Cicero]]) قبل از میلاد آنها را ایجاد کرده بود.
انسانگرایان میان مجردات در انتهای دوران باستان و در [[قرون وسطا]]، محققان و روحانیون، میان divinitas به معنی حوزههایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشأت میگرفت و humanitas یعنی حوزههایی که به قضایای عملی زندگی دنیوی مربوط میشدهاست، فرق گذاشتند؛ و از آنجا که حوزهٔ دوم، بخش اعظم الهام و مواد خام خود را از نوشتههای رومی و بهطور فزاینده یونان باستان میگرفت، مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را umanisti یا humanists نامیدند.