یوهان سباستیان باخ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: جایگزینی پیوند جادویی شابک با الگو شابک
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه، replaced: شده است ← شده‌است (2)، سالها ← سال‌ها (5) با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۵۱:
در سال ۱۷۰۶، با وجود موقعیت خوبش در آرنشتات، باخ دیگر فهمیده بود که باید از محیط اجتماع خانوادگی بگریزد و در حرفه‌اش پیش رود. در ژوئن ۱۷۰۷، سمت جذابتری به او پیشنهاد شد؛ ارگ‌نوازی در کلیسای «سنت بلاسیوس کیرشه» در [[مول‌هاوزن]]، شهر شمالی بزرگ و مهم، که این مسوولیت پیش‌تر بر عهدهٔ ارگ‌نواز چیره‌دست [[یوهان گئورک آل]] بود. او این سمت ارشد را که از بابت درآمد و شرایط (مانند وضعیت دستهٔ کُر) بهتر بود، پذیرفت. او، چهار ماه بعد از نقل مکان به مول‌هاوزن، با دخترِ پسرعمویِ پدرش که اهل آرنشتات بود و ماریا باربارا نام داشت ازدواج کرد.<ref>وب‌گاه «Carolina Classical Connection»{{رچ}} (۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵). [http://www.carolinaclassical.com/bach/muhlhausen.html زندگینامهٔ باخ: مول‌هاوزن]. بازیابی شده در [[۲۷ آوریل]]، [[۲۰۰۵ (میلادی)|۲۰۰۵]]. ''«از دایی باخ، که در ارفورت درگذشته بود، به او مبلغ ۵۰ گولدن ارث رسید. این ارثیه… این امکان را به باخ داد که درخواست ازدواج با دختر پسرعموی پدرش، ماریا باربارا باخ، در آرنشتات را مطرح نماید و متعاقباً با وی ازدواج کند… مراسم ازدواج در [[۱۷ اکتبر]] در کلیسای دهکدهٔ دورنهایم در نزدیکی آرنشتات برگزار شد.»''</ref> آن‌ها صاحب هفت فرزند شدند که چهارتای آن‌ها به بزرگسالی رسیدند. از این چهار، سه پسر – [[ویلهلم فریدمان باخ]]، [[یوهان کریستین باخ]] و [[کارل فیلیپ امانوئل باخ]] – آهنگسازان سبک مصنوع [[روکوکو]] که در پی سبک [[باروک]] ظاهر شده بود، گشتند.
 
کلیسا و شورای شهر مول‌هاوزن باید از این مدیر موسیقی جدید راضی بوده باشند. آن‌ها با کمال میل و رضایت با طرح او برای بازسازی ارگ کلیسای سنت‌بلاسیوس، که هزینهٔ زیادی می‌برد، موافقت کردند. به علاوه، مسوولین شورای شهر باید بخاطر قطعهٔ استادانه و شادی که برای افتتاح شورای جدید در ۱۷۰۸ نوشته بود («Gott ist mein König»، به فارسی: «خداوند شهریار منست»، BWV 71)، سرخوش گشته باشند که مبلغ سخاوتمندانه‌ای به او پرداختند و در سالهایسال‌های بعد دو بار از وی خواستند که آن را مجدداً اجرا نماید. این اثر مشخصاً در سبک آثار بوکسته‌هود تصنیف گشته بود.
 
=== وایمار (۱۷۰۸ تا ۱۷۱۷) ===
خط ۵۸:
موقعیت باخ در وایمار آغازگر دورانی پرقوّت از تصنیفِ آثاری برای سازهای کلاویه‌ای و همچنین آثار ارکستری است که در خلال تصنیف این قطعات، وی به آن درجه از زبردستی فنی و اطمینان رسید که بتواند ساختارهای بزرگْ‌مقیاسِ معمول و غالب را گسترش دهد و به شکلی ترکیب‌گرانه<ref group=پ>synthetically</ref> از موسیقی کشورهای دیگر تأثیراتی برگیرد. از موسیقیدانان ایتالیایی مانند [[ویوالدی]]، [[کورللی]] و [[تورللی]] شیوهٔ تصنیف ورودی‌های دراماتیک را آموخت و حالت درخشان، ریتم‌های متحرک و پویا و طرح‌های هارمونیک محکم را از ایشان اقتباس کرد. باخ عمدتاً با بازنویسی کنسرتوهای ویوالدی برای هارپسیکورد و ارگ، خود را در جنبه‌های سَبکی یادشده تثبیت نمود. این کنسرتوها توسط ویوالدی برای دستهٔ نوازندگان تصنیف شده بودند و بازنویسی آن‌ها توسط باخ هنوز هم جزو قطعات محبوب برای اجرا در کنسرت‌ها به‌شمار می‌رود. ممکن است باخ ایدهٔ رونویس‌کردن جدیدترین و باب روزترین موسیقی ایتالیایی را از شاهزاده یوهان ارنست گرفته باشد. این شاهزاده که خود نوازنده‌ای حرفه‌ای بود، ولینعمت باخ و استخدام‌کنندهٔ وی محسوب می‌شد. در سال ۱۷۱۳، دوک از سفری به «سرزمین‌های کم‌ارتفاع» (سرزمین‌های محدود بین رود راین و دریای شمال) بازگشت و مجموعه‌ای بزرگ از تصنیف‌های مکتوب را به همراه آورد. در میان این مکتوبات احتمالاً بازنویس‌هایی از جدیدترین و باب روزترین موسیقی ایتالیایی که توسط ارگ‌نواز نابینا «یان جاکوب د گراف» انجام شده بود، وجود داشته‌است.<ref>Wolff C، صفحهٔ ۱۲۶</ref> وی بطور خاص به ساختار «سُلو-[[توتی]]»<ref group=پ>solo-tutti</ref> علاقه‌مند بود. در تصنیف‌های دارای این ساختار، یک یا چند سازِ تک (سُلو) با همراهی ارکستر در تمام طول موومان<ref group=پ>continua</ref> بخش به بخش جای خود را به دیگری می‌دهند. این ویژگیِ ایتالیایی را در بخش‌هایی از پرلود «سوئیت انگلیسی شمارهٔ ۳» برای هارپسیکورد (۱۷۱۴) اثر باخ که در زیر آمده‌است، می‌توان شنید. تناوب به شکل سُلو-توتی در ارگ‌نوازی زمانی شکل می‌گیرد که نوازنده بین کلاویه‌های پایین (دارای صدایی پرحجم‌تر و اندکی بلندتر) و کلاویه‌های بالا (دارای صدایی نازک‌تر)، رفت‌وآمدهایی زبردستانه انجام می‌دهد.
 
باخ در وایمار توانایی و مجال نواختن ارگ و تصنیف آثاری برای این ساز را داشت. همچنین امکان اجرای رپرتواری از آثار موسیقی کنسرتی به کمک دستهٔ موسیقی دوک، برای وی فراهم بود. تصنیف آثار قوی باخ - که استاد فنون [[کنترپوان]]ی بود - در شکل [[فوگ]] در وایمار آغاز شد. بزرگ‌ترین اثر فوگی او در این دوران «[[کلاویه خوش‌کوک|کلاویهٔ خوشْ‌کوک]]» {{آلمانی|Das wohltemperierte Clavier}} است. این قطعه از ۴۸ پرلود و فوگ تشکیل شده است؛شده‌است؛ یک جفت برای هر [[گام بزرگ نسبی]] (ماژور) و [[گام کوچک نسبی]] (مینور نسبی). این اثر بنابر مقیاس استفاده از کنترپوان و کاوشگریِ محدودهٔ کامل گام‌ها و شیوهٔ بیانی که با استفاده از تفاوت‌های اندک آن‌ها از یکدیگر - که برای نوازنده با استفاده از کوکِ مبتنی بر روشی چون روشِ [[آندریاس ورک‌مایستر]] - ممکن می‌گشت، بسیار بلندمرتبه و عظیم است.
 
در زمان تصدّی مقام در وایمار، باخ کار بر روی «[[کتابچه ارگ|کتابچهٔ اُرگ]]» {{آلمانی|Orgelbüchlein}} را برای پسر ارشدش، ویلهلم فریدمان، آغاز نمود. این کتاب مجموعه‌ای از [[کوراله]]‌های [[آیین لوتر|لوتری]] (سرودهای روحانی) را دربرداشت که برای کمک به آموزش نوازندگان ارگ، در بافتی پیچیده جای داده شده بودند. این کتاب دو بُن‌مایهٔ عمده در زندگی باخ را به تصویر می‌کشد؛ سرسپردگی وی به تدریس و عشق وی به کوراله به عنوان یک شکل موسیقایی.
خط ۸۶:
باخ خواننده‌های کُر سوپرانو و آلتو را از میان دانش‌آموزان مدرسه و خواننده‌های تنور و باس را از میان دانش‌آموزان یا افراد دیگر در لایپزیک انتخاب می‌نمود. اجرای موسیقی در مراسم ازدواج و خاک‌سپاری برای گروه خوانندگان درآمد بیشتری داشت و احتمالاً به همین دلیل است که باخ دستِ کم شش [[موتت|موتِت]]، غالباً برای دستهٔ کُر دوتایی نوشت. از این موتت‌ها برای تمرینات و آموزش مدرسه‌ای نیز استفاده می‌شد. بخشی از کار معمول وی در کلیسا، اجرای موتت‌های [[مکتب ونیز]] و آلمان چون آثار [[هاینریش شوتز]] بود. باخ از آثار این آهنگساز به عنوان سرمشق‌های سبکی برای موتت‌های خود استفاده می‌نمود. <!--پروندهٔ صوتی زیر بخش برگزیده‌ای از ورودیهٔ «برای خداوند بخوان» {{آلمانی|Singet dem Herrn}} است که بافت غنی و پرتکاپویی را نشان می‌دهد که باخ می‌توانست با استفاده از دو دستهٔ کر که هر یک دارای چهار بخش تقسیم هستند، به وجود آورد. در این اجرا در هر بخش گروه کُر سه خواننده قرار گرفته‌اند.{{آغاز رسانه صوتی}}{{بخش رسانه صوتی۲|نام پرونده=http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/b/b4/06_Singet_dem_Herrn_opening.ogg|عنوان=ورودیهٔ «برای خداوند بخوان»|توصیفات=|اطلاعات پرونده=http://en.wikipedia.org/wiki/Image:06_Singet_dem_Herrn_opening.ogg}}{{پایان رسانه صوتی}}-->
{{سخ}}{{سخ}}
باخ که بیشتر سالهایسال‌های دههٔ ۱۷۲۰ را صرف تصنیف کانتات‌ها نموده بود، رپرتوار عظیمی از موسیقی کلیسایی را برای دو کلیسای اصلی لایپزیک فراهم کرد. اکنون وی علاقه‌مند بود که تصنیفات و اجراهای خود را از مرزهای موسیقی آیین عبادی گسترده‌تر سازد. در ماه مارس ۱۷۲۹، او به رهبری «[[کالجیوم موزیکوم|کالج موسیقی]]» - گروه نوازندگان موسیقی غیرروحانی که در سال ۱۷۰۱ به‌وسیلهٔ دوست باخ، [[گئورگ فیلیپ تلمان]]، بنیان نهاده شده بود - برگزیده شد. این گروه یکی از دوازده گروهی محسوب می‌شد که در شهرهایِ عمدهٔ آلمانی‌زبانِ آن دوران تشکیل شده بودند و دانش‌آموزان فعال در زمینهٔ موسیقی در آن‌ها شرکت داشتند. این گروه‌ها نقشی با اهمیت و رو به افزایش در حیات موسیقی در بین عوام بازی می‌کردند و معمولاً به‌وسیلهٔ برجسته‌ترین موسیقیدان حرفه‌ای هر شهر رهبری می‌شدند. بنابر نظر کریستف ولف، رهبری این گروه توسط باخ «نظارت کامل باخ بر مؤسسات اصلی فعال در زمینهٔ موسیقی در لایپزیک را تحکیم نمود».<ref>Wolff C، صفحهٔ ۳۴۱</ref> در اکثر اوقات سال، گروه کالج موسیقی لایپزیک، هر دو هفته یک‌بار در قهوه‌خانهٔ زیمرمن، در خیابان کاترین و کمی دورتر از میدان اصلی شهر، اجراهایی دو ساعته داشت. صاحب ملکِ قهوه‌خانه، تالار بزرگی را بدین منظور اختصاص داده و سازهای مختلفی نیز تهیه کرده بود. بسیاری از آثار باخ طی سالهایسال‌های دهه‌های ۱۷۳۰، ۴۰ و ۵۰ به احتمال برای اجرای اعضای کالج موسیقی نوشته شده‌اند. به‌طور حتم در میان آثار اجراشده توسط این گروه، بخش‌هایی از «[[تمرین کلاویه]]» و بسیاری از کنسرتوهای ویولن و هارپسیکورد وجود داشته‌است.
[[پرونده:CU3title.jpg|بندانگشتی|چپ|275px|صفحهٔ عنوان سومین بخش «تمرین کلاویه»، یکی از معدود آثار باخ که در زمان حیات او به چاپ رسید.]]
طی این دوران، او «[[مس در سی مینور (باخ)|مس در سی مینور]]» را کامل کرد. در فرایند تکمیل کردن این اثر موومان‌های تازه تصنیف‌شده با بخش‌هایی از آثار پیشین ترکیب شدند. در سال ۱۷۳۵، او نسخهٔ دست‌نویس این اثر را به انتخاب‌کنندهٔ دربار [[زاکسن]] پیشکش نمود. در اصل این عمل پیشنهادی موفقیت‌آمیز برای ترغیب‌نمودن پادشاه بود تا او را به‌عنوان آهنگساز دربار سلطنتی انتخاب نماید. همچنین، به نظر می‌رسد این مسئله بخشی از تکاپوی طولانی‌مدت باخ برای کسب قدرت افزون‌تر در چانه‌زنی‌هایش با شورای شهر لایپزیک باشد. <!--پروندهٔ صوتی زیر بخش برگزیده‌ای از یکی موومان‌هایی است که به پادشاه پیشکش شده‌است. این بخش نمایانگر استفادهٔ آهنگساز از ترومپت‌های بزمی و تیمپانی است. با وجود اینکه این مَس هیچوقت طی دوران حیات آهنگساز اجرا نشد، ولی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آثار آوازی تمام دوران‌ها محسوب می‌شود.
خط ۱۰۹:
:{{اصلی|آثار یوهان سباستیان باخ}}
آثار یوهان سباستیان باخ به‌وسیلهٔ حروف BWV (''سرواژهٔ عبارت آلمانی: Bach Werke Verzeichnis'') به معنای نمایهٔ آثار باخ نمایه‌گذاری شده‌اند. این فهرست که در سال [[۱۹۵۰ (میلادی)|۱۹۵۰]] منتشر شد، به‌وسیلهٔ [[ولفگانگ شمایدر]] تهیه شده‌است.
به عنوان مثال، از BWV 846 تا BWV 893 ویژهٔ پرلود و فوگای باخ است. فهرست یادشده به جای تقسیم‌بندی بر حسبِ زمان تصنیف اثر، بر حسبِ نوعِ اثر تقسیم‌بندی شده‌است. در گردآوری این فهرست، شمایدر عمدتاً از فهرست ویراست انجمن باخ (لاتین:''Bach Gesellschaft Ausgabe'')، فهرستی از آثار آهنگساز که بین سالهایسال‌های ۱۸۵۰ و ۱۹۰۵ جمع‌آوری شده است،شده‌است، پیروی کرده‌است.
 
وی در طی دوران حیاتش به‌عنوان ارگ‌نواز، مشاور ساختِ ارگ و آهنگساز، آثاری برای ارگ – چه در انواع آزاد آلمانی مانند پرلودها، فانتازیاها و توکاتاها و شکل‌های بسته‌تری مانند پرلود کوراله‌ها و فوگها - مشهور بود. به دلیل خلاقیت فراوان و توانایی ادغام سبک‌های ملّی متفاوت و متنوع در آثارش برای ارگ، توانست در سنین جوانی شهرت و اعتبار کسب نماید. پرحاصل‌ترین دوران وی (از ۱۷۰۸ تا ۱۷۱۴) نه تنها با تصنیف چندین جفت از پرلودها و فوگ‌ها و توکاتاها و فوگ‌ها همراه بود، بلکه تألیف «کتابچهٔ اُرگ» را نیز در پی داشت. این کتاب ناتمام مجموعه‌ای از چهل و نه پرلود کورالهٔ کوتاه را شامل می‌شد که هدف آن‌ها نمایش فنون ترکیبی بود که می‌توانست در کاربرد ملودی‌های کوراله استفاده شود.
خط ۱۲۰:
 
== میراث ==
شهرت باخ در سالهایسال‌های پایان زندگی و پس از مرگ، اُفول کرد و آثار وی در مقایسه با آثار نوپدید [[دوران موسیقی کلاسیک|سبک کلاسیک]]، کهنه تلقّی گشت. با وجود این، وی هیچگاه فراموش نشد چرا که همواره از او به‌عنوان یک نوازنده، معلّم (و البته آهنگساز) و پدر فرزندانش (بخصوص [[کارل فیلیپ امانوئل باخ|ک.ف. ا باخ]]) یاد می‌شد. در این دوران آثاری از وی که بیش از دیگر آثار از آن‌ها قدردانی گردید و به آن‌ها توجه شد، آثار برای سازهای کلاویه‌ای بود که در این حوزه دیگر آهنگسازان هماره استادی وی را تصدیق کرده‌اند. [[موتزارت]]، [[بتهوون]] و [[شوپن]] در میان مهم‌ترین ستایندگان وی بودند. در ملاقاتی از کلیسای سنت توماس در [[لایپزیک]]، موتزارت اجرایی از یکی از [[موتت]]ها (BWV 225) را شنید و از تعجب بانگ برآورد: ''«اینک چیزی که بتوان از آن آموخت»''. زمانی که بخشی از موتت را برای مطالعه به وی دادند، ''«موتزارت روی نزدیک‌ترین صندلی نشست، در حالی که بخش‌های اثر در اطرافش پخش بود، [برخی از] آن‌ها را در دو دست وی و [برخی] روی زانوانش قرار داشت. او همه چیز را فراموش کرده بود و تا زمانی که تمام اثر سباستیان باخ را بررسی نکرد، برنخاست»''. بتهوون نیز از علاقه‌مندان باخ بوده‌است. وی در کودکی «کلاویهٔ خوش‌کوک» را آموخت و بعده‌ها باخ را «نیا و طلایه‌دار هارمونی» {{آلمانی|Urvater der Harmonie}} و «نه یک جویبار، بلکه یک دریا» {{آلمانی|nicht Bach, sondern Meer}}، بازی کلامی با "Bach" که به معنای «جویبار» است) خواند.<ref>Rasmussen</ref>
همچنین، [[شوپن]] پیش از کنسرت‌هایش خود را در اتاقی محبوس می‌کرد و آثار باخ را می‌نواخت. در نهایت به نظر می‌رسد بسیاری از آهنگسازان پیش‌گفته و دیگرانی چون [[رابرت شومان]] و [[فلیکس مندلسون]] پس از شنیدن آثار باخ به سبکی کنترپوآنی‌تر در تصنیف موسیقی روی آوردند.<ref>همان</ref>
احیای شهرت باخ نزد بخش وسیع‌تری از افراد، تا حدودی به دلیل زندگینامه‌ای بود که [[یوهان نیکلاس فورکل]] در سال ۱۸۰۲ نگاشت. بتهوون نیز این کتاب را خوانده بود. [[گوته]] به نسبت دیگران دیر با آثار باخ آشنا گردید. این آشنایی از طریق مجموعه‌ای از آثار برای کلاویه و آثار آوازی اجراشده در شهر [[باد برکا]] در تورین‌گن به سال ۱۸۱۴ و ۱۸۱۵، روی داد. در سال ۱۸۲۷ وی در نامه‌ای تجربهٔ شنیدن موسیقی باخ را «هارمونی جاودانی در گفتگو با خود» توصیف کرده‌است.<ref>[http://www.bremen.de/web/owa/p_anz_presse_mitteilung?pi_mid=76241 Pressemitteilungen<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> اما بیشترین تلاش‌ها برای زنده نمودن شهرت فراموش‌شدهٔ باخ توسط [[فلیکس مندلسون]] انجام گرفته‌است. وی در سال ۱۸۲۹، پاسیون به روایت متای قدیس را در [[برلین]] اجرا نمود. [[هگل]] که در میان شنوندگان این اجرا حضور داشته‌است، بعده‌ها باخ را چنین توصیف می‌کند؛ ''«باشکوه، یک پروتستان واقعی، قوی و می‌توان گفت نابغه‌ای فرزانه که تنها تازگی‌ها قدردانی از ارزش واقعی او را بازآموخته‌ایم»''<ref>[http://www.bach-cantatas.com/Vocal/BWV244Spering.htm.]</ref>{{پیوند مرده}}. ترویج آثار باخ توسط مندلسون و رشد مجدد قَدر و قیمت این آهنگساز در سال‌های بعدی ادامه یافت. [[انجمن باخ]] (Bach Gesellschaft) در سال ۱۸۵۰ با هدف معرفی و ترویج آثار وی بنیان نهاده شد. این انجمن در طول نیم‌قرنِ پس از تأسیس، مجموعه‌ای جامع از آثار آهنگساز را منتشر نمود.