همه‌خدایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 24649482 توسط Farhangirani (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه، replaced: درباره ← دربارهٔ ، آنرا ← آن را ، مهمترین ← مهم‌ترین ، سالها ← سال با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۴:
'''همه‌خدایی''' یا '''پان‌تئیسم''' {{به انگلیسی|Pantheism}} گونه‌ای فلسفی از [[بی‌دینی]] و [[نقد دین]] است. باور به این که [[خدا]] (یا [[الوهیت]]) و جهان هستی (یا طبیعت به عنوان کلّیّت همه چیز) یکی‌اند. بر اساس آن، خدای شخصیّت‌دار مانند [[الله]]، [[یهوه|یَهُوَه]]، [[اهورامزدا]]، [[زئوس]] و مانند آن که خالقی مستقل از طبیعت است وجود خارجی ندارد. پس بر اساس آن مذاهب پدید آمده از اینها نیز عقایدی ناروا هستند. واژهٔ خدا مترادف است با قانون‌مندیِ حاکم بر امور جهان. بنا به این نظریه، خدا موجودی که جدا از این عالم باشد نیست؛ بلکه کلّ نظام طبیعی است یا جنبه‌ای از آن؛ یا جهان به‌طور کلّی خداست؛ یا قوّه و قدرتی که در تمام جهان انتشار و نفوذ دارد خداست. خدا همه جا هست و همه چیز است یا در همه چیز است. این شامل همه شر، و همه خیر و مترادفاً همه زیبایی و همه نقوص و ضعف در جهان‌هستی می‌شود.<ref>{{Cite book | title = The New Oxford Dictionary Of English | publisher = Clarendon Press | edition = | year = ۱۹۹۸ | location = Oxford | pages = ۱۳۴۱ | doi = | isbn = 0-19-861263-X | mr = | zbl = | jfm =}}</ref>
 
بدیهی است که همه‌خدایی شکلی از بی‌دینی است و ازین رو یک مذهب به حساب نمی‌آید. با این حساب، چون پان‌تئیست‌ها لزوما بی‌دین بوده و به خدای یکتای شخصی و انسان‌وار معتقد نیستند، برخی صاحب‌نظران و منتقدان دین همچون [[ریچارد داوکینز]] آنراآن را شکلی ضعیف‌ از [[بی‌خدایی]]/آتئیسم و یا یک نوع [[آتئیسم مدهبی|آتئیسم مذهبی]] طلقی می‌کنند. پان‌تئیسم با [[همه‌دادارباوری]] و [[وحدت وجود]] در تضاد است، زیرا به مجموعه جهان‌هستی به عنوان یک خدای یکتای شخصیت‌دار نمی‌نگرد.
 
به عبارتی پان‌تئیست‌ها از کلمه خدا در معنای [[استعاره|استعاری]] بهره میبرند، نه مذهبی. برای نمونه، هنگامی که [[آلبرت انیشتین]] از مشهورترین پان‌تئیست‌ها می‌گوید: «آیا خدا قابل تغییر است» یا «می‌خواهم ذهن خدا را بخوانم» منظور از خدا قوانین فیزیک و طبیعت است. در کتاب [[پندار خدا]]، ریچارد داوکینز دربارهدربارهٔ کلمه پان‌تئیست چنین اظهار می‌کند: «پان‌تئیست کلمه جلا‌زده شده آتئیست (بی‌خدا/خداناباور) است».
 
مفهوم همه‌خدایی به چند هزار سال پیش برمی‌گردد و حضور باورهای همه‌خدایی در برخی از ادیان شرقی ادامه دارد. در غرب، مفهوم همه‌خدایی به عنوان الٰهیّات و فلسفه‌ای جداگانه بر اساس کارهای [[فیلسوف]] سدهٔ ۱۷، [[باروخ اسپینوزا]]،<ref>Picton, James Allanson (1905). Pantheism: its story and significance. Chicago: Archibald Constable & CO LTD. {{ISBN|978-1-4191-4008-2|en}}.</ref> مشهورترین فیلسوف معتقد به این [[مکتب]] شناخته شد. [[اخلاق (کتاب)|کتاب اخلاق]] او در پاسخ به نظریهٔ [[دوگانه‌گرایی]] معروف [[دکارت]] بود که جسم و روح دو وجود جدا هستند.<ref name="Plumptre, Constance 1879 pp. 3">Plumptre, Constance (1879). General sketch of the history of pantheism, Volume 2. London: Samuel Deacon and Co. pp. 3–5, 8, 29. {{ISBN|978-0-7661-5502-2|en}}.</ref> اسپینوزا نظر [[یگانه‌انگاری]] را داشت که هر دو یکسان هستند، و یگانه‌انگاری یک بخش اساسی از فلسفهٔ اوست. او متّهم است به این‌که، با استفاده از کلام خدا، برای توصیف وحدت تمام مواد استفاده کرده‌است.<ref name="Plumptre, Constance 1879 pp. 3" />
خط ۱۹:
همه‌خداانگاری رواقیون با زنون از شهرهای [[کیتیون]] و [[کلومینانتن]] در [[امپراطوری]] [[فیلسوف]] [[مارسوس آرلیوس]] آغاز شد. در طول امپراطوری مسیحیت [[رم]]، فلسفه رواقی یکی از سه مکتب اصلی فلسفه بود که در راستای مکتب‌های [[ایپوگرافی]] و نوافلاطونی بود. [[تائوئیسم]] اولیه از لاوستی و ژانونستسی آغاز شد و در برخی مواقع همه خداانگاری مورد توجه بود.
 
درکشورهای غربی همه‌خداانگاری در بین سالهایسال‌های حاکمیت مسیحیت در میان قرن‌های ۱۴ تا ۱۵ میلادی، وقتی که الحاد و سنت شکنی حاکم بود، مورد اند و اقرار گرفت.
 
اولین پیشرفت با [[جوردانو برونو]] (سوزاندن ۱۶۰۰شمع) آغازشد. انتشار کتاب اخلاقیات با رواج [[اسپینوزا]] در سال ۱۶۷۵(به عنوان) منبع اصلی همه‌خداانگاری حجت را تمام کرد. اگر چه اسپینوزا بشخصه از کلمه «همه‌خداانگاری» استفاده نکرده و برخی در مورد اینکه بیشترین تمرکز او روی همه‌خداانگاری بوده‌است، بحث کرده‌اند.
 
جان تولاند نیز در کنار اسپینوزا و برونو مسائلی را انعکاس داده‌است. در سال ۱۷۲۰ میلادی او نوشته‌است همه‌خداانگاران شکلی از جشن گرفتن اجتماعی در جامعه‌ای لاتینی است. مهمترینمهم‌ترین بحث همه‌خداانگاری درسال ۱۷۸۵ در آلمان بود. بحث همه‌خداانگاری میان منتقد فدریک جادوکسی و دوستش موسی مندلسون به انتشار آگاهانه همه‌خداانکاری در بسیاری افکار آلمانی در قرن‌های ۱۸و ۱۹ میلادی کمک کرد.
 
در قرن ۱۹ همه‌خداانگاری مورد نظر مذاهب، بسیاری از نویسندگان مهم، فیلسوفان و بسیاری از فعالان مثل ویلیام وردرزث و ساموئل کالریج، از [[بریتانیا]]، [[یوهان گوتلیب]] فیخته فردیش ویلهم یوزف اشلینگ گئورگ ویلهم و فردیش هگل از آلمان و والت ویتمن و رالف والدو امرسون و هنری دیوبدثورو از آمریکا واقع شد.