ادبیات کودکان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←دفتر خاطرات در ادبیات کودک: replaced: نویسی ← نویسی (3)، بنابر این ← بنابراین با ویرایشگر خودکار فارسی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۲۵:
* الف) اشکال مختلف نوشتن:
''شخصیت نوجوان'' روش خاصی را برای نوشتن انتخاب نمیکند.
* ب) ''شرایط نوشتن'':
خط ۳۷:
این مرحله بسیار سخت است. خود نوجوان تصور میکند که هیچکس دراطراف او نمیتواند شنونده حرفهایش باشد.
این مانع میتواند ناشی از ارتباط ساده والدین ونوجوان باشد که اجازه هیچ حرفی رابه او نمیدهد. اینکه فردی چیزهایی که دراعماق قلبش هست به کسی نگوید اورا درنظر دیگران فردی خوددار و محکم جلوه میدهد و البته اورا به سمت نوشتن سوق میدهد. میتوان گفت که میل به کسب اعتماد به نفس برگرفته از سنگینی امور روزانه است. نوشتن قبل از هرچیز پیداکردن وسیله ایست برای تخلیه ''فشار روحی'' که گاهی غیرقابل تحمل است. پس دفتر خاطرات کلید اسرار درونی هر فرد است هرآنچه را نمیتوان گفت فوراً تبدیل میشود به یک راز. این رازها گاه میتوانند بیمعنی باشند وگاه بار معنایی زیادی دارند لحن
* ج) '''ابراز وجود''':
مفهوم راز این است که به دلایل شخصی قابل بازگویی نیست؛ بنابراین اگر کسی نتواند چیزی را بازگو کند نشان دهنده آن است که میداند هرچیزی را نباید گفت اگر پیر درکتاب مکاتبات غیرممکن به کیت بگوید که تو (خیلی بدترکیبی) نتیجه این حرف برهم زدن دوستی
عمل نوشتن برای نوجوان متود و روشی است برای آزاد شدن از وابستگی به پدر و مادر است البته باید گفت این روش مستقل شدن برای رشد هر شخص لازم است. پس از حل مشکلات نوشتن پایان میپذیرد پس نوجوان بابیرون آمدن از دفترچه خاطرات بزرگ میشود و موفق میشود بر اتفاقات و عواطفی که دردناک بوده غلبه کند و تمام این کارها بدون کمک والدین است؛ بنابراین دفتر خاطرات در ادبیات کودک چیزی بیشتراز یک وسیله برای بیان احساسات است این وسیله امکان میدهد تا شخصیت نوجوان شکل گیرد خاطرهنویسی هم تکیهگاه است وهم وسیله ابراز وجود. بنابراین استفاده از یادداشتهای خصوصی در یک داستان ''تکوین'' است دراین مفهوم که راهکارهایی به نوجوان مینماید و ساختاری از افکار را برایش ترسیم میکند و شاید هم به او انگیزه نوشتن میدهد حتی اگر برای درد دل باشد<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=بهداد |نام= بهاره|کتاب= ادبیات کودک| ناشر= سوره مهر|سال1386=}}صفحه131-133</ref>
خط ۵۶:
* '''چه کسانی در داستانهای کودکان میمیرند'''
مثل زندگی واقعی گاهی مرگ درست موقعی از راه میرسد که فرد در اوج زندگی است.
مرگ تنها به سراغ مادربزرگها و آشنایان پیر نمیآید بلکه والدین کودکان هم میمیرند. پذیرش مرگ
در داستان مادر بزرگ با پرندههای کولون دوستی بین بروژیت و پرنده فیرو دست مایه قرار میگیرد که زندگی اش بااسیر شدن در چنگ گربه پایان مییابد<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=بهداد |نام=بهاره |کتاب= ادبیات کودک| ناشر=سوره |سال1386=}}صفحه141</ref>
* '''چرا شخصیتهای داستان میمیرند؟'''
شخصیت داستان کودکان به دلایل متفاوت میمیرند از دلایل متداول بیماری است مخصوصا[[سرطان]]. احتیاط نویسنده را از نوشتن لفظ ان برحذر میداردو[[بیماری]] را با کنایه و توصیف بیان میکنند.
از دیگر
خودکشی نیز موضوع تلخی است [[هلن منتارد]] درکتاب انتهای بادبادک این معضل را به ظرافت بیان کرده. بعد از مرگ پدر عرصه زندگی برای ماتیو برادرش و مادرش سخت میشود نشانه امید در زندگی انه بادبادک است بادبادک همیشه درحال اوج گرفتن است پیامی که نویسنده میخواهد به کودک بدهد این است که بعد مرگ زندگی ادامه پیدا میکند و باید ادامه پیدا کند.
اکثر
== جستارهای وابسته ==
|