کتابخانه زیربنایی فناوری اطلاعات: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۳۴:
سازمانهایی که لازم دارند تا بدانند که فرایند ITIL چگونه به رنج بیشتر فرایندهای IT لینک (متصل) میشود یا آنها که نیاز سطح وظیفه (Task Level) برای راهنمایی پیادهسازی مدیریت سرویس دارند میتوانند ازIBM Tivoli Unified Process – ITUP استفاده نمایند، ITUP هم مانند MOF، هم بر اسا ITIL طراحی شده اما یک فرایند یکپارچگی مدل (Integrated Process Model) کامل را معرفی میکند.
سازمانهای کوچک که نمیتوانند Materialها و یک برنامه کامل ITIL را بکار بگیرند میتوانند از Microsoft Operations Framework که بر اساس ITIL و با محدودیتهای بیشتری تعریف
The enhanced Telecom Operations Map eTOM که بوسیله TeleManagement Forum منتشر شد یک زیربنا (Framework) را پیشنهاد میکند که هدف آن فراهم کنندگان سرویسهای مخابراتی (telecomminucations service providers) است. tmForum و itSMF با به هم پیوستن یک Application Note to eTOM (GB921 V, version ۶٫۱ را در سال ۲۰۰۵ توسعه دادند که نسخه بعدی برای تابستان ۲۰۰۸ آماده خواهد شد) آن نشان میدهد که چگونه دو زیر بنا (Framework) میتوانند به یکدیگر map شوند. همچنین نشان میدهد که چگونه المانهای فرایندهای eTom و گردشهای (Flows) آن میتوانند به منظور پشتیبانی فرایندهای تعریف شده در ITIL استفاده شوند.
خط ۶۵:
ITIL در یک فرایند-مدل (Process-Model) بر اساس دید کنترلی و مدیریت عملیات ایجاد شده، و اغلب به W. Edwards Deming نسبت داده میشود. توصیههای ITIL دردهه ۱۹۸۰ بوسیله [[سازمان دولتی]] CCTA انگلستان، برای پاسخ دهی به وابستگی رو به رشد در IT و شناسایی استانداردهای بدون تجربه، آژانسهای دولتی و قراردادهای محرمانهای (Private Sector Contract) که بطور مستقل تجارب مدیریت ITمیساختند و تلاش دوباره در پروژههای Information and Communications Technology (ICT) که منجر به بروز خطاهای عمومی و افزایش هزینهها میشد، توسعه پیدا کرد. در آوریل (اردیبهشت) ۲۰۰۱، CCTA با Office of Government Commerce – OGC، که یک دفتر (اداره) در UK Treasury بود ادغام شد.
یکی از
== کلیاتی از کتابخانه زیربنایی فناوری اطلاعات نسخه ۳ ==
خط ۱۴۴:
ارتباط بین فازها براساس بهبود مداوم سرویسها مدیریت میشود، که مسئولیت سنجش (Measuring) و بهبود سرویسها و به کمال رسیدن فرایندها را برعهده دارد. پس از مقایسه همه فازها، یک بازه سرویس (Service Period) تمام میشود و یک بازه سرویس دیگر آغاز میشود.
فاز بهبود مداوم سرویس در تمام فازهای چرخه حیات سرویس درگیر میباشد؛ و مسئولیت سنجش سرویس و فرایندها (سنجش سرویس – Service Misurement)، و مستندسازی نتایج (گزارش گیری سرویس – Service Reporting) براساس بهبود کیفیت سرویس و سنجش فرایندها (بهبود سرویس – Service Improvement) را بر عهده دارد. این بهبودها در بازه بعدی چرخه حیات سرویس پیادهسازی خواهند شد، مجدداً با استراتژی سرویس آغاز میشوند و سپس با طراحی سرویس و انتقال سرویس، فاز عملیات سرویس البته برای عملیات مدیریتی
با تکامل بازههای سرویس، ” سود و منافع ” برای هر فاز نگرانی استراتژیک و فازهای تاکتیکی (استراتژی سرویس (SS)، طراحی سرویس (SD) و انتقال سرویس (ST) را کاهش خواهد داد. در اینجا فاز عملیات سرویس (SO) بهینهسازی شده و نقش اصلی را برعهده میگیرد. در هر چرخه سرویس (بازه سرویس) سرویس با نتایج افزایش ارزش (value) تجاری و به حداکثر رساندن منافع بهبود خواهد یافت.
خط ۱۵۰:
برطبق اصول همکاری تجاری، سرویسهای IT وقتی با ارزش میشوند، که در قدم اول مرحله انتقال سرویس (ST) آغاز شود.
برطبق اصول سود و منافع، در سرویسهای IT
پس از چند بازه (بسته به پیچیدگی سرویس و انعطافپذیری تجارت) همکاری تجاری و سود و منافع ثابت میشوند، که این بدان معناست که موسسات IT، به سطح صحیحی از سنجش در مدیریت فرایندها، و سرویس به سطح صحیحی از کارایی در ملاقات نیازمندیهای سطح سرویس (performance in meeting the service level requirements) رسیدهاند.
|