قابوس بن وشمگیر: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mina-rm (بحث | مشارکت‌ها)
Mina-rm (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۳۸:
 
== آثار قابوس ==
قابوس فردی شاعر، خوش‌خط و فاضل بود و در برخی از علوم از جمله [[نجوم]] دستی داشت و رساله‌هایی را تألیف کرده‌بود. وی صنایع ادبی را با مهارت در نثر به کار می‌برد و خط بسیار زیبایی داشت. صاحب‌بن‌ عباد در تعریف از خط وی گفته:《《هذا خط قابوس ام جناح طاووس》》..<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل‌زیار|ص=۱۸۰_۱۸۱}}</ref> در واقع، میان سلاطین [[آل‌زیار]] کسی که بیش از همه به عنوان مروج علم و ادب یاد شده قابوس است. وی به زبان فارسی و عربی شعر می‌گفت.<ref>{{پک|آشتیانی|۱۲۹۷|ک=تاریخ ادبی:عصر دوم از انقراض سامانیان تا ظهور سلجوقیان|ص=۵۱۶}}</ref><ref>{{پک|Bosworth|2010|ف=ZIYARIDS|ک=Encyclopædia Iranica|زبان=en}}</ref> شعرای فارسی‌زبان او عبارتند از: [[ابوبکر خسروی]]، [[قمری جرجانی]]، [[سرخسی]]، [[ابوبکر خوارزمی]] و غیره. از میان آن‌ها خسروی از همه معروف‌تر بوده‌است و هر سال از شمس‌المعالی پست و وظیفه دریافت می‌کرده‌است.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل‌زیار|ص=۱۸۱}}</ref> قابوس در بین فرمانروایان زیاری از همه مشهورتر است و دلیل این شهرت اهمیت فرهنگی و ادبی اوست. دستاوردهای نظامی او متوسط بوده و حکمرانی او استبدادی. او دانشور خوبی در فارسی و عربی و شاعری ماهر در هر دو زبان بوده و به خاطر مهارتش در شیوهٔ انشا شهرت داشته‌است. همچنین تخصص او در خطاطی شهرت داشته و او در نجوم صاحب نظر بوده.<ref name="mwwrh">{{یادکرد وب | عنوان=ZIYARIDS – Encyclopaedia Iranica | وبگاه=Encyclopædia Iranica | تاریخ=2010-10-01 | سال=2010 | پیوند=http://www.iranicaonline.org/articles/ziyarids | کد زبان=en | تاریخ بازبینی=2018-10-15}}‏</ref> این قطعه فارسی به وی منسوب شده‌است:<ref>{{پک|آشتیانی|۱۲۹۷|ک=تاریخ ادبی:عصر دوم از انقراض سامانیان تا ظهور سلجوقیان|ص=۵۲۱}}</ref>
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|کار جهان سراسر آز است یا نیاز|من پیش دل نیارم آز و نیاز را}}
خط ۱۵۱:
{{ب|ففی السماُ نجوم مالها عدد|و لیس یکف الا الشمس و الاقمر}}
{{پایان شعر}}
در مدح و ستایش قابوس شعرا قصاید فارسی و عربی سروده‌اند.قابوس علاقه‌ی زیادی به مدایح نداشت.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل‌زیار|ص=۱۸۱}}</ref>قابوس به اهل علم بها می‌داد و دربار او محل جمع شدن دانشمندان زیادی بود؛<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل‌زیار|ص=۱۸۲}}</ref> از جمله [[ابوریحان بیرونی]]، دانشمنددر سال ۳۸۵ در شرایط سخت به ری آمد و بعد از دوسال به دربار قابوس در گرگان نامیرفت مدتی را در دربار او زندگی می‌کرد و کتاب [[آثارالباقیه عن القرون الخالیه]] را که از مهم‌ترین آثار باقی‌مانده از تمدن‌اسلامی است را در سال ۳۹۰ به‌نام قابوس تألیف کرده‌است. ابوریحان مجدد در سال ۳۹۳ هجری قمری به گرگان رفت، در شرایطی که شهر در تبعید سیاسی بود دو خسوف را رصد کرد.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل‌زیار|ص=۱۸۳}}</ref> اهمیتی که قابوس به علم و دانش می‌داد تا اندازه‌ای بود که [[ابو علی سینا]]، متفکر ایرانی، هنگامی که آوازه او را شنید برای دیدارش عازم گرگان شد، اما متأسفانه قبل از رسیدن او قابوس کشتهدر اثر شورش امرای خود در قلعه زندانی شده‌بود و ابوعلی موفق به دیدن وی نشد.<ref>{{پک|ملکزاده‌بیابانی|۱۳۵۳|ک=سکه‌های‌زیاری|ص=۶۲}}</ref><ref>{{پک|Bosworth|2010|ف=ZIYARIDS|ک=Encyclopædia Iranica|زبان=en}}</ref>اما درباره ورود ابو‌علی به گرگان یک روایت دیگر هم وجود دارد. ابوعلی سینا و ابو‌ریحان توسط محمود به غزنه خوانده شدند. ابوریحان به دربار محمود؛ ولی ابوعلی سینا و [[ابونصر عراقی]] از راه بیابان [[خوارزم]] به سمت گرگان حرکت کردند. ابوعلی به طور ناشناس و پنهانی به طبابت در گرگان پرداخت تا اینکه آوازه وی در شهر پیچید و قابوس برای درمان خواهرزاده‌اش که عاشق دختری شده‌بود، ابوعلی را خواند. ابوعلی، خواهر‌زاده قابوس را درمان کرد و بدین ترتیب بر شهرت او اضافه شد. هنگامی که افراد محمود با عکس ابوعلی سینا به دنبال او آمدند قابوس از تسلیم ابوعلی خودداری کرد و دیدار او را انکار کرد. رفتار قابوس با ابوعلی شایسته بود اما روایت اینکه او در قلعه زندانی شده‌بود درست تر به نظر می‌آید.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل‌زیار|ص=۱۸۲_۱۸۳}}</ref>
از قابوس آثار زیادی برجای نمانده‌است ولی رسائل او را [[علی بن محمد یزدادی]] در کتابی به نام [[کمال‌البلاغه]] جمع‌آوری کرده‌است و پاره‌هایی از آن را [[محمد بن اسفندیار]] در تاریخ طبرستان نقل کرده‌است. نامه‌‌های قابوس به بهترین بلیغان نثر عربی نوشته شده‌ و آن‌ها نیز جواب او را نوشته‌اند نویسندگانی هم‌چون [[ابن‌عتبی]]، [[عمید]] و پسرش صاحب‌بن عباد.<ref>{{پک|مفرد|۱۳۸۶|ک=ظهور و سقوط آل‌زیار|ص=۱۸۰}}</ref> قابوس همانند تمامی افراد خاندان‌های ایرانی به به آداب ملی نیاکان خود دلبستگی داشت. در روز اعیاد بزرگ ایرانی مثل [[نوروز]] و [[مهرگان]] به شاعران هدیه و انعام می‌داد و برای برخی از آن‌ها وظیفه یا پستی را تعیین می‌کرد.<ref>{{پک|ملکزاده‌بیابانی|۱۳۵۳|ک=سکه‌های زیاری|ص=۶۲}}</ref><ref>{{پک|وکیلی|۱۳۹۴|ک=رویکرد فرهنگی_اجتماعی آل زیار|ص=۱۳۲}}</ref>