احمد شاه مسعود: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱۷۰:
احمدشاه مسعود در زمستان 1370 عملاً در برانداختن حاکمیت حزب دمکراتیک خلق با استفاده از زمینهها وضعفها ی داخلی حاکمیت مذکور دست به کار شد. او درگام نخست از سرپیچی جنرال [[مومن]] قوماندان لوای سرحدی حیرتان در برابر فرمان رهبری حاکمیت مبنی برتبدیلی اش از حیرتان حمایت به عمل آورد و به تمام جنرالان و نظامیان دولتی که با او در ارتباط بودند هدایت داد تا برای سرنگونی رژیم آماده شوند. در گام بعدی خواست تا شهر مزار شریف را از تسلط رژیم بیرون کند. اما داکتر نجیب الله با اعزام جنرال نبی عظیمی قوماندان گارنیزیون کابل و معاون وزارت دفاع به مزار شریف در حوت این سال تلاش کرد تا از سقوط شهر جلوگیری به عمل آورد. با ورود نیروهای فرقه 53 به قوماندانی جنرال [[عبدالرشید دوستوم]] از جوزجان و فاریاب به شهر مذکور وضعیت در آن شهر تغییر یافت و احمدشاه مسعود غرض جلوگیری از جنگ و خونریزی، نیروهایش را به فرماندهی [[عطامحمد]] از پیشروی و تسلط به شهر مانع گردید. سپس برای رسیدن به دروازههای کابل و سرنگونی حاکمیت حزب دمکراتیک خلق (حزب وطن) تمام مراکز نظامی و اداری رژیم را به همکاری افسران و نظامیان رژیم در ولایت پروان ـ کاپیسا و شمال کابل به شمول فرودگاه نظامی بگرام در حمل 1371 متصرف شد و کابل را به تسلیمی و پذیرش انتقال قدرت به مجاهدین فراخواند.
در نتیجهٔ این وضع تضاد و تفرقه در داخل حزب حاکم در کابل تشدید یافت. داکتر نجیب الله رهبر حزب و دولت در 26 حمل 1371 به دفتر سازمان ملل پناه برد. عبد الوکیل وزیر خارجهٔ دولت او دو روز بعد به شهر چاریکار آمد و در ملاقات و مذاکره با احمدشاه مسعود، پذیرش انتقال قدرت را از سوی رژیم به مجاهدین اعلان کرد. جنرال عبدالرشید دوستم [[اوزبک]] قوماندان فرقه 53 با عبدالعلی مزاری رهبر حزب وحدت اسلامی [[هزاره]]ها و جمعی از فرماندهان احزاب مجاهدین و جنرالان دولتی از مزارشریف نیز به پروان آمدند و از مسعود خواستند تا در مشارکت هم به تشکیل دولت و تسلیمی قدرت از کابل بپردازند. آنها طرح تشکیل دولتی را ارائه کردند که در آن [[احمدشاه مسعود]] مقام رهبری و ریاست دولت، عبدالعلی مزاری صدر اعظم حکومت و عبدالرشید دوستم پست وزارت دفاع را به عهده داشته باشد. اما احمدشاه مسعود با رد طرح مذکور کار تشکیل دولت را به عهدهٔ همه رهبران احزاب مجاهدین گذاشت و از آنها خواست تا برای تسلیم گیری قدرت از رژیم در حال سقوط، دولت خود را تشکیل بدهند. همچنان او تشکیل "شورای جهادی" متشکل از فرماندهان مجاهدین و جنرالان مخالف رژیم را مطرح کرد که در صورت عدم تسلیمی کابل و عدم پذیرش انتقال قدرت به مجاهدین به عملیات مشترک دست زده شود. وی به بسیاری از رهبران احزاب جهادی در پیشاور و فرماندهان عمدهٔ مجاهدین در ولایات جنوب و شرق کشور تماس گرفت و آنها را در جریان مذاکرات خود با مقامات دولت حاکم کابل و آمادگی کابل به تسلیمی و انتقال قدرت به مجاهدین قرارداد. اما در میان رهبران احزاب مجاهدین [[گلبدین حکمتیار]] رهبرحزب اسلامی از قوم [[پشتون]] طرح تشکیل دولت مجاهدین و انتقال قدرت را ازسوی رژیم حزب حاکم به این دولت نپذیرفت و کابل را به حملهٔ نظامی تهدید کرد. احمدشاه مسعود خواستار آن بود تا نیروهای مختلف مسلح احزاب به کابل وارد نشوند. نظم و ثبات پایتخت برهم نخورد و زمینه برای انتقال قدرت به دولت مجاهدین مساعد باقی بماند. یکی از اهداف و برنامههای او جلوگیری از فروپاشی ارتش و پولیس و نابودی وسایل و امکانات نظامی آن بود تا بعد از تشکیل و استقرار دولت مجاهدین از پرسونل مسلکی و امکانات آنها و نیروهای مسلح احزاب مجاهدین یک ارتش و پولیس منظم ملی شکل بگیرد. بنا بر این او در یک گفتگوی مفصل از طریق مخابره با حکمتیار به روز 28 حمل 1371 تلاش به عمل آورد که مذکور را ازحمله به کابل منصرف نماید تا زمینهٔ انتقال آرام و مسالمت آمیز قدرت از میان نرود. و نظم اداره و مدیریت دولتی در پایتخت متلاشی نشود. گلبدین حکمتیار که در جنوب کابل به سر می برد به این گفتگو قانع نشد و همچنان کابل را به حملهٔ قریب الوقوع تهدید کرد. احمدشاه مسعود پس از این گفتگوی بی نتیجه با حکمتیار در صدد دفاع از کابل برآمد. او با استفاده از چرخبالهای پایگاه هوایی بگرام هزاران تن از نیروهای خود را به کابل اعزام کرد تا باسایر نیروهای رژیم که آمادهٔ انتقال قدرت و پذیرش دولت مجاهدین بودند، مانع هجوم نیروهای حزب اسلامی حکمتیار به شهرشوند و از شکستن کمربندهای امنیتی شهر و فروپاشی نظم و ثبات پایتخت جلوگیری کنند. اما در حالیکه رهبران احزاب مجاهدین در پشاور روزچهارم ثور 1371 حکومت انتقالی خود را به ریاست [[صبغت الله مجددی]] اعلان کردند، نیروهای حزب اسلامی حکمتیار در فردای آن روز در زدوبند پنهانی با بخشی از جناح خلق و پرچم به رهبری رازمحمد پکتین، محمداسلم وطنجار وزرای داخله و دفاع و جنرال محمدرفیع معاون
*وزارت دفاع دولت
خط ۲۱۸:
احمدشاه مسعود در تابستان ۱۳۷۳ که شورای هرات برای بررسی راههای صلح از سوی محمداسماعیل خان والی هرات تشکیل شده بود، در صددِ آن شد که از شورا در جهتِ یک دولت فراگیر و مورد توافقِ همه استفاده کند؛ هرچند که عبدالعلی مزاری و گلبدین حکمتیار نسبت به تقاضای محمداسماعیلخان که خود به مراکز آنها رفت، مبنی بر مشارکت در شورا تردید کردند و هواپیماهای جنرال دوستم دو بار شهر هرات را در زمان تدویر شورا مورد بمباران قرار داد.
شورای هرات توسط محمداسماعیلخان والی هرات در ۲۸ سرطان ۱۳۷۳ با شرکت بیش از یکهزار نفر از بسیاری از ولایات کشور و پناهندهگان افغانِ مقیم اروپا،
حکمتیار پشتون در این جنگ خونین و در همآهنگی با نیروهای دوستم اوزبک نیز نتوانست به تصرف پایتخت و سقوط دولت مجاهدین (تاجیک) دست یابد.
خط ۲۳۲:
باگذشت هر روز از حاکمیت طالبان که وحشت و بیداد آنها علیه مردم بیشتر، وابستگی آنها به بیگانه آشکارتر، تعداد جنگجویان متجاوز پاکستانی و خارجی در میان شان افزونتر و سلطهٔ تروریزم بینالمللی القاعده در حاکمیت آنها عمیق تر و گستردهتر می شد، نقش احمدشاه مسعود به عنوان یگانه مرجع و امید مقاومت در راه استقلال و حاکمیت ملی کشور برجسته تر نمایان می گردید. در طول سالهای حاکمیت طالبان و سلطهٔ تروریزم بینالمللی القاعده که از سوی استخبارات نظامی پاکستان (آی اس آی) و جمیعت العلمای فضل الرحمن و سمیع الحق با اعزام هزاران داوطلب جنگی حمایت وهمراهی می شد، تنها احمدشاه مسعود با ایمان راسخ و اراده ای به استواری و سرافرازی قلههای بلند هندوکش به مقاومت در وطن ادامه داد. درسالهای 1376 و 1377 هجری خورشیدی دو بار لشکر وحشت طالبان با سپاهیان اجیر و داوطلب ویرانی از بلاد عرب وعجم به شمال کشورسرازیر شدند. به استثنای وادی پنجشیر و برخی از درهها و دامنههای شمال هندوکش و پامیر سیطرهٔ وحشت و ترور را به همه ولایات کشور پهن نمودند. بسیاری از رهبران و فرماندهانی که در این مناطق قرارداشتند و از پایداری و مقاومت دم می زدند، معرکهٔ مبارزه و جنگ را ترک کرده به بیرون از کشور رفتند، اما احمد شاه مسعود در تمام این حالات به تنهایی فریاد مقاومت سرداد و در راه دفاع از دین، آزادی و وطنش ثابت و استوار باقی ماند.
احمدشاه مسعود در سالهای حاکمیت طالبان و سلطهٔ تروریزم چند بار به گونهٔ شگفت آوری در میزان 1375، جوزای 1376 و اسد 1378 درهها و تاکستانهای شمالی را از اشغال نیروی مهاجم طالبان و تروریزم آزاد ساخت و هزاران نفر از نیروهای زمین سوز و آدم کش آنها را که صدها پاکستانی و عرب در میان شان قرارداشت سرکوب کرد و به اسارت درآورد. او در یازدهم قوس 1377(2 دسمبر1999) در پنجشیر جلسه ای را متشکل از سیصد تن فرماندهان مناطق و اقوام مختلف افغانستان، رهبران گروهها و احزاب مجاهدین برای ایجاد همآهنگی و اتخاذ استراتیژی واحد مبارزه و مقاومت علیه طالبان دایر کرد. و با برگزاری این اجلاس، مؤفق به بازگرداندن رهبران و فرماندهان بیشتر و گسترش مقاومت و جنگ در ولایات مختلف شرقی، مرکزی و شمال غربی کشور شد. سختترین و نابرابرترین جنگ احمد شاه مسعود با نیروهای طالبان و متجاوزین خارجی در تابستان 1379 در [[تالقان]] به وقوع پیوست. این جنگ با هجوم بیست هزار تن نیروی طالبان، تروریستان القاعده و متجاوزین پاکستانی برای تسخیر تالقان و تصرف بدخشان و تمام مناطق عقبی در شمال و شمال شرق وادی پنجشیر بیش از یکماه طول کشید. در این جنگ نیروهای خارجی در میان طالبان بیشتراز نیروی بومی طالب بود. در حالیکه هزاران نفر جنگجوی پاکستانی شامل این نیروها می شد، هزاران تن از تروریستان سازمان القاعده متشکل از کشورهای عربی شمال افریقا، شرق میانه، ممالک آسیای مرکزی، مناطق ماورای قفقاز، سینکیانگ چین، کشمیر، کشورهای اسلامی جنوب شرق آسیا و حتی ایالات متحدهٔ
احمدشاه مسعود در طول سالهای مقاومت و جنگ با طالبان و تروریزم از هر فرصت و زمانی برای مذاکره با طالبان نیز استفاده کرد تا آنها را از وابستگی به بیگانه وهمدستی با تروریزم و تداوم کشتار و جنگ به سوی صلح بکشاند. اما این مذاکرات در اثر وابستگی طالبان به بیگانه و تروریزم بینالمللی به نتیجه ای نرسید. همچنان موصوف در این سالها سعی نمود تا جامعهٔ بینالمللی به خصوص ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد را متقاعد به اعمال فشار علیه پاکستان در قطع دخالت و تجاوز به افغانستان نماید و آنها را از عواقب حاکمیت طالبان و سلطهٔ تروریزم بر منطقه و جهان آگاه سازد. او دراین سالها پیوسته با افراد و نمایندگان مختلف رسمی و غیر رسمی مجامع جهانی چه در داخل افغانستان و چه درخارج از کشور به مذاکره و گفتگو پرداخت تا حقانیت مبارزه و مقاومت خود را به گوش آنها برساند و همکاری آنها را در استقرار صلح و ثبات در کشورش جلب نماید. عمدهترین مذاکرات او در این مورد با جامعهٔ اروپایی در مقر پارلمان اروپا درشهر استراسبورگ فرانسه بود. احمدشاه مسعود در سیزدهم حمل 1380 به مقر پارلمان اروپا سفرکرد و در مذاکرات مختلف و جلسات متعدد بامقامات رسمی و غیر رسمی جامعهٔ اروپا اهداف و خواستههای خود را از مبارزه و مقاومت تشریح نمود. او در همین سفر در برابر پرسش خبرنگاران از پیامش به
== ترور احمدشاه مسعود ==
|