محمد باقرزاده (سیاستمدار): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح اشتباه تایپی
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۲۷:
| زیرنویس =
}}
محمد باقرزاده نوحی (بی‌ریا) (۱۲۹۲ - ۱۳۶۳ خورشیدی) در سال ۱۲۹۲ در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش، حاجی غلام شغل نجاری داشت. در هشت سالگی همراه خانواده‌اش از طریق [[باکو]] عازم خراسان گردید. مدرسه ابتدایی را در خراسان به اتمام رساند و پس از بازگشت خانواده به باکو تحصیلات خود را در دانشکده باکو در رشته صنایع نفتی ادامه داد. پس از مرگ مادرش درسالدر سال ۱۳۱۸ همراه پدر و برادر و دو خواهرش به تبریز مهاجرت نمود.
در بین سالهایسال‌های ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۳ در اداره [[بلدیه]] مشغول به کار بود. در سال ۱۳۲۳ وارد خدمت نظام وظیفه در لشکر تبریز گردید و پس از اتمام وظیفه تا روز ورود ارتش شوروی به ایران در اداره راه آهن مشغول خدمت بود.
 
هنگام استقرار ارتش شوروی در تبریز و انتشار نشریه «وطن یولوندا» [در راه وطن] ، او در همین نشریه شعرها و مقالاتی می‌نوشت و از نویسندگان فعال آن بود. همچنین اشعارش در نشریات ایرانی «رهبر»، «ظفر»، «مردم»، «دماوند»، «خاور نو» و «آذربایجان» به چاپ رسیده است. از سال ۱۳۲۰ به بعد او یکی از بنیان گذران ''جمعیت ضد فاشیست ایران'' بود و دوسال بعد رسماً در [[حزب توده]] فعالیت می‌کرد. در اردیبهشت ۱۳۲۴ در تبریز به همراه حاجی میرزا علی شبستری (رئیس جمعیت آذربایجان) , اسماعیل شمس و سید مهدی اعتماد در تشکیلات جمعیت دموکراتیک آذربایجان وارد گردید و پس از تشکیل [[حکومت خودمختار آذربایجان]] توسط [[پیشه‌وری]]، [[وزارت فرهنگ و هنر|وزارت معارف]] به او محول گردید.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://azerbaijanstudiescenter.org/ArticleView.aspx?aid=69&gid=|عنوان= نامه محمد بی ریا به مالنکوف| ناشر =مرکز مطالعات آذربایجان |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۳ مه ۲۰۱۶}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=مرادی مراغه‌ای|نام=علی |کتاب=زندگی و زمانه محمد بی‌ریا به انضمام خاطرات سرلشکر درخشانی از فرقه دموکرات آذربایجان | ناشر= |سال=۱۳۸۵}}</ref>
 
== فرار از ایران ==
پس از انعقاد [[قرارداد قوام-سادچیکف]] درسالدر سال ۱۳۲۵، که مقدمات لشکر کشی دولت مرکزی و سقوط حکومت پیشه‌وری مهیا گردید، بی‌ریا به همراه شبستری و به کمک مأموران اتحاد شوروی به باکو فراری داده شد. دو سال بعد در اقدامی ناموفق جهت برگشت به ایران توسط [[کاگ‌ب|پلیس مخفی شوروی]] دستگیر و به جرم جاسوسی به ده سال زندان محکوم گردید. پس از آزادی از زندان در اقدام مجدد برای اخذ [[روادید]] و ورود به ایران بار دیگر دستگیر و روانه زندان گردید.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =علی مرادی مراغه‌ای |نشانی=http://www.azariha.org/?lang=fa&muid=38&item=596 |عنوان=آخرین حرف پیشه‌وری قبل از مرگ/بی ریا در باکو ایرانگرا شد | ناشر =آذری‌ها |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۳ مه ۲۰۱۶}}</ref>
 
== بازگشت به ایران ==