علم اقتصاد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Zmz2000 (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح نوشتاری
خط ۲۲:
[[ژان باپتیست سه]] در ۱۸۰۳، هم‌زمان با جدا کردن علم اقتصاد از کاربرد آن در [[سیاستگزاری عمومی]] {{به انگلیسی|public policy}}، آن را به عنوان علم تولید، توزیع و مصرف ثروت تعریف می‌کند.<ref>Say, Jean-Baptiste (1803). ''A Treatise on Political Economy; or the Production, Distribution, and Consumption of Wealth'', trans. 1834, C. C. Biddle, ed. , Grigg and Elliot.</ref> [[توماس کارلایل]] تاریخ‌دان انگلیسی اصطلاح «دانش کسل‌کننده» را به عنوان صفتی طعنه‌آمیز برای اقتصاد کلاسیک وضع کرد، که در این زمینه بیشتر به تحلیل بدبینانه [[رابرت مالتوس|مالتوس]] ارتباط پیدا می‌کرد.<ref name="Dismal">• [Carlyle, Thomas] (1849). "Occasional Discourse on the N[egro] Question", ''Fraser's Magazine'', republished in ''Works of Thomas Carlyle'', 1904, v. 29, Charles Scribner's Sons, pp. 348–383.{{سخ}}&nbsp;&nbsp; • Malthus, Thomas (1798). ''[[An Essay on the Principle of Population]]. ''{{سخ}}&nbsp;&nbsp; • Persky, Joseph (1990). "Retrospectives: A Dismal Romantic", ''Journal of Economic Perspectives'', 4(4), pp. 166–169 [pp. [http://www.jstor.org/pss/1942728 165]-172].</ref> [[جان استوارت میل|جان استیوارت میل]] اقتصاد را در بستری اجتماعی به صورت ذیل تعریف می‌کند:
 
:''علمی که قوانین پدیده‌هایی در جامعه را دنبال می‌کند که از کارهای مختلف نوع بشر برای تولید ثروت برمی‌خیزد، تا جائیجایی که این پدیده‌ها بوسیله تعقیب هدف دیگری متعین نشوند''.<ref>Mill, John Stuart (1844). "On the Definition of Political Economy; and on the Method of Investigation Proper to It", [http://www.econlib.org/library/Mill/mlUQP5.html Essay V], in ''Essays on Some Unsettled Questions of Political Economy'' (V39). (Accessed Nov 2011)</ref>
 
[[آلفرد مارشال]] در کتاب خود ''اصول علم اقتصاد'' (۱۸۹۰) تعریفی ارائه می‌دهد که تاکنون نیز ذکر شده‌است و تحلیل اقتصادی را از مقوله ثروت فراتر می‌برد و از سطحی اجتماعی به سطح اقتصاد خرد می‌کشاند:
خط ۶۳:
هر نقطه‌ای بر روی منحنی نشانگر بهره‌وری تولیدی در بیشینه ساختن برون داد به ازای کل درون داد موجود است. نقطه A در داخل منحنی، محتمل است اما نشانگر عدم بهره‌وری تولیدی (اتلاف درون دادها) می‌باشد که در آن برون داد هر یک یا هر دوی کالاها می‌تواند با حرکت به سوی شمال شرقی به نقطه‌ای بر روی منحنی تبدیل شود. مثال‌های این قبیل عدم بهره‌وری شامل [[بیکاری]] در طول کسادی [[چرخه تجاری]] یا سازمان دهی اقتصادی یک کشور که ناتوان از بهره‌برداری کامل از منابع خود است، هستند. بودن روی منحنی، اگر به معنای تولید ترکیبی از کالاهایی نباشد که مصرف‌کنندگان بر دیگر نقاط ترجیح می‌دهند نباشد هنوز ممکن است به معنای رسیدن به [[بهره‌وری تخصیصی]] {{به انگلیسی|allocative efficiency}} (یا بهره‌وری پارتو) نباشد.
 
بیشتر توجه اقتصاد کاربردی در سیاستگذاری عمومی بر تشخیص چگونگی بهبود بهره‌وری یک اقتصاد متمرکز است. تشخیص واقعیت کمیابی و سپس چاره اندیشی برای چگونگی ساز مان دهی جامعه برای بهره‌ورترین شیوه استفاده از منابع به عنوان «ماهیت اقتصاد» تعریف شده‌است، جائیجایی که اقتصاد نقش یکتایی را ایفا می‌کند.<ref>{{Cite book|first=Paul A.|last=Samuelson|authorlink2=William Nordhaus|last2=William D. Nordhaus |year=2004|title=''[[Economics (textbook)|Economics]]''|pages= ch. 1, p. 5 (quotation) and sect. C,"The Production-Possibility Frontier", pp. 9–15; ch. 2, "Efficiency" sect. ; ch. 8, sect. D, "The Concept of Efficiency."|nopp=yes|publisher=McGraw-Hill}}</ref>
 
== اقتصاد کلان ==