شاهنشاهی هخامنشی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
جز اصلاح نوشتاری |
||
خط ۶۰:
* [[تورج دریایی]] مورخ و ایرانشناس در [[دانشگاه کالیفرنیا]]، [[علی موسوی (باستانشناس)|علی موسوی]] مدرس تاریخ در [[دانشگاه کالیفرنیا]] و [[خداداد رضاخانی]] محقق تاریخ از [[دانشگاه برلین]] در کتاب «واکاوی یک شاهنشاهی» با عنوان فرعی «گذر زمان در تاریخنگاری هخامنشیان»، سبک حکومت هخامنشیان را اینگونه ذکر میکنند:
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانیهای حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا میتوانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. [[مدارا|روش مداراگرایانه]] (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقهای را آزاد میگذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقهای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمینها بهرهبرداری نمیکرد و همچنین نمیخواسته همه فرهنگها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان،
* [[آنتونیو پانینو]]، پژوهشگر [[ایرانشناس]] دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمینهای وسیعی را شامل میشده، نظامی [[مدارا|روادار]] بوده یا [[تمامیتخواهی|تمامیتخواه]]، اینگونه پاسخ میدهد:
خط ۱۸۸:
[[پرونده:Sarsotoun asli talar molaghat kakh dariush bozorg.jpg|بندانگشتی|راست|180px|[[سرستون گاو دوسر کاخ آپادانا شوش]]، کاخ [[داریوش بزرگ]]]]
همین جریان موجب شدهاست که مفسران سنگنوشته نسبت به نوشتارهای سنگنوشته داریوش با شک و دو دلی نگاه کنند و او را غاصب پادشاهی هخامنشیان بدانند که با نوشتن این سنگنوشته تلاش داشتهاست برای مشروعیت بخشیدن به پادشاهی خود از نگاه آیندگان، [[تبارنامه]]ی خود را دستکاری کند.
خط ۲۵۷:
=== مرگ کوروش بزرگ ===
در اثر یورش [[ماساژتها]] که یک ایل ایرانیتبار و نیمهبیابانگرد و تیرهای از [[سکاها]]ی آن سوی رودخانه [[سیردریا]] بودند، به شهرهای شمال شرقی ایران، مرزهای شمال خاوری شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت. کورش بزرگ، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل برگزید و به جنگ رفت و در آغاز پیروزیهایی به دست آورد. تاریخنویسان یونانی در داستانهای خود مدعی شدهاند که ملکه ایرانیتبار ماساژتها، [[تهمرییش]]<ref>برای نام راستین ایرانی این ملکه و ریشهشناسی آن نگا. F. Altheim und R. Stiehl, Geschichte Mittelasiens im Altertum (Berlin, I970).pp. 127–8</ref> او را به درون سرزمین خود کشاند و کورش در نبردی سخت، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و اینکه پیکر وی را به [[پاسارگاد]] آوردند و به خاک سپردند. پس از مرگ [[کوروش بزرگ]]، فرزند بزرگتر او [[کمبوجیه دوم|کمبوجیه]] به شاهنشاهی رسید.
{{سخ}}البته گزنفون در کتاب خود مرگ کورش را طبیعی آن هم در پاسارگاد بیان میکند، همچنین تاریخ در مورد حجم این شورش اطلاعاتی به ما نمیدهد در ضمن باید توجه داشت که کورش در این زمان در سن بالایی قرار داشته و نیازی نبوده که پادشاه بزرگی چون کورش خود به میدان جنگ برود همانطور که در ۱۰ سال پایانی
== پادشاهی کمبوجیه ==
خط ۴۲۲:
زمان ماندگاری شاهنشاهی هخامنشی، ۲۲۰ سال بود. فرمانروایی آنان در قلمرو شاهنشاهی – به خصوص در آغاز – موجب گسترش کشاورزی، تأمین بازرگانی و حتی تشویق پژوهشهای علمی و جغرافیایی نیز بودهاست. پایههای اخلاقی این شاهنشاهی نیز به ویژه در دورهٔ کسانی مانند کورش و داریوش بزرگ متضمن احترام به باورهای مردم پیرو و پشتیبانی از ناتوانان در برابر نیرومندان بودهاست، از دیدگاه تاریخی جالب توجهاست. بیانیه نامور (معروف) کوروش در هنگام پیروزی بر [[تمدن بابل|بابل]] را، پژوهشگران یک نمونه از پایههای حقوق مردم در دوران باستان برشمردهاند.
هخامنشیان ۲۲۰ سال (از ۵۵۰ پیش از زادروز تا ۳۳۰ پیش از زادروز) بر بخش بزرگی از جهان شناختهشده آن روز از رود [[ایالت سند|سند]] تا [[دانوب]] در [[اروپا]] و از [[آسیای میانه]] تا شمال خاوری [[آفریقا]] فرمان راندند. شاهنشاهی هخامنشی به دست [[اسکندر مقدونی]] برافتاد.
== اشیاء و کتیبههای باستانی ==
|