طالب آملی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←زندگی: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز ربات:افزودن الگو ناوباکس {{ادبیات طبری}}+املا+مرتب+تمیز+ |
||
خط ۱۲۸:
{{پایان شعر}}
* [[ملک الشعرا بهار]] در سبک شناسی، طالب را از شعرائی دانستهاند که در دوره انحطاط ادبی خوش درخشیدند و نگذاشتند آتش تابناک شعر پارسی رو به خاموشی گذارد و در این مورد مرقوم داشتهاند شعر قدری نامرغوب شد ولی نه چنان است که شهرت دارد، بلکه شعرائی مانند فغانی و هلالی و طالب آملی و صائب تبریزی و [[کلیم کاشانی]] و ... پیدا شدند که امروز ایران از داشتن نظیر هر یک محروم است (سبکشناسی، نشر امیرکبیر، جلد سوم، چاپ سوم، 1349: صفحات 254 ـ 255). از شاگردان بهار خاطراتی نقل شدهاست که شدت علاقه بهار را به طالب میرساند.
* غزل زیر از یکی آثار معروف طالب آملی است؛ محمد طاهری (شهاب) مصحح دیوان طالب بالای این غزل نوشتهاست: این غزل حاوی مضمونهای پرعواطف و از امّهات غزلیات شیوای طالب میباشد (کلیات اشعار طالب آملی، تصحیح طاهری شهاب،
{{شعر|نستعلیق}}
خط ۱۴۹:
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|دیده سازند خلایق به تماشای تو باز|منِ حیرتزده از شوق، دهن باز کنم}}
{{ب|مُردم ز رَشک چند ببینم که جامِ مِی|لب بر لبت گذارد و قالب تُهی کُند}}
{{ب|افروختن و سوختن و جامه دریدن|پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت}}
{{ب|عشق در اول و آخر همه وجد است و سماع|این شراب است که هم پخته و هم خام خوش است}}
{{ب|لب از گفتن چنان بستم که گویی|دهن بر چهره زخمی بود و به شد}}
{{ب|خانهٔ شرع خرابست که ارباب صلاح|در عمارتگری گنبد دستار خودند}}
{{ب|هر عضو تنت سادهتر از عضو دگر بود|مویی که بر اندام تو دیدیم کمر بود}}
{{ب|با صد کرشمه آن بت سرمست میرود|خود میکند خرام و خود از دست میرود}}
{{ب|مَردِ بیبرگ و نوا را سَبُک از جای بگیر|کوزه بیدسته چو بینی، به دو دستش بردار}}
{{ب|مستی بهار عمر بُوَد، دست از او مدار|زیرا که دور عمر سراسر بهار به}}
{{ب|دو لب خواهم: یکی در مِیپرستی|یکی در عذرخواهیهای مستی}}
{{م|***}}
{{ب|ما نیش کُفر در دل ایمان فشردهایم|در ساغر عَمَل می عُصیان فشردهایم}}
{{ب|جان دگرم بخش که آن جان که تو دادی|چندان ز غمت خاک به سر ریخت که تن شد}}
{{ب|پیراهنی از تار وفا دوخته بودم|چون تاب جفای تو نیاورد کفن شد}}
{{ب|هر سنگ که بر سینه زدم نقش تو بگرفت|آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد}}
{{م|***}}
{{ب|کنون کز مو به مویم اضطراب تازه میریزد|نسیمی گر وزد اوراقم از شیرازه میریزد}}
{{ب|لب عیشم به هر عمری نوایی میزند اما|زبان شیونم هردم هزار آوازه میریزد}}
{{ب|دلی دارم که در آغوش مرهم زخم ناسورش|نمک میگوید و خمیازه بر خمیازه میریزد}}
{{ب|عجب گر نقشبندیهای صبر ما درست آید|که عشق این طرح بیپرگار، بیاندازه میریزد}}
{{م|***}}
{{ب|ما به استقبال غم کشور به کشور میرویم|چون ز پا محروم میمانیم با سر میرویم}}
{{ب|صد ره این ره رفتهایم و بار دیگر میرویم|العطشگویان به استقبال ساغر میرویم}}
{{ب|چون به پا رفتن میسر نیست ما را سوی دوست|نامه میگردیم و با بالِ کبوتر میرویم}}
{{م|***}}
{{ب|اگرچه تیغ اجل بیگنه فراوان کشت|خدنگ ناز تو هردم هزارچندان کشت}}
{{ب|چمن ز نوحه بیاسا که حشر نزدیک است|بهار زنده کند هرکه را زمستان کشت}}
سطر ۱۹۸ ⟵ ۱۸۰:
{{ب|به حرف تلخ زبان از پی فسردن مهر|مساز رنجه که آتش به زهر نتوان کشت}}
{{ب|به خواب کشته فلک عاجزی چو طالب را|گمانْشْ اینکه مگر رستمی به میدان کشت}}
{{م|***}}
{{ب|چون هوس بیهوشدارو در مِی افسون کند|ناف لیلی را بلورین ساغر مجنون کند}}
{{ب|آهم از دل تا فلک صد عمر طی کرد و هنوز|قدسیان چون طرهاش بویند بوی خون کند}}
سطر ۲۰۷ ⟵ ۱۸۷:
{{ب|سایه در آغوش، آن نخلم که طبع نکتهسنج|نکته را در دل به یاد قامتش موزون کند}}
{{ب|مهر بر لب، قفل بر مژگانزدن، طالب چه سود|آن جگر پرخون نماید و ین جنون افزون کند}}
{{م|***}}
{{ب|دل نقدِ جان به خاکِ درِ دلسِتان سپُرد|بوسید آستانْشْ وَ با بوسه جان سپرد}}
{{ب|اندوه عشق بر در غمخانهٔ دلم|قفلی زد و کلید به دست فغان سپرد}}
{{ب|مست آمدم به سیر چمن، ناگهان نسیم|رنگ از رُخَم ربود و به برگ خزان سپرد}}
{{م|***}}
{{ب|خوشدل ز خمی که بار مرهم نکشید|آسودهدلی که ساغر جم نکشید}}
{{ب|من بلبل آن گلم که در گلشن راز|پژمرده شد و منت شبنم نکشید}}
سطر ۲۸۷ ⟵ ۲۶۳:
{{شاعران فارسی ورای مرزهای ایران}}
{{portal bar|شعر|زندگینامه|آمل|هند}}
{{رده همسنگ نه}}▼
{{ادبیات طبری}}
{{ترتیبپیشفرض:آملی، طالب}}
▲{{رده همسنگ نه}}
[[رده:اهالی آمل]]
[[رده:ایرانیهای مهاجرتکرده به هند]]▼
[[رده:خوشنویسان اهل ایران]]
[[رده:ریاضیدانان اهل ایران]]
سطر ۲۹۶ ⟵ ۲۷۵:
[[رده:شاعران فارسیزبان سده ۱۱ (قمری)]]
[[رده:شاعران مرد اهل ایران]]
▲[[رده:ایرانیهای مهاجرتکرده به هند]]
|