اما زن سوم صفی علیشاه، خانم ماشاءالله بود، که صفی از او، یگانه فرزندی به اسم شمس الضحی به یادگار داشت. شمس الضحی، دختر صفی علیشاه، هنوز مدت عمرش بیشتر از یک سال نشده بود، که صفی علیشاه بدرود زندگانی گفت.<ref name="ReferenceC"/>
دکتر مجید ملک محمدی، در شرحی که پیرامون [[زندگی خصوصی]] و عادات و اعتیادات صفی علیشاه نوشته، نام وی را در زمرهٔ تریاکیهای مشهور ثبت کرده و به اعتیاد وی به تریاک، چنین اشاره نمودهاست:
گمان میرود که صفی علیشاه تریاک میکشید، چنانکه خود گوید:
ساقی امشب عنایت افزون کرد
بهر رندان به باده افیون کرد
تصور میرود که باده در اینجا، به مجاز ذکر شده باشد، ولی افیون را که چندان اکراهی ندارد، استعمال مینمودهاست. محققا میتوان گفت که صفی علیشاه، بسیار مقید به انجام مراسم مذهبی بود، ولی چون درویشان ریائی از درویشی تنها به رندی و قلندری اکتفا نمیکرد. چنانکه گاه گاه به برخی از مخدرات که در میان درویشان ایران رواجی دارد، دست میبردهاست. چنانکه میگوید:
بس علاج دردسر زافیون کنم
لاجرم همواره مستم، چون کنم
صفی علیشاه در هشت سال پایانی عمر خویش، در خانقاه خویش (خانقاه صفی علیشاهی) اقامت داشت و آنجا را به صورت منزل شخصی خویش درآورده بود.<ref name="ReferenceB"/>