ایرن: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح ارقام
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸:
 
ایرن بازیگری را از تئاتر فردوسی آغاز کرد. در سال ۱۳۲۹، به دعوت نوشین و لرتا، ایرن به جمع بازیگران ''تئاتر سعدی''<ref group="پانویس">محمدعلی جعفری، توران مهرزاد، صادق شباویز، مهدی امینی، حسین خیرخواه و …</ref> در برنامه افتتاحیه این تئاتر پیوست و در نمایش‌های ''شنل قرمز''، ''بادبزن خانم ویندرمیر'' و ''چراغ گاز'' بازی کرد. وی سپس به سینمای ایران راه یافت و تا زمان انقلاب در حدود ۳۰ فیلم سینمایی بازی کرد که از بین آنها می توان به فیلم‌هایی همچون ''[[چشم به راه (فیلم)|چشم به راه]]''، ''[[قاصد بهشت]]''، ''[[چشمه آب حیات]]'' و ''[[مروارید سیاه (فیلم)|مروارید سیاه]]''، ''[[محلل]]''، ''[[بلوچ (فیلم)|بلوچ]]''، ''[[برهنه تا ظهر با سرعت]]'' و ''[[خروس]]'' اشاره کرد. وی با کارگردانانی چون خسرو هریتاش، ساموئل خاچیکیان، اسماعیل کوشان، مسعود کیمیایی، امیر نادری و شاپور قریب کار کرد. او در سریال‌هایی چون «سلطان صاحبقران» و «هزاردستان» هر دو ساخته مرحوم علی حاتمی هم نقش‌آفرینی کرد. ایرن پس از انقلاب در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱‌ در دو فیلم «خط قرمز» کیمیایی و «جایزه» علیرضا داودنژاد بازی کرد. آخرین تصویر ایرن در فیلم «شیرین» (عباس کیارستمی، ۱۳۸۷) بر پرده نشست. بسیاری از ایرانیان بازیگری او در سریال تلویزیونی ''[[سلطان صاحبقران (مجموعه تلویزیونی)|سلطان صاحبقران]]'' و ''[[تخت ابونصر (مجموعه تلویزیونی)|تخت ابونصر]]'' را به خاطر دارند. وی پس از انقلاب ۱۳۵۷ از ادامه فعالیت‌های هنری خود بازماند و اجازه نیافت که بر پرده سینما دوباره ظاهر شود. این هنرمند که سابقه نقش آفرینی در ۲۶ فیلم سینمایی، چهار سریال تلویزیونی و چندین تئاتر را در کارنامه خود داشت، پس از ناامید شدن از بازگشت به بازیگری، در دوره‌های آموزشی زیبایی و پوست شرکت کرد و این کار را برای امرار معاش در پیش گرفت.
 
[[بهزاد عشقی]]، نویسنده و منتقد سینما متعقد است که:<ref>{{پک|-|۱۳۹۱|ک=درگذشتگان ایرن زازیانس (۱۳۹۱-۱۳۰۶): خاموشی ستارگان فراموش‌شده|ص=}}</ref>{{گفتاورد|ایرن مثل ستارگان فیلم‌فارسی نبود و با چشم‌های عسلی و تیپ سینمایی فرنگی چندان تناسبی با ملودرام‌های رقیق و ارزان، به‌خصوص در سینمای دهه‌ی ۱۳۳۰ نداشت. زن در سینمای آن روزگار در دو منتهاعلیه زن شکننده و خانگی، یا زن خیابانی و اهریمنی، تقسیم‌بندی می‌شد. ایرن نه ‌چندان رام و شکننده بود که به موجودی خانگی بدل شود، و نه چندان اهریمنی بود که سویه‌ی منفی درام را نمایندگی کند. بنابراین در سینمای کلیشه‌پرداز ایرانی کم‌تر بخت آن را یافت که جایگاه واقعی خود را پیدا کند.}}
 
== زندگی‌نامه ==
سطر ۱۱۳ ⟵ ۱۱۵:
== آثار ==
ایرن یک از بازیگران زیبا و پرکار سینما، تلویزیون و تئاتر ایران به‌شمار می‌آید.<ref>{{پک|دویچه وله|۲۰۱۲|ک= ایرن بازیگر مشهور سینمای ایران درگذشت|ص=}}</ref>
 
=== نمایش‌ها ===
[[پرونده:Irene Zazians 05.jpg|بندانگشتی|ایرن زازیانس]]
وی در نمایش‌های بسیاری بازی کرد که عبارتنداز:<ref>{{پک|گروه پژوهش و تحقیق موزه سینما|۱۳۸۳|ک=ارامنه و سینمای ایران|ص=۱۰۳}}</ref><ref>{{پک|امید|۱۳۷۷|ک=فرهنگ سینمای ایران|ص=۵۸}}</ref><ref>{{پک|شماعی|-|ک=فرهنگ سینمای ایران|ص=-}}</ref><ref>{{پک|هواسپیان|-|ک=ایرن زازیانس: از بابلسر تا مسکو|ص=۶۲}}</ref><ref>{{پک|بزرگمهر|۱۳۵۷|ک=ماخذشناسی|ص=}}</ref><ref>{{پک|پورحسن|۱۳۸۶|ک=مهدی امینی (یادی از بزرگان و پیش کسوتان تئاتر ایران)|ص=۷۵}}</ref><ref>{{پک|حیدری|۱۳۷۰|ک=کتاب‌شناسی سالن‌های نمایش در تهران|ص=}}</ref><ref>{{پک|مومنی|۱۳۹۰|ک=نقش حزب توده در گسترش فرهنگ و هنر|ص=}}</ref>
 
{| class="wikitable"
|-
! عنوان نمایش !! سال اجرا !! نویسنده !! کارگردان || محل اجرا
|-
| کارمند شریف || ۱۳۲۸ || هراند استپانیان || ||
|-
| پرتگاه || آلکساندر شیروانزاده ۱۳۲۹|| ۱۳۲۹آلکساندر شیروانزاده || استپانیان || تماشاخانهٔ فردوسی<ref group="پانویس">تئاتر فردوسی (۱۳۲۷–۱۳۲۲)</ref>
|-
| بادبزن خانم ویندرمیر || اسکار وایلد۱۳۳۰–۱۳۲۹ || ۱۳۳۰–۱۳۲۹اسکار وایلد || || تئاتر سعدی<ref group="پانویس">تئاتر سعدی (۱۳۳۲–۱۳۲۴)</ref>
|-
| میرزا کمال الدین یا تارتوف || ۱۳۳۰–۱۳۲۹ || ۱۳۳۰–۱۳۲۹ || || تئاتر سعدی
|-
| چراغ گاز || ۱۳۳۰ || پاتریک هامیلتون || عبدالحسین نوشین || تئاتر سعدی
|-
| ''از طبع خارج شد'' || پاییز ۱۳۳۱ || || حسین خیرخواه || تئاتر سعدی
|-
| شنل قرمز || بهمن ۱۳۳۰ || اوژن بریو || عبدالحسین نوشین || تئاتر سعدی
|-
| شب بحرانی || || || محمدعلی جعفری ||
|-
| پیچ خطرناک || || سامرست موام || محمدعلی جعفری ||
|-
| ''مونتسرا'' || ۱۳۳۲ || || [[مهدی امینی]] || تئاتر سعدی
|-
| جاده زرین سمرقند || || || || تئاتر فردوسی
|-
| تاواریش || || || ||
|-
| رقیب || || || || تئاتر فردوسی
|-
| شوهر ایده ال || اسکار وایلد || || ||
|-
| شیادان || || || ||
|}
 
=== سینمایی ===
سطر ۲۰۲ ⟵ ۲۴۳:
| ''[[هزاردستان (مجموعه تلویزیونی)|هزاردستان]]'' || ۱۳۶۶–۱۳۵۸ || همسر جلال الملک || [[علی حاتمی]]
|}
 
== نمایش‌ها ==
[[پرونده:Irene Zazians 05.jpg|بندانگشتی|ایرن زازیانس]]
وی در نمایش‌های بسیاری بازی کرد که عبارتنداز:<ref>{{پک|گروه پژوهش و تحقیق موزه سینما|۱۳۸۳|ک=ارامنه و سینمای ایران|ص=۱۰۳}}</ref><ref>{{پک|امید|۱۳۷۷|ک=فرهنگ سینمای ایران|ص=۵۸}}</ref><ref>{{پک|شماعی|-|ک=فرهنگ سینمای ایران|ص=-}}</ref><ref>{{پک|هواسپیان|-|ک=ایرن زازیانس: از بابلسر تا مسکو|ص=۶۲}}</ref><ref>{{پک|بزرگمهر|۱۳۵۷|ک=ماخذشناسی|ص=}}</ref><ref>{{پک|پورحسن|۱۳۸۶|ک=مهدی امینی (یادی از بزرگان و پیش کسوتان تئاتر ایران)|ص=۷۵}}</ref><ref>{{پک|حیدری|۱۳۷۰|ک=کتاب‌شناسی سالن‌های نمایش در تهران|ص=}}</ref><ref>{{پک|مومنی|۱۳۹۰|ک=نقش حزب توده در گسترش فرهنگ و هنر|ص=}}</ref>
 
{| class="wikitable"
|-
! عنوان نمایش !! سال اجرا !! نویسنده !! کارگردان || محل اجرا
|-
| کارمند شریف || ۱۳۲۸ || هراند استپانیان || ||
|-
| پرتگاه || آلکساندر شیروانزاده || ۱۳۲۹ || استپانیان || تماشاخانهٔ فردوسی<ref group="پانویس">تئاتر فردوسی (۱۳۲۷–۱۳۲۲)</ref>
|-
| بادبزن خانم ویندرمیر || اسکار وایلد || ۱۳۳۰–۱۳۲۹ || || تئاتر سعدی<ref group="پانویس">تئاتر سعدی (۱۳۳۲–۱۳۲۴)</ref>
|-
| میرزا کمال الدین یا تارتوف || || ۱۳۳۰–۱۳۲۹ || || تئاتر سعدی
|-
| چراغ گاز || ۱۳۳۰ || پاتریک هامیلتون || عبدالحسین نوشین || تئاتر سعدی
|-
| ''از طبع خارج شد'' || پاییز ۱۳۳۱ || || حسین خیرخواه || تئاتر سعدی
|-
| شنل قرمز || بهمن ۱۳۳۰ || اوژن بریو || عبدالحسین نوشین || تئاتر سعدی
|-
| شب بحرانی || || || محمدعلی جعفری ||
|-
| پیچ خطرناک || || سامرست موام || محمدعلی جعفری ||
|-
| ''مونتسرا'' || ۱۳۳۲ || || [[مهدی امینی]] || تئاتر سعدی
|-
| جاده زرین سمرقند || || || || تئاتر فردوسی
|-
| تاواریش || || || ||
|-
| رقیب || || || || تئاتر فردوسی
|-
| شوهر ایده ال || اسکار وایلد || || ||
|-
| شیادان || || || ||
|}
 
== اظهارنظرات ==
[[بهزاد عشقی]]، نویسنده و منتقد سینما متعقد است که:<ref>{{پک|-|۱۳۹۱|ک=درگذشتگان ایرن زازیانس (۱۳۹۱-۱۳۰۶): خاموشی ستارگان فراموش‌شده|ص=}}</ref>{{ایرن مثل ستارگان فیلم‌فارسی نبود و با چشم‌های عسلی و تیپ سینمایی فرنگی چندان تناسبی با ملودرام‌های رقیق و ارزان، به‌خصوص در سینمای دهه‌ی ۱۳۳۰ نداشت. زن در سینمای آن روزگار در دو منتهاعلیه زن شکننده و خانگی، یا زن خیابانی و اهریمنی، تقسیم‌بندی می‌شد. ایرن نه ‌چندان رام و شکننده بود که به موجودی خانگی بدل شود، و نه چندان اهریمنی بود که سویه‌ی منفی درام را نمایندگی کند. بنابراین در سینمای کلیشه‌پرداز ایرانی کم‌تر بخت آن را یافت که جایگاه واقعی خود را پیدا کند.}}