|
|
== خلاصه داستان ==
مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، پس از سرقت مسلحانهآزادی از [[بانک]]زندان «با جرم سیاسی» ، خود را به دوستش سید رسول میرساند. سید مردی معتاد است و دوست دخترش فاطمه بازیگر تماشاخانه است. سید که مردی زبون است ، با کمک معنوی قدرت به خودش میآید... ابتدا در مقابل مزاحم فاطمه و سپس صاحب خانه میایستد و سپس [[هروئین]] فروشی را که او را به اعتیاد کشانده از پا در میآورد. پلیس رد قدرت را در خانه سید مییابد و هر دو به دست پلیس کشته میشوند.<ref>[http://www.iranactor.com/FILMS/old/gavaznha.htm گوزنها<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>{{پیوند مرده}}
== اقتباس از اثر محمود دولتآبادی ==
|