اوزون حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''جهانشاه حقیقی''' فرمانروای نیرومند [[قراقویونلو]]<nowiki/>یابارانلو در سال‌های ۱۴۳۸ تا ۱۴۶۷ م بود. او برآناتولی غربی، [[قفقاز جنوبی]] و بیشتر [[عراق]] امروزی، ایران مرکزی و حتی نهایتاً تا [[کرمان]] فرمان می‌راند و پایتختش [[تبریز]] بود. در آغاز پیرو [[شاهرخ تیموری]] بود ولی با مرگ او اعلام استقلال کرد و اندک‌اندک بخش‌های مرکزی [[ایران]]، [[خوزستان]]، [[کرمان]] و [[فارس (سرزمین)|فارس]] را نیز به‌دست آورد. او سرانجام از [[اوزون حسن]][[آق‌قویون‌لو]] شکست خورد و به دستور او سر بریده شد.
{{Infobox monarch
 
او در سال ۱۴۲۰ م با دختر [[الکسیوس چهارم]]<nowiki/>فرمانروای امپراتوری تربیزوند (ترابوزان) و ملکه تئودورا کانتاکوزنه برای جلب حمایت آن‌ها پیمان زناشویی بست.
 
او را انسانی دانش‌آموخته می‌دانند که برعکس این ویژگیش بسیار ستمگر و بی‌بندوبار بوده است.
 
جهانشاه در سال ۸۶۴ هجری با [[ابوسعید گورکان|سلطان ابوسعید تیموری]] پیمان یکدستگی بست. وی همچنین با[[ترابوزان]] پیوندهای بازرگانی و استراتژیک خوبی داشت. وی با دولت [[عثمانی]] دشمنی می‌ورزید.
 
نکته:
 
آق قویونلو ها درطول تاریخ بارانلو و سپس بارانی شدند قوم های بارانی که اکه درایران زندگی می کنند ترک اصیل بوده و ازخانواده های سلتنتی ترک تبار ایران بودند.{{Infobox monarch
| name =اوزون حسن
| title =[[بیگ]]{{سخ}}شاهنشاه ایران{{منبع_مردود}} و خدیو عجم{{سخ}}ملک الملوک الإیرانیة{{منبع_مردود}}{{سخ}}سلطان السلاطین الإیرانیة{{منبع_مردود}}{{سخ}}جمشید شوکت و فریدون رایت و دارا درایت<ref name=AMS>{{cite book|last=Muʾayyid S̲ābitī|first=ʻAlī|title=Asnad va Namahha-yi Tarikhi (Historical documents and letters from early Islamic period towards the end of Shah Ismaʻil Safavi's reign.)|year=1967|publisher=Kitābkhānah-ʾi Ṭahūrī|series=Iranian culture & literature|number=46}}, pp. 193, 274, 315, 330, 332, 422 and 430. See also: Abdul Hussein Navai, ''Asnaad o Mokatebaat Tarikhi Iran'' (Historical sources and letters of Iran), Tehran, Bongaah Tarjomeh and Nashr-e-Ketab, 2536, pages 578,657, 701–702 and 707</ref>{{سخ}}پادشاه ایران<ref>H.R. Roemer, "The Safavid Period", in ''Cambridge History of Iran'', Vol. VI, Cambridge University Press 1986, p. 339: "Further evidence of a desire to follow in the line of Turkmen rulers is Ismail's assumption of the title 'Padishah-i-Iran', previously held by Uzun Hasan."</ref>