هوشنگ آزادی‌ور: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح ارقام
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۵۲:
 
=== پیش از انقلاب ===
هوشنگ آزادی‌ور سال ۱۳۲۱ در تهران به دنیا آمد. او در کودکی با خواندن تصنیف‌های منتشر شده و پیگیری معانی آنهاآن‌ها با شعر آشنا شد و در سال نوجوانی شعرهایی را در مطبوعات چاپ کرد. پس از گرفتن دیپلم، خدمت [[سربازی]] را در [[سپاه دانش]] در یکی از روستاهای ایران گذراند. در این دوره با [[هوشنگ چالنگی]] آشنا شد. در بازگشت به تهران با رفت‌وآمد به «کافه تهران پلاس» با [[منوچهر شفیانی]] آشنا شد. نخستین مجموعه شعر او در سال ۱۳۵۰ با نام «پنج آواز برای ذوالجناح» منتشر شد. بیشتر شهرت آزادی‌ور در شعر، به دلیل همراهی او با جریان «شعر دیگر» و امضای بیانیه «شعر حجم» در سال ۱۳۴۸ با همراهی دیگر شاعرانی چون [[یدالله رؤیایی]]، [[پرویز اسلام‌پور]] و [[بهرام اردبیلی]] بود. آزادی‌ور دربارهدربارهٔ جریان «شعر دیگر» گفته بود: "جریان «شعر دیگر» حاصل جمع شدن ما گرد یکدیگر بود، جمعی که اساسنامه نداشت و به دنبال اساسنامه هم نبود."<ref name=":0"/>
 
پس از پایان سربازی، در انتشارات فرانکلین ابتدا به عنوان نسخه‌خوان و سپس به عنوان ویراستار فعالیت کرد. مدت کوتاهی پس از آن وارد مدرسه عالی تلویزیون و سینما ([[دانشگاه صدا و سیما]]) شد و با گرفتن مدرک [[کاردانی]] در میانه دهه ۱۳۴۰ خورشیدی به استخدام [[سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران]] درآمد.<ref name=":0">{{یادکرد وب|نام خانوادگی=جیحون|نویسنده=|نام=علی|کد زبان=fa|تاریخ=۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷|وب‌گاه=[[بی‌بی‌سی فارسی]]|نشانی=http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-43977420|عنوان=هوشنگ آزادی‌ور؛ از "شعر دیگر" تا "گل قالی"}}</ref>
خط ۶۰:
گویندگی برای فیلم‌های مستند ساخته دیگر کارگردانان مانند «تهران درجه ریشتر» ساخته [[پیروز کلانتری]] و «خدایخانه» ساخته [[فضل‌الله تاری]] و فیلم‌های داستانی «بلور تار»، «مکان اخلاق» و «استراحتگاه» از دیگر فعالیت‌های حرفه‌ای آزادی‌ور هستند.<ref name=":0"/>
 
آزادی‌ور در سال‌های پیش از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] برای آموزش شیوه تولید فیلم در استودیو، به [[فرانسه]] اعزام شد و پس از یک سال به ایران بازگشت و به تئاتر روی آورد. او می‌گوید: "من اولین بار تئاتر را از طریق [[آربی اوانسیان]] شناختم." وی «کارگاه نمایش» (تاسیستأسیس ۱۳۴۸ توسط اوانسیان) دو نمایش «شب افسون شده» نوشته [[اسلاومیر مروژک]] و «شب جنایتکاران» از خوزه تریانا نمایشنامه‌نویس کوبایی را کارگردانی کرد. هر دو این آثار ترجمه خود او بودند که و بعدها منتشر شدند. در دوران کار در کارگاه نمایش، به سفارش [[کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان|کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان]] او جزوه‌ای را بر اساس کتاب «بدیهه‌سازی در تئاتر» نوشته [[ویولا اسپولین]] تهیه کرد که از سال ۱۳۵۰ در مراکز کانون در شهرستان‌ها تدریس می‌شد.<ref name=":0"/>
 
در سال ۱۳۵۴ آزادی‌ور با دریافت [[بورس تحصیلی]] از تلویزیون ملی ایران، برای تحصیل در رشته سینما در [[دانشگاه ییل]] به [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] فرستاده شد. وی در آمریکا وقت خود را به دیدن تئاتر می‌گذراند. او در سال ۱۳۵۸ با مدرک [[کارشناسی ارشد]] به ایران بازگشت و به همکاری با تلویزیون ادامه داد.<ref name=":0"/>
خط ۶۷:
در سال ۱۳۶۲ مجموعه تلویزیونی [[قصه‌ای به‌نام دارو]] پخش شده از [[شبکه یک]] تلویزیون ایران را کارگردانی کرد. از دیگر فعالیت‌های او در این سال ترجمه کتاب «تاریخ تئاتر جهان» نوشته اسکار گ. بروکت بود.<ref name=":0"/>
 
ترجمه «[[باغ‌وحش شیشه‌ای]]» و «[[اتوبوسی به نام هوس]]» نوشته [[تنسی ویلیامز]]، «کوروس» نمایشنامه [[نیکوس کازانتزاکیس]] (۱۳۵۳)، نمایشنامه «رومئو و ژولیت» اثر [[ویلیام شکسپیر]] (۱۳۷۲) و «راهنمای آثار شکسپیر» نوشته [[جان گوردون]] (۱۳۸۰) از دیگر ترجمه‌های آزادی‌ور در زمینه تئاتر هستند. او دلیل خود را برای ترجمه دوباره نمایشنامه‌های شکسپیر جنبه ادبی داشتن ترجمه‌های موجود و نه نمایشی آنهاآن‌ها بیان می‌کرد. ترجمه دو جلدی «تاریخ سینمای جهان» نوشته دیوید کوک (جلد اول ۱۳۸۰ و جلد دوم ۱۳۸۲) تلاش او برای جبران کم‌کاری در ساختن فیلم سینمایی بودند.<ref name=":0"/>
 
در طی سال‌ها آزادی‌ور مقالاتی را دربارهدربارهٔ سینما و تئاتر در نشریات هنری می‌نوشت یا ترجمه می‌کرد. مدتی نیز در دانشکده‌های هنر تهران و اصفهان «مبانی نمایشنامه‌نویسی» تدریس می‌کرد. در سال ۱۳۷۹ کتاب «ب‍دی‍ه‍ه‌س‍ازی: ش‍ی‍وه ب‍ی‍ان ه‍ن‍ری در ای‍ران» در پ‍ژوه‍ش دربارهدربارهٔ ه‍ن‍ر س‍ن‍ت‍ی ای‍ران‍ی و اس‍لام‍ی نوشت.<ref name=":0"/>
 
در سال ۱۳۸۰ در مقام عضویت در هیأت بازخوانی متون [[جشنواره تئاتر فجر]] مشکل تئاتر را "بازنبودن دست نویسنده برای نوشتن"، "نداشتن یک تعریف روشن از ممیزی" و "دولتی بودن تئاتر" دانست.<ref name=":0"/>