جیدو کریشنامورتی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
با فرض حسن نیت ویرایش Najafi20001 (بحث) خنثی‌سازی شد: حذف منابع معتبر. (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۷۷:
جیدو کریشنامورتی در ۱۱ ماه مه ۱۸۹۵ در شهر کوچک [[ماداناپله]] در ناحیه [[مدرس (شهر)|مدرس]] (امروزه منطقه [[چیتور]] در [[آندرا پرادش]]) متولد شد. او از یک خانواده [[زبان تلگو|تلوگو]] [[برهمن]] زبان بود. مطابق با رسوم رایج [[هندوئیسم|هندو]]، چون فرزند هشتم و [[نر|مذکر]] خانواده بود، همنام با خدای هندو، [[کریشنا]] نامیده شد. پدر کریشنامورتی، جیدو نارایانیاه، صاحب منصب در [[اداره کل]] [[مستعمره|مستعمرات]] [[بریتانیا]]، و مادرش سانجیواما یک زن خانه‌دار بود. کریشنامورتی در ده سالگی مادرش را از دست داد. پدر و مادر او در مجموع یازده فرزند داشتند که شش نفر از آن‌ها زنده ماندند. بر همان منوال که در میان خانواده‌های طبقات بالا و در عین حال مذهبی رایج بود، خانواده وی نیز مشتاقانه ناظر آداب و رسوم سنتی و عمل به امور مذهبی بودند.
 
در سال ۱۹۰۳ خانواده وی در [[کاداپا]] اقامت گزیدند؛ جایی که در آن او در طی اقامت قبلی [[مالاریا]] گرفته بود. کریشنامورتی سالهایسال‌های زیادی درگیر رنج ناشی از این [[بیماری]] بود. او کودکی حساس، مریض احوال، مبهم و رؤیایی بود و اغلب در نگاه دیگران، انسانی با [[کم‌توانی ذهنی]] تلقی می‌شد؛ به همین دلیل به‌طور مرتب در مدرسه توسط [[آموزگار|معلمان]] و در خانه توسط پدرش مورد تنبیه قرار می‌گرفت.
 
در خاطراتی که در سن هجده سالگی نوشته‌است، کریشنامورتی تجارب [[ماوراءالطبیعه|فراطبیعی]] خود را شرح داده؛ مانند «رویت» خواهرش، که در سال ۱۹۰۴ درگذشته بود و مادرش، که در سال ۱۹۰۵ فوت کرده بود. او در دوران کودکی اش پیوندی با طبیعت ایجاد کرد که برای بقیه عمر همراهش بود.
خط ۱۱۱:
از همان اوایل مشخص بود که او «به‌طور ذاتی برخوردار از مانیتیسم شخصی است؛ البته نه از نوع فیزیکی آن، بلکه جذبه‌ای که در اثر سادگی بیش از حد وی مخاطب را برانگیخته و در او حس احترام ایجاد می‌نمود.» اگر چه، گاهی در زمانی که رشد می‌کرد نشانه‌هایی از عصیان نوجوانی و بی‌ثباتی عاطفی نشان می‌داد، مثلاً از [[رژیم غذایی]] تحمیل شده بر او ناراحت بود، به وضوح با تبلیغات در مورد خودش مسئله داشت و گاهی اوقات ابراز شک و تردیدهایی در مورد آینده تجویز شده برای او می‌کرد.
 
کریشنامورتی و نیتیا در ماه آوریل سال ۱۹۱۱ به [[انگلستان]] برده شدند. در طی این سفر کریشنامورتی اولین سخنرانی عمومی خود را به اعضای OSE در [[لندن]] ارائه داد. اولین نوشته‌های او نیز آغاز شده بودند، در جزوه‌هایی توسط انجمن عرفانی منتشر شد و در مجلات وابسته به عرفان و OSE چاپ شد. بین سالهایسال‌های ۱۹۱۱ و شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، برادران به چند کشور اروپایی دیگر سفر کردند و همیشه توسط ملازمان انجمن همراهی می‌شدند. در همین حال کریشنامورتی به لطف یک بانی خیر ثروتمند برای اولین بار استقلال مالی یافت.
پس از جنگ، کریشنامورتی با همراهی مجدد نیتیا به عنوان «منشی سازمان دهنده انجمن»، سخنرانی‌ها، جلسات و بحث‌هایی جدی را در سراسر جهان در حوزه وظایفش به عنوان رئیس OSE آغاز نمود. او همچنین به نوشتن ادامه داد. محتوای گفتگوها و نوشته‌هایش، حول نظم بخشی به سازمان و آماده‌سازی اعضای آن برای ظهور می‌چرخید. در ابتدا سخنرانی‌هایش با مکث، نامطمئن و تکراری توصیف می‌شد، اما به تدریج ارائه و [[اعتماد به نفس]] او بهبود یافت، و فرمان جلسات را در دست گرفت.
 
خط ۱۳۶:
 
همزمان با اخباری که از این تجارب عرفانی پخش می‌شد، شایعات در مورد ناجی بودن کریشنامورتی با توجه به
برنامه‌ریزیهای کنوانسیون انجمن عرفانی در سال ۱۹۲۵، در پنجاهمین سالگرد تاسیسشتأسیسش به اوج خود رسید. انتظاراتی از رویدادهای مهم وجود داشت به موازات افزایش ستایش او، ناراحتی کریشنامورتی نیز افزایش می‌یافت.
در تغییر و تحولات مربوطه عارفان برجسته و جناح وابسته به آن‌ها در درون انجمن در تلاش بودند - با توجه به شایعاتی که در مورد اتفاقاتی قریب‌الوقوع وجود داشت - خود را به گونه‌ای در ارتباط با این واقعه نشان دهند. اظهارات شگفت‌آور و غیرعادی ای که در مورد پیشرفت‌های معنوی کریشنا توسط گروه‌های مختلف ساخته و پرداخته شده بود و نیز مشاجره و بحث با دیگران، و سیاست‌های داخلی، کریشنامورتی را بیش از پیش ناخشنود می‌کرد.
 
خط ۱۹۰:
در همین حال رابطه نزدیک کریشنامورتی با راجاگوپال زمانی که او راجاگوپال را برای بازستاندن اموال و بودجه‌ها و همچنین حقوق نشر برای آثارش، نسخه‌های خطی، و مکاتبات شخصی، که در مالکیت راجاگوپال بود به دادگاه کشاند از بین رفت. [۱۱۷] دادخواهی و شکایت متقابل آن، که به‌طور رسمی در سال ۱۹۷۱ آغاز شد، سال‌های زیادی ادامه یافت. بخش قابل توجهی از اموال به کریشنامورتی در طول عمرش بازگردانده شد. بالاخره احزاب در این مورد تمام مسائل دیگر را در سال ۱۹۸۶، مدت کوتاهی پس از مرگ او حل و فصل کردند.[۱۱۸] [۱۱۹]
 
در سال ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ او تحت همکاری بخش انجمن پیشگام تریس در [[سازمان ملل]] با مخاطبان دعوت شده درآندر آن سازمان در نیویورک صحبت کرد. [۱۲۰] [۱۲۱] در نوامبر ۱۹۸۵ او برای آخرین بار از هند بازدید کرد، و از آن زمان تا ژانویه سال ۱۹۸۶ بحث‌ها و گفتگوهایی انجام داد که از آن‌ها به عنوان وداع کریشنامورتی یاد می‌شود. آخرین مذاکرات وی شامل سوالات اساسی‌ای بود که در طی سال‌ها پرسیده شده بودند، و همچنین نگرانی‌های جدیدتر مربوط به پیشرفت‌های اخیر در علم و فناوری، و اثر آن‌ها بر نوع بشر.
 
کریشنامورتی برای دوستان توضیح داده بود که او مایل به [[دعوت از مرگ]] نیست، اما مطمئن نبود چه مدت بدنش دوام می‌آورد (او وزن قابل توجهی را از دست داده بود)، و هنگامی که او دیگر نمی‌توانست صحبت کند، نمی‌توانست «هیچ هدف بیشتری داشته باشد.» در صحبت نهایی خود در تاریخ ۴ ژانویه سال ۱۹۸۶ در مدرس، او دوباره مخاطبان را به بررسی ماهیت تحقیق، تأثیر فناوری، ماهیت زندگی و مراقبه و ماهیت خلقت دعوت کرد.