ادبیات آلمانی که در سدههای میانه در آلمان نوشته شده استشدهاست از [[کارولنژیها]] آغاز میشود و برای پایان آن تاریخهای متفاوتی بیان شده استشدهاست. [[اصلاحات پروتستانی]] (۱۵۱۷) آخرین نقطهٔ پایان ممکن دانسته میشود. آلمانی علیای میانه در سدهٔ ۱۲ میلادی آغاز میشود، کارهای برجستهٔ این دوره ''حلقه'' (حدود ۱۴۱۰ میلادی) و شعرهای اسوالد فن ولکنشتاین و یوهانس فن تپل است. دورهٔ باروک (۱۶۰۰ تا ۱۷۲۰ میلادی) یکی از پربارترین دورهها در ادبیات آلمانی بوده استبودهاست. [[تاریخ ادبیات مدرن|ادبیات مدرن]] در زبان آلمانی با نویسندگان [[عصر روشنگری]] (مانند [[یوهان گوتفرید هردر|هردر]]) آغاز میشود. دورهٔ حساسیت در دهههای ۱۷۵۰ تا ۱۷۷۰ میلادی، با پرفروشترین کتاب [[یوهان ولفگانگ فون گوته|گوته]]، ''[[رنجهای ورتر جوان]]'' (۱۷۷۴) پایان یافت. جنبش طوفان و غرش و کلاسیک وایمار توسط یوهان ولفگانگ فون گوته و [[فریدریش شیلر]] رهبری شدند. جنبش رمانتیک آلمانی، پایان سدهٔ هجده و آغاز سدهٔ نوزده میلادی را زیر سلطهٔ خود درآورد.
[[بیدرمایر]] به ادبیات و موسیقی، هنرهای بصری، و طراحی داخلی در دورهای میان سالهای ۱۸۱۵ ([[کنگره وین]])، پایان [[جنگهای ناپلئونی]]، و ۱۸۴۸ میلادی، یعنی سال [[جنبشهای ۱۸۴۸|انقلابهای اروپایی]] گفته میشود. در آلمان زیر سلطهٔ رژیم نازی، برخی نویسندگان تبعید شدند و بقیه مورد سانسور قرار گرفتند. تاکنون جایزهٔ نوبل در ادبیات سیزده بار به نویسندگان آلمانی زبان اهدا شده استشدهاست (تا سال ۲۰۰۹ میلادی). زبان آلمانی پس از زبانهای انگلیسی و فرانسه (بهترتیب با ۲۷ و ۱۴ جایزه) سومین زبان از نظر شمار دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات است. برخی از برندگان این جایزه عبارتند از [[توماس مان]]، [[هرمان هسه]]، و [[گونتر گراس]].
== برندگان جایزهٔ نوبل ==
{{بیشتر|جایزه نوبل ادبیات}}
تاکنون جایزهٔ نوبل ادبیات سیزده بار به نویسندگان آلمانیزبان اهدا شده استشدهاست (تا سال ۲۰۰۹ میلادی) که زبان آلمانی را به سومین دریافتکنندهٔ بزرگ این جایزه پس از زبانهای انگلیسی و فرانسه (بهترتیب با ۲۷ و ۱۴ جایزه) تبدیل کرده استکردهاست.
یکی از نخستین آثار [[زبان آلمانی|آلمانی]] که به [[زبان فارسی]] ترجمه شده است،شدهاست، ''[[رنجهای ورتر جوان]]'' از [[یوهان ولفگانگ فون گوته|گوته]] است که در سال ۱۳۰۳ توسط محمد صفارزاده از فرانسه ترجمه شده استشدهاست. با وجود آنکه نویسندگانی چون [[بزرگ علوی]] و [[محمدعلی جمالزاده]] سالها در [[آلمان]] زندگی و تحصیل کردند، ولی ظاهراً تمایلی به ترجمهٔ آثار نویسندگان معاصر خود نداشتهاند. ''[[ویلهم تل]]'' (۱۳۳۴) و ''[[دوشیزه ارولئان]]'' (۱۳۰۹) [[فریدریش شیلر|شیلر]]، از مهمترین آثار آلمانی است که این دو نویسندهٔ [[ایران|ایرانی]] به فارسی ترجمه کردهاند. این دو آثار در همان زمان هم جزو آثار کلاسیک ادبیات آلمانی دانسته میشدهاند. [[صادق هدایت]] در سال ۱۳۰۹ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) ''[[مسخ (رمان کوتاه)|مسخ]]'' [[فرانتس کافکا]] را به فارسی ترجمه و منتشر کرد که اینکار یک استثنا و اتفاق دانسته میشود، چرا که کافکا در آن زمان به شهرتی جهانی دست نیافته بود ولی در [[فرانسه]] که جای زندگی هدایت بود، مورد توجه قرار گرفته بود.<ref name="DW.COM 2011">{{cite web | title=راه پر فراز و نشیب ورود ادبیات آلمانی به ایران - پنجرهای به زبان و ادبیات آلمانی - 12 دسامبر 2011 | website=[[دویچهوله|DW.COM]] | date=2011-11-12 | url=http://www.dw.com/fa-ir/راه-پر-فراز-و-نشیب-ورود-ادبیات-آلمانی-به-ایران/a-15527421 | language=fa | accessdate=2016-07-22}}</ref>
از جمله مترجمان مهم و زندهٔ ادبیات آلمانی میتوان به [[محمود حسینیزاد]] و [[محمود حدادی]] اشاره کرد.