روبرتو روسلینی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۸۳:
زندگی روسلینی‌ها در نازو نواز می‌گذشت، تا بدانجا که در خیابان لودویسی {{ایتالیایی|via Ludovisi}} خانه داشتند (همان خیابان که در ۱۹۲۲ [[موسولینی]] نخستین مهمانسرای رم را در آن ساخت) و روبرتو و برادرش رنزو {{ایتالیایی|Renzo}} -- که در آینده آهنگساز شد و آهنگ‌های بسیاری از فیلم‌های روسلینی را ساخت -- و دگر فرزندان را پرستارها بزرگ می‌کردند. روسلینی جوان بسیار ول‌خرج بود و پول به هدر می‌داد. او خود بیاد می‌آورد که به هنگام جوانی به چایش ([[سرماخوردگی]]) اسپانیایی {{انگلیسی|Spanish Flu}} دچار شده بود و به این بهانه بیست ماه را در بستر گذراند. بیست ماهی که به گفتهٔ او «هنگامی سراسر از خوشی» برایش بود چراکه همه به نوازش گذشت؛ و چنین بود که او در چهارده سالگی [[آمیزش جنسی|زن بستری]] آموخت و نخستین خودروی خویش را در پانزده سالگی خرید. او هرگز به آموزشگاهی نرفت و از آموزگاران ویژه در خانه آموخت.
 
برای او خانهٔ روسلینی‌ها همه جای خوش گذرانی نبود و درآندر آن همچنین به آفرینندگی، هنر و انگاشت نیز دل پیوندی داده می‌شد. روبرتو و برادرش رنزو از اوان کودکی جامه‌های شگرفی دربر می‌کردند و برای خانوادهٔ خویش نمایش بازی می‌گذاشتند.<ref>(ROSSELLINI, ROBERTO). GUARNER, JOSE LUIS. Roberto Rossellini. Translated by Elisabeth Cameron. (NY): Praeger Publishers, Inc. , (1970)</ref>
 
روبرتو ۲۶ ساله بود که در [[۱۹۳۲ (میلادی)|۱۹۳۲]] پدر از دست داد و بناگاه دریافت که همه دارایی پدر با خوشگذرانی‌هاشان به باد رفته ست. پس برای نخستین بار به جستجوی کار پرداخت. در ۱۹۳۴ در سینما آغاز بکار نمود و همهٔ چم‌های کار را از [[فیلمنامه‌نویسی]] و ویراستاری تا صدابرداری فرا آموخت؛ و بزودی پس از نوشتن فیلم‌نامه برای نخستین فیلم خویش: «پیش‌درآمد برای پس از نیمروز فاون (ایزد کشت، نیمه بز، نیمه مرد)» Prélude à l'aprés-midi d'un faune ساختن آن را آغاز نمود؛ ولی فرمانروایی فاشیسم به رهبری [[بنیتو موسولینی]] به بهانهٔ آنکه این فیلمی بی شرمانه است از پخش آن جلوگیری نمود. وگرچه هنگامیکه ویتوریو موسولینی پسر رهبر، که در کار سینما بود، او را به همکاری فراخواند او آن پذیرفت.
خط ۹۶:
تنها دو سال پس از فرجامین فیلم چرخهٔ فاشیستی خویش روسلینی «[[رم شهر بی دفاع]]» Roma, Citta Aperta -- شاید که پر ارجترین فیلم خویش و نماد برجستهٔ فیلم‌های نئورئالیستی neorealism -- را ساخت. او فیلمنامهٔ این فیلم را در ۱۹۴۳ نوشت همان هنگامیکه نازی‌ها ایتالیا را درگرفت خود داشتند. این فیلم گردآورده ایست از داستان‌های مردم رم در دورهٔ درگرفت و موضوعٔ فیلم داستان دستگیری یکی از رهبران پایداری در برابر نازی هاست. این فیلم در هنگامی ساخته شد که پول وسرمایه کمیاب بود و فیلم خام بسختی یافت می‌شد. از دگر سوی در پیرامون او همه چشم‌اندازهای خرابی و روینی و آسیب‌های جنگ بود و چنین بود که فیلمبرداری در خود جای رویدادها انجام گرفت و نیازی به صحنه‌سازی نبود؛ و به همین گونه هزینه‌های فیلم با بهره بری از مردم جنگ زده به جای بکارگیری هنرپیشه‌ها، پایین می‌آمد. ازآن پس بهره‌گیری از جای راستین به جای صحنه‌سازی و بکارگیری از مردم به جای هنرپیشگان پیشه‌ای از ویژگی‌های بارز سبک نئورئالیستی گشت. آرمان اینگون از ارته‌ها آن بود که تا بدانجا که شدایی داشت تماشاگران را به جهان درون [[فیلم نزدیکتر]] کنند. بگفتهٔ او «خود جهان، و نه داستان آن، هستار زندهٔ فیلم شدایی گراست.»
 
همانگونه که بازکاو فیلم [[آندره بازن]] André Bazin می‌گوید. سبک نئورئالیستی تنها یک داستان را با اندکی از هوای شدایی نمی‌آمیزد تا که زرق وبرقی بیافریند؛ که بل برآنست تا همهٔ تکه‌پاره‌های شدایی رابا همه رمز و راز آن پیش نهد تا تماشاگر خود آن پاره‌ها را پهلوی هم بگذارد و آن رمز وراز بگشاید. روسلینی خود می‌گفت درآندر آن گاهان که فیلم «رم شهر بی‌پناه» را می‌ساخت «نیاز شگرفی به یافتن راستی» در هوا موج می‌زد و آنچه که او و دیگر کارگردانان نوشداگر کردند «بیش از آنکه پیروی از یک سبک باشد پشتیبانی از جایگاهی درست وای بود»<ref>نگاه کنید به: The Elusive Realism of Rossellini By MANOHLA DARGIS New York Times November 10, 2006</ref>
روسلینی برای آنکه این فیلم را در آمریکا نشان دهد آن را به بهایی ناچیز به سربازی آمریکایی فروخت. آن سرباز فیلم را به جوزف باستین Joseph Bustyn فروخت که او آن را برای دو سال در [[نیو یورک]] بپرده نمایش گذاشت. دو دیگر فیلم‌های این چرخه «[[از خودی‌ها]]» Paisà در ۱۹۴۶ شش داستان از آفند [[نیروهای متفقین]] به ایتالیا از ماه ژوئیه ۱۹۴۳ تا زمستان ۱۹۴۴ و از ونیز تا سیسیلی است. وسه دیگر «[[آلمان، سال صفر]]» Germania, anno zero ۱۹۴۷ زندگی پسر جوانی را در برلین دنبال می‌کند که پیش‌آمدهای جنگ و نازی‌ها زندگیش را به مرز نابودی کشانده‌اند. در «آلمان، سال صفر» روسلینی برخی ازارته‌های فیلم‌های هالیوود را بکار گرفت و این مایهٔ آن شد که بازکاوان [[چپ‌گرا]] و مارکسیست فیلم بر او خرده گیرند که او به بنیان‌های شدایی realism وفادار نمانده‌است و این آغاز پادایی چپ با او بود از آن پس.