نابرابری اقتصادی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱۸:
** ''نابرابری درآمدهای فردی در میان کل جمعیت در سن کار'' – شامل کسانی که غیرفعال هستند، به عنوان مثال، دانش آموزان، بیکار، در اوایل بازنشستگان،
** ''نابرابری درآمدهای خانوار -''شامل درآمدهای همه اعضای خانوار است.
** ''نابرابری درآمد قابل تصرف خانوار''– شامل وجه نقد عمومی که انتقال پیدا
** ''نابرابری درآمد قابل تصرف تعدیل شده خانوار ''– شامل خدمات اراعه شده بهطور عموم است.
چالشهای بسیاری وجود دارد در مقایسه کردن دادهها بین اقتصادها یا در یک اقتصاد واحد در سالهای مختلف. نمونههایی از چالشها عبارتند از:
خط ۳۱:
در یک مطالعه ۲۰۱۱: چرا نابرابری افزایش پیدا میکند توسط [[سازمان همکاری و توسعه اقتصادی]] (OECD) نابرابری اقتصادی در کشورهای OECD مورد بررسی قرار گرفتهاست که شامل عوامل زیر است:<ref name="PR divided">{{cite report| url= http://www.oecd.org/document/22/0,3746,en_21571361_44315115_49185046_1_1_1_1,00.html |title=Press Release for Divided We Stand: Why Inequality Keeps Rising| publisher=OECD| author=Gurría, Angel| date=December 5, 2011| accessdate=December 16, 2011| doi=10.1787/9789264119536-en}}</ref>
* تغییرات در ساختار خانوارهاها میتواند نقش مهمی بازی کند. خانوارهای تک سرپرست در کشورهای OECD از بهطور متوسط ۱۵ درصد در اواخر دهه ۱۹۸۰ به ۲۰ درصد در اواسط هه ۲۰۰۰ افزایش یافتهاست و نابرابری بالاتر را نتیجه میدهد.
* جفت جویی به این پدیده از ازدواج مردم با افرادی که با یکدیگر که دارای پس زمینه مشابه هستند اشاره
* درصدکهای پایین تعداد ساعت کار کاهش یافتهاست.<ref name="oecd-dws" />
* دلیل اصلی برای افزایش نابرابری به تفاوت بین تقاضا و عرضه مهارتها برمیگردد.<ref name="oecd-dws" />
خط ۴۹۸:
== جهانی شدن ==
[[File:Global changes in real income by income percentile - v1.png|thumb|right|350px|تغییر درآمد واقعی بین سالهای ۱۹۸۸ و ۲۰۰۸ با درصد درآمدهای مختلف درآمد جهانی<ref name="heymancenter.org">[http://heymancenter.org/files/events/milanovic.pdf Branko Milanovic-Global Income Inequality by the Numbers-In History and Now-February 2013]</ref>]]
آزادسازی تجارت ممکن است نابرابری اقتصادی را از جهانی به مقیاس داخلی انتقال دهد.<ref name=econ190408 /> هنگامی که کشورهای ثروتمند با کشورهای فقیر تجارت میکنند، کارگران کم مهارت در کشورهای ثروتمند ممکن است به دلیل رقابت، دستمزد کمتری را ببینند، در حالی که کارگران کم مهارت در کشورهای فقیر ممکن است افزایش دستمزدها را ببینند. پل کروگمن، اقتصاددان تجاری، تخمین میزند که آزادسازی تجارت تأثیر قابل اندازهگیری شدهای بر افزایش نابرابری در ایالات متحده دارد. او این روند را به افزایش تجارت با کشورهای فقیر و تکهتکه کردن وسایل تولید، منجر میشود و موجب میشود که شغلهای کم مهارت قابل تجارت بیشتری باشند. با این حال، او تصدیق کرد که اثر تجارت در زمینه نابرابری در آمریکا در مقایسه با سایر علل، مانند نوآوریهای تکنولوژیک، و دیدگاه مشترک دیگر کارشناسان، جزئی است. اقتصاددانان تجربی، مکس روسر و عیسی Crespo-Cuaresma در دادهها دریافتند که تجارت بینالمللی افزایش دهنده نابرابری درآمد است. آنها تجربی
| title = Economic Focus:
| work = [[The Economist]]
خط ۵۰۶:
| date = April 19, 2008
}}</ref>
اقتصاددان برانکو میلولوویچ نابرابری درآمد جهانی را با مقایسه
== جنسیت ==
خط ۵۵۷:
== انسجام اجتماعی ==
تحقیقات نشان میدهد که یک رابطه معکوس بین نابرابری درآمد و انسجام اجتماعی وجود دارد. در جوامع مساوی تر، مردم بیشتر محتمل هستند به یکدیگر اعتماد کنند، اندازهگیری سرمایه اجتماعی (مزایای حسن نیت، همبستگی، همدردی متقابل و همبستگی اجتماعی میان گروههایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل میدهند) نشان میدهد مشارکت جامعه بیشتر است و میزان قتل همواره پایینتر است.
مقایسه نتایج از سؤال "آیا دیگران میتوانند از شما سود ببرند اگر آنها فرصت وشانسی بگیرند؟" در بررسی اجتماعی ایالات متحده آمریکا و آمارهایی بر نابرابری درآمد، اریک Uslaner و میچل براون دریافتند که همبستگی بالا بین میزان اعتماد به جامعه و مقدار برابری درآمد وجود دارد.<ref>[http://siteresources.worldbank.org/EXTECAREGTOPSOCDEV/Resources/Uslaner_Inequality_trust_political_engagement.pdf Inequality Trust and Political Engagement] Eric Uslaner and Mitchell Brown, 2002</ref> یک مقاله سال ۲۰۰۸ از جانب اندرسن و فتنر، ارتباطی قوی میان نابرابری اقتصادی در داخل و بین کشورها و تحمل به ۳۵ دموکراسی پیدا کرد. در دو تحقیق، رابرت پاتنم ارتباط میان سرمایه اجتماعی و نابرابری اقتصادی منتشر میکند.
<blockquote>
جامعه و برابری بهطور متقابل تقویت میکنند … سرمایه اجتماعی و نابرابری اقتصادی در طول قرن بیستم از هم پاشیدهاند. از لحاظ توزیع ثروت و درآمد، آمریکا در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نسبت به آنچه بیش از یک قرن داشت، برابر تر است… رکورد بالا برابری و سرمایه اجتماعی همخوانی دارد. برعکس، سومین قرن بیستم، زمان افزایش نابرابری و نابودی سرمایه اجتماعی بود … زمانبندی دو روند قابل توجه است: جایی در حدود سالهای ۱۹۶۵–۷۰ آمریکا، البته تغییر کرد و همزمان شروع شد از لحاظ اقتصادی کمتری به همان خوبی با لحاظ اجتماعی و سیاسی کمتری که با هم ارتباط دارند.<ref>Robert Putnam, [[Bowling Alone]]: The Collapse and Revival of American Community, 2000, p. 359.</ref></blockquote>
خط ۵۹۸:
[[File:Berg Ostry 2011 Chart 4.gif|thumb|right|400px|برگ و اُستری از صندوق بینالمللی پول دریافتند که عوامل مؤثر بر مدت زمان رشد (و نه نرخ رشد) در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، برابری درآمد از بازاریابی تجاری سودمندتر است، یا سرمایهگذاری خارجی.<ref name=BergOstryEE /><ref name=BergOstrySD />]]
در سال ۱۹۹۳، گالور و زیرا نشان دادند که نابرابری در وجود نقایص بازار اعتباری، تأثیرات مخرب طولانی مدتی بر شکلگیری سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی دارد.{{sfn|Galor|Zeira|1993}}مطالعه ۱۹۹۶ توسط Perotti کانالهایی را بررسی کرد که از طریق آن نابرابری بر رشد اقتصادی ممکن است که تأثیر بگذارد. وی نشان داد که طبق رویکرد نقص بازار اعتباری، نابرابری با سطح پایینتر از تشکیل سرمایه انسانی همراه است (آموزش، تجربه و کارآموزی) و سطح بالاتری از باروری، و در نتیجه سطوح پایینتری از رشد؛ و دریافت که نابرابری با سطوح بالاتری از توزیع مجدد مالیات همراه است که با سطوح پایینتر رشد از کاهش در پسانداز خصوصی و سرمایهگذاری همراه است. پروتی نتیجه گرفت که"جوامع برابر تر دارای نرخهای باروری پایینتر و نرخهای بالاتر از سرمایهگذاری در آموزش هستند. هر دو در نرخهای بالاتر رشد منعکس میشوند. همچنین جوامع بسیار نابرابر تمایل دارند به شرایط ناپایدار از لحاظ سیاسی و اجتماعی، که در نرخهای پایینتر سرمایهگذاری و در نتیجه رشد منعکس شدهاست. "<ref>{{cite journal |doi=10.1007/bf00138861 |title=Growth, income distribution, and democracy: What the data say |journal=Journal of Economic Growth |volume=1 |issue=2 |pages=149 |year=1996 |last1=Perotti |first1=Roberto}}</ref>
حقیقات اقتصاددان هاروارد رابرت بارو، نشان داد که «رابطه کمی بین نابرابری درآمد و نرخهای رشد و سرمایهگذاری وجود دارد». با توجه به کار Barro در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰، سطح بالای نابرابری رشد را در کشورهای نسبتاً فقیر کاهش میدهد، اما رشد را در کشورهای ثروتمند تشویق و تحریک میکند.<ref>{{cite web|url=http://www.nber.org/papers/w7038|title=Inequality, Growth, and Investment|work=NBER}}</ref>{{sfn|Barro|2000}}مطالعهٔ سرزمینهای سوئد بین
=== مطالعات پس از سال ۲۰۰۰ ===
|