تماشا (فیلم): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز replaced: بوده است ← بودهاست، شده است ← شدهاست، آنها ← آنها با ویرایشگر خودکار فارسی |
زاید الوصف (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۰:
تارا به دریج در حال علاقهمند شدن به ود است اما در نهایت جزیره را ترک میکند. داستان دوباره به عقب بازمیگردد و پسربچه از پیرمرد داستان گو دربارهٔ چنین پایان ناخوشی سؤال میکند و متوجه میشود هر داستانی قسمت غمانگیزی هم دارد.
تارا به[[کلکته]] در هند بازمیگردد، اما دیگر همه چیز زندگی در مقایسه با آن شور و هیجان [[جزیره کرس]] همراه با ود، برایش خسته کننده
شب آن دو برای صرف شام به یک رستوران ژاپنی میروند. تارا انتظار دارد همان ود سابق که همواره در حال شیطنت و شوخی است را ببنیند اما ود دربارهٔ رستوران و کسب و کار با او صحبت میکند. این ود آن ود سابق نیست. دوباره باهم قرار میگذراند و بیرون میروند اما دوباره همان روزمرگی و خسته کنندگی برای تارا تکرار میشود. ود در روز تولدش به او پیشنهاد ازدواج میدهد اما تارا نمیپذیرد و از او همان ود سابق را میخواهد اما ود میگوید که در آن سفر فقط مشغول نقش بازی کردن بوده و خود واقعی او این است. ود دچار اختلالات روانی میشود به خانه تارا رفته و داد و بیداد میکند در سر کار دیوانه بازی درمیآورد به حدی که رئیسش او را اخراج میکند. تارا سعی میکند از ود عذرخواهی کند اما حال ود اصلاً مساعد نیست.
|